حضرت فاطمه(س) در کلام علامه سیّد شرف الدّین
«حضرت زهرا علیهاالسلام دارای حجت ها و براهین رسا و کاملی است که دو خطبه آن حضرت این حقیقت را ثابت می کند. همان گونه که قرآن را به دو فرزند خود می آموختند، ایشان را به فراگیری و حفظ این خطبه هاتشویق و ترغیب می نمودند.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس حاج محمد رضا طاهری •✾•
ای کاش خاک زبون وا می کرد
کوچه رازشو افشا می کرد
حس بدی که داره این راه چیه
هول و هراس این گذرگاه چیه
گرفتگی صورتِ ماه چیه
قصه ی این کوچه ی غمبارو، کی میدونه؟
علت این خون رو دیوارو کی میدونه؟
«آه وامّاه وا امّاه ..»
هر چی، مادر عقب تر می رفت
نامرد ،به سمت مادر می رفت
حیا نکرد و بی هوا زد، چرا؟
سیلی به ناموس خدا زد، چرا؟
حضرت زهرا رو چرا زد؟ چرا؟
شکستنِ غرور بانو رو ، حسن دیده
کبودی گوشه ی ابرو رو، حسن دیده
«آه وامّاه وامّاه...»
راهو، که اشتباهی میره
چشماش، داره سیاهی میره
گوشواره ی خونی رو بردار، حسن!
تا خونه مادر و نگهدار، حسن!
یوقت بابات نشه خبردار، حسن!
بچه ی هفت ساله زمینگیرشد امون ای دل
از صدای سیلی حسن پیرشد امون ای دل
«آه..وامّاه وامّاه..»
↫.
امام سجاد علیه السلام در روایات خود، مظلومیت مادرش فاطمه زهرا علیهاالسلام را برای یارانش بازگو می فرمود و آنان را از ناگواری های آن حضرت آگاه می کرد. آن حضرت، از جمله راویان خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به شمار می آید.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس حاج محمود کریمی •✾•
ای علمدار دودمان علی
زائر عشق بی نشان علی
یابن الزهرا بیا به جان علی
ذوالفقار عدالت مولا
معنی قدر و کوثر و رحمان
دست من را بگیر آقا جان
تا شوم کشته ی مسیر شما
«یا صاحب الزمان».....
دل پر از شور و سر پر از سوداست
باز فریاد و ناله و غوغاست
باز حرف حبیبه ی طاهاست
ذکر جان بخش یا علی مولاست
چشم گریان من، کجایی پس؟
اشک باران من، کجایی پس؟
آه سوزان من، کجایی پس؟
آمده فاطمیه ی زهرا
فاطمیه طلیعه ی غمهاست
فاطمیه محرم مولاست
فاطمیه اساسِ عاشوراست
گریه کن با تمام شهدا
روزگاری مدینه بَلوا بود
عده ای گفتند دعوا بود
نه جدل روی حقِّ مولا بود
ناله داری؟ بگویمت حالا
شعله ی کینه بود و کوثر بود
جان دین بود و کفر کافر بود
قصدشان قبض روح حیدر بود
پس کجا بود جبرئیل آنجا؟
«چشم حق میدید و دست حق میان بند بود
گوش حق هم ناله ی ناموس حق را میشنید»
یک نفر سوخت؛ یک نفر می دید
یک نفر کشته شد؛ یکی خندید
از جنایت، مدینه می لرزید
محشری بود پشت در برپا
یک نفر می شکست بازو را
لاله کردند یاس مینو را
یک نفر می شکست ابرو را
چه کند غیر صبر شیر خدا
یک نفر میزد و آن طرف فریاد
این طرف مادری زمین افتاد
رفت حکم غدیر خم از یاد
کس نیامد به یاری آقا
آن طرف دوستانِ بیگانه
این طرف مادری غریبانه
آه کشتند طفل دردانه
وای از این روضه های جان فرسا
شیر دُلدُل سوار را بردن
از حرم مُستجار را بردن
همه ی اقتدار را بردن
برده این صحنه تاب زهرا را
دل شکست و نگاه دلبر سوخت
دختری ناله زد که مادر سوخت
سالها بعد روی دختر سوخت
در شرار غروب عاشورا
یک طرف روی خاک پیکرها
یک طرف روی نیزه ها سرها
یک طرف دور از برادرها
عده ای گفته اند معجرها
*گفت بابا جان!....
