eitaa logo
رسانه منطقه اردهال
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
117 فایل
رویداد ها، اخبار و برنامه های منطقه‌ی اردهال را در کانال«رسانه اردهال‌»دنبال کنید ارتباط با مدیر با مدیر رسانه @Yaqmar59 ارتباط با ادمین رسانه برای نظرات و پیشنهادات و ارسال خبرها،عکس وسوژه،کیلیپ،تبادل، تبلیغات @barikarasfi
مشاهده در ایتا
دانلود
الهی به توکل نام اعظمت 🦋بسم الله الرحمن الرحیم🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به جاى آنكه بگردى و ببينى چه چيز افسرده ات مى كند، بدنبال موهبتهاى زندگى‌ات، جهت شكرگزارى باش... خدايا شكرت كه يك روز ديگر فرصت زندگى، لبخند، نگاه كردن و صحبت كردن دارم... سلام مهربونای منطقه ی اردهال صبحتون بخیر دلتون خوش تنتون سلامت🍮 🍂 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
حس خوب... - حس خوب....mp3
5.45M
🔅صبح ۸ ام آبان ماه ❇️به کمبود هات توجه نکن ❇️به داشته هات شکرگزار باش ❇️انقدر بیماری هات رو بازگو نکن ❇️خوبی هات رو ببین ❇️ببین که چقدر مهربونی ❣خدا کنه حال همه خوب باشه و اتفاقای خوب برای همه بیوفته... 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دانش آموزان کلاس اول روستای باریکرسف جشن قرآن رو در جوار حرم فرزند امام سجاد علیه السلام گرفتند. ❇️ معلمین و مسولین محترم دبستان طاهری روستای باریکرسف با ذوق و ایده معنوی خود جشن دانش آموزان کلاس اول خود را در جوار زیارت شاهزاده حسین علیه السلام برگزار کردند. ❇️مدیریت و هیئت امناء آستان مقدس از برگزاری برنامه های معنوی در کنار آستان مقدس شاهزاده حسین علیه السلام استقبال می‌کنند. 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
بهترین باش ▫️ زندگی یک اتاق با دو پنجره نیست … ▫️ زندگی هزاران پنجره دارد ▫️ یادم هست؛روزی از پنجره ناامیدی به زندگی نگاه کردم، 😥 احساس کردم می‌خواهم گریه کنم ▫️ و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم، 😃 احساس کردم می‌خواهم دنیا را تغییر دهم 👌 عمر کوتاه ست فرصت نگاه کردن از تمامی پنجره‌های زندگی را ندارم … ▫️ تصمیم گرفته‌ام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم، ▫️ و آن هم پنجره عـشـق همین برایم کافیست ! ▫️ چون،این پنجره رو به خدا باز می‌شود … هر روز می‌خواهم خدا را ببینم، با او حرف بزنم … آن طرف پنجره خدا مرا می نگرد 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
*بسم الله الرحمن الرحیم*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼الهی بانام و یادت 🍁روزمان را آغاز میکنیم 🌼خدایا به اندازه مهربانیت 🍁درکار همه برکت 🌼درمشکلشان گشایش 🍁در وجودشان سلامتی 🌼در زندگَیشان 🍁خوشبختی قراربده 🌼بسم الله الرحمن الرحیم 🍁الهـــی به امیــــد تـــو 🌹مردم شریف منطقه ی اردهال سلام صبحتون بخیر☺️☺️☺️ 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
■گزارش تصویری ▪️حسین فهمیده در ۸ آبان ۱۳۵۹ به شهادت رسید.🥀 ✨سخن امام خمینی (ره) در مورد محمد حسین فهمیده : 💫امام خمینی (ره) در دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در پیامی عنوان کردند: «رهبر ما آن طفل سیزده‌ساله‌ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است، با نارنجک، خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید. 💫بمناسبت هفته استکبار ستیزی و بسیج دانش آموزی مراسمی در مدرسه سهراب سپهری مشهد اردهال باحضورفرماندهان پایگاه های منطقه اردهال و همکاری مدیرمدرسه سهراب سپهری وخانم نوروزی مربی طرح امین برگزارگردید 🎤 سخنران:آقای رحیمی ازسپاه کاشان وخانم نوروزی مربی طرح امین مدرسه سهراب سپهری ✅موضوع:پدافند غیرعامل وموضوعات روزوروشنگری وبصیرت دانش آموزان دراین مواقع 🎁همراه با اهدای جوایز به دانش آموزان ازطرف پایگاه های منطقه به مناسبت هفته بسیج دانش آموزی 🔸سه شنبه ۹آبان ماه 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فصل ششم: حاج آقا روح الله قسمت دوم همه اخلاق رجب را به‌خوبی می‌دانستیم. در خانه حق نداشتیم از تظاهرات و انقلاب حرف بزنیم. هر چیزی که ما روی آن دست می‌گذاشتیم، خط قرمز رجب می‌شد و مخالفت می‌کرد. خیلی مراقب حرف‌هایمان بودیم که شر به پا نشود. امیر با عجله آمد داخل حیاط. چند مرتبه فریاد زد و من را صدا کرد. رجب سرش را از پنجره بیرون برد و با تشر گفت: «چه خبرته؟! چته داد می‌زنی؟! بیا بالا ببینم چی میگی...» از دیدن رجب جا خورد؛ نمی‌دانست خانه است. از پله‌ها بالا آمد و جلوی در نشست. رجب نگاهی به امیر انداخت و گفت: «بیا اینم مامانت! چی می‌خوای بهش بگی که خونه رو گذاشتی رو سرت؟» طفلک سرش را پایین انداخت و صدایش درنیامد. تا حواس رجب پرت شد، با دست به من اشاره کرد رفتم راهپیمایی، تو هم بیا. از جا بلند شد. تا رجب به خودش بیاید، مثل قرقی از خانه بیرون رفت. چادرم را سر کردم. مقابل من ایستاد و با عصبانیت گفت: «کجا می‌خوای بری؟! باز اومدن دنبالت؟! چرا دست از این کارات برنمی‌داری زن؟! می‌خوای اسیر دست این ساواکی‌ها بشی به خاک سیاه بشینیم؟!» - تو رو خدا بذار من برم. - نمی‌ذارم! بشین تو خونه‌ت! خودم را انداختم زمین. پاچه‌ی شلوارش را گرفتم و پایش را بوسیدم. اشک امانم نمی‌داد. بریده‌بریده حرفم را زدم: «رجب! بچه‌هام رفتن، تو رو قرآن بذار منم برم! جلوم رو نگیر...» شوکه شد. انتظار نداشت به دست و پایش بیفتم. چند دقیقه به التماس‌هایم نگاه کرد. پایش را از زیر صورتم کشید کنار و گفت: «برو، دیگه جلوی تو رو نمیشه گرفت.» باورم نمی‌شد دلش به رحم آمده باشد. بندی که به دست و پایم زده بود با زبانش باز کرد و آزاد شدم. پله‌ها را دو تا یکی کردم و از خانه بیرون زدم. چادرم را برعکس روی سر انداختم و کفش‌هایم را لنگه به لنگه پوشیدم. تا خودم را به جمعیت برسانم، چندین مرتبه زمین خوردم و بلند شدم. فرار شاه از مملکت امید مردم را برای پیروزی بیشتر کرد. بعد از خروج شاه از ایران، امام در پیامی فرمودند: «خروج شاه از ایران، اولین مرحله پایان یافتن سلطه جنایت‌بار پنجاه ساله رژیم پهلوی می‌باشد که به دنبال مبارزات قهرمانانه ملت ایران صورت گرفته است. من این پیروزی مرحله‌ای را به ملت تبریک می‌گویم و بیانیه‌ای خطاب به ملت صادر خواهم کرد. بازگشت من به ایران در اولین فرصتِ مناسب انجام خواهد شد.» پیام امام دهان به دهان بین مردم چرخید و وِل‌وِله‌ای به پا کرد. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
بسم الله الرحمن الرحیم
⚘دوبـاره زندگی ⚘بلند شو و روزت را ⚘همانطوری بساز که دوست داری ⚘دوباره صبح شده ⚘یک شروع تازه ⚘ زمانی برای با هم بودن ⚘مهرورزی را دوره کردن ⚘از زندگی لذت بردن و ⚘گل خنده به یکدیگرهدیه دادن 🦋سلام عزیزای منطقه ی اردهال صبحتون قشنگـــ❤️‍ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
حال پاییزی.... - حال پاییزی.....mp3
4.19M
✅صبح ۱۰ ام آبان ماه ⚛مراقب باش ⚛مراقب خودت وسلامتیت ⚛پیاده روی روزی اونم ۲۰ دقیقه بهترین راه برای درمان افسردگی 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
💫تجمع بزرگ دانش آموزان منطقه اردهال💫 در آستان مقدس علی ابن باقر(ع) به مناسبت ۱۳ آبان ویادبود شهدای غزه 🔸با اجرای حجت الاسلام برادران 🔹همراه با برگزاری مسابقات 🔸و اهدای جوایز ⏱زمان: شنبه ۱۳ آبان ساعت ۱۰صبح شروع مراسم :از امامزاده شاهزاده حسین (ع)به طرف حرم مطهر حضرت علی بن باقر (ع)و تجمع در حسینیه فاطمه الزهرا (س) منتظر حضور گرم تمام دانش آموزان هستیم. ⚜«ستاد برگزاری مراسم ۱۳ آبان منطقه مشهد اردهال » رسانه هیئت رزمندگان اسلام منطقه اردهال 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥گزارش تصویری از پنجمین واژگونی خودروی سواری در محور مشهداردهال (حدفاصل رضوانیه_شرکت تقطیران) درسال جاری ❌متاسفانه عدم پاسخگویی مسئولین زیربط ❌دو سرنشین مصدوم این حادثه توسط اورژانس به بیمارستان آیت الله شهید بهشتی منتقل شدند. 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فصل ششم: حاج آقا روح الله قسمت سوم بعد از چند هفته اصرار، رجب هم راضی شد همراه ما در تظاهرات شرکت کند. خیلی خوش‌حال بودم و زیرلب خدا را شکر می‌کردم که بالاخره ما هم مثل خیلی‌ها خانوادگی در این اجتماع عظیم مردمی شرکت کردیم. بعد از تظاهرات، رجب نشست روی پله و زارزار گریه کرد. برای اولین بار کلی قربان‌صدقه‌اش رفتم تا دهان باز کرد و دردش را گفت: «زهرا! حالم خیلی خرابه. من دو بار گفتم مرگ بر شاه! چرا گفتم؟! چرا بر علیه شاه مملکت شعار دادم! خدایا توبه! منو ببخش.» کم مانده بود شاخ روی سرم سبز شود. با عصبانیت جوابش را دادم: «چی میگی مرد؟! پاشو خودت رو جمع کن! خجالت نمی‌کشی نشستی گریه می‌کنی؟! خدا برای چی ببخشه؟ مرد حسابی! این شاه از خدا بی‌خبر کم جنایت نکرده. کم خون جوون‌های این مملکت رو زمین نریخته. این حرفا چیه می‌زنی؟!» رجب گفت: «کو؟! تو دیدی جنایت‌هاش رو؟ من که ندیدم! اینا همه شایعه‌ی دشمنه! اصلا شاید شاه راضی به کشتن مردم نباشه.» گفتم زهرا بحث با این مرد بی‌فایده است! وقتی چیزی را که خودش به چشم دیده و با گوش شنیده انکار می‌کند، توقع زیادی نباید داشته باشی. انقلاب به روزهای اوج خود نزدیک می‌شد. لحظاتی را به چشم می‌دیدم که تا به حال تجربه نکرده بودم. در میدان مجسمه نیروهای نظامی مردم را به رگبار بستند. آسفالت خیابان به رنگ خون درآمده بود. تا چشم کار می‌کرد، کفش و چادر بود که زمین افتاده بود. جوانی لباس خونی برادرش را بالای دست گرفت و فریاد زد: «این سند جنایت پهلویست!» از بالای ساختمان نزدیکِ ژاندارمری گلوله‌ای به طرف جوان شلیک شد و کاسه سرش را متلاشی کرد. جمعیت به اطراف پخش شد. جوانک بی‌نوا زیر دست‌وپا مانده بود و جان می‌داد. خواستم کمکش کنم، اما فشار جمعیت از صحنه شهادت جوان دورم کرد. همراه تعدادی از خانم‌ها به داخل ساختمان متروکه‌ای پناه بردیم. یکی از خانم‌ها آنجا را به‌خوبی می‌شناخت. چند بار گذرش به آن ساختمان افتاده بود. کمی داخل ساختمان گشت زدیم تا اوضاع خیابان آرام شود. در و دیوار پر از رد خون بود و بوی تعفن جنازه می‌داد. تعدادی کیسه مشکوک کنار دیوار روی هم چیده شده بود. همه را باز کردیم و محتویاتش را وسط سالن ریختیم. یکی از خانم‌ها فریاد زد یا زهرا. داخل کیسه‌ها کلی ناخنِ کشیده شده بود! چشمانم را بستم و نفسم را در سینه حبس کردم. معلوم نبود چه بلایی سر صاحبان آن‌همه ناخن آمده؛ زنده بودند یا شهید؛ فقط خدا می‌دانست! روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
🍂بسم الله الرحمن الرحیم🍂
💙ســـلام 🌱صبح تون بخیر 🌱دلتون‌ به ‌پاکی آسمان آبی 💙خوشه های افکارتان 🌱سبز و پایدار 💙لحظه‌هایتان ‌زیبا و 🌱بارش مهر خــــدا 🌱پای تمام ‌آرزوهاتون 💙با آرزوی بهترین آرزوها ‎‌‌سلام صبح بخیر اردهالی های گل و🦋 دوست داشتنی ان شاءالله شروع میکنیم روزی دیگر از روزهای خداوند رو🦋 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
۱۱ آبان.mp3
1.53M
💖عشق که باشـد 🌸امیـد و باور ‌که باشـد 🌸همه چیز شدنی است 🌸به خصوص وقتی 🌸از درون بخواهیم چون 💖خـدا هست 🌸اُمیـد هست 🌸پس جای 🌸نگـرانی نیست... 💖زندگیتــون پر امیــد 🌸دوستان همراه 🎙 گوینده؛محمد حسن مرادی 🌸سلام صبحتون بخیر،روزتون عالی 💢 کاری ازرسانه منطقه اردهال💢 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
10نكته بسیار مهم 🌺🌺🌺🌺 ١_ ترسناك ترين جاي جهان ذهن شماست. ٢_ عمل باشيد نه عكس العمل ، صدا باشيد نه انعكاس صدا . ۳_ مراقب بدن خود باشيد ، زيرا تنها جايي است كه تا آخر عمر در آن زندگي مي كنيد . ٤_ اجازه ندهيد رفتار ديگران آرامش دروني شما را بهم بزند . ٥_ آرزو كردن براي اينكه جاي شخص ديگري باشيد ، يعني ناديده گرفتن خودتان. ٦_ ارزش شما با رفتار ديگران با شما، تعيين نميشود. ٧_ اگر كسي كار اشتباهي انجام داد، همه خوبي هايش را فراموش نكنين. ٨_ قهرمان بودن يعني ايمان به خود، وقتي ديگران به شما اعتقادي ندارند. ٩_ كساني كه در گذشته زندگي مي كنند، آينده خود را محدود مي كنند. ١٠_ هيچ يك از ما برنده يا بازنده به دنيا نيامده ايم ، انتخاب كننده به دنيا آمده ايم . 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد خوشا به حال خیالی که در حرم مانده و هر چه خاطره دارد از آن محل دارد به یاد