رفتی و روی سرم روم سیاه
چادر شعله وری بود که نیست
عمه فردا به همه می گوید
با پدر دختر من رفت كه رفت
لاله گون لاله ی گوشم شده و
هدیه ی اکبر من رفت که رفت
↫.
سلیمان کتانی نویسنده، شاعر و ادیب مسیحی لبنانی
فاطمه زهرا علیهاالسلام مقامی والاتر از آن دارد که سندهای تاریخی و روایتی به سوی او اشاره کنند و گرامی تر از آن است که شرح حال گونه ها به جانب وی راهنما باشند. فاطمه علیهاالسلام را همین چهارچوب کافی است که وی دختر محمد صلی الله علیه و آله وسلم و همسر علی علیه السلام و مادر حسن و حسین علیه السلام و بزرگ بانوی جهان است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها
به نفس حاج محمد کریمی •✾•
دم نمیاردمبادا شوهرش غمگین شود
فاطمه در شعله ها هم سوخته هم ساخته
*دقُ الباب می کردند بچه ها می خواستند در رو باز کنند،خانوم می فرمود: خودم باید در رو باز کنم. از صبح کسی جواب سلام باباتم نداده. به غلاما هم سپردند هرجا علی رو دیدید راهتون رو کج کنید.
در رو باز میکردخانوم، هر طور شده خودش رو جمع می کرد زخم ها رو علی نبینه، خم شدنا رو علی نبینه، زخم صورت رو علی نبینه، جواب سلام علی رو می داد سلام می کرد خوش آمدی آقا جانم... می ایستاد اول علی جلو جلو بره مبادا فاطمه جلوتر بره علی از پشت سر متوجه ی راه رفتن بانو بشه، میومد هر طور بود خودش رو جمع می کرد علی متوجه نشه اما علی آگاهه... اومد کنار بستر گفت: فاطمه جان!..*
رو مگیر ازمن که دل کندن نمی آید به تو
بی محلی با علی اصلاً نمی آید به تو
قدر نُه سال است با نان علی سر کرده ای
رفتن ای زخمی بدون من نمی آید
*امیرالمؤمنین دید بچه ها دور سفره می نشینند میلشون به غذا نیست گفت: خانوم جانم! جانِ علی..
لااقل چیزی بخور تا بچه ها نانی خورند
آب رفتی بس که، پیراهن نمی آید به تو
سرفه های تو ضرر دارد به زخمِ پهلویت
ای شکسته، سرخی دامن نمی آید به تو
خانه ام آتش گرفت و در شکست و ریختند
مثل اینکه خانه ی ایمَن نمی آید به تو
تا چهل تَن گِرد من بودند اما آمدی
باخودم گفتم زمین خوردن نمی آید به تو
میزدند و هیچ کس آنجا طرفدارت نبود
خنده های آن همه دشمن نمی آید به تو
بشکند دست همانی که نمازِ تو شکست
این قنوت این درد در گردن نمی آید به تو
جای این چادر نمازی که دل از ما می ربود
ای جوانم این کفن اصلاً نمی آید به تو
↫.
حضرت زهرا (س): کسی که عبادتهای خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
باز اومد فاطمیه
بارون غمِ تو، تو چِشم ترمه
آشوبه تو دل من
که چرا مادرم بی صحن و حرمه
خیلی حیفه مدینه خالی از سینه زنه
شبهای فاطمیه این نوحه ی حسنه
«وای مادر وای مادر..»
نامردی پشت دره
داره هی با لگد، بر این در می زنه
آروم آروم می سوزه
یه کبوتری که، داره پر می زنه
خیلی سخته که یه مرد پیش چشمای ترش
می بینه همسرش و می سوزه با پسرش
«وای مادر وای مادر..»
پیچیده تو کوچه ها
بوی چادر سوخته ی مادرمون
پرپر شد روی زمین
گل یاس علی جلو چشم ترمون
رو خاک افتاد مادرم اصلا رحمی ندارن
دیدم با خنده همه پا روى در میذارن
«وای مادر وای مادرم..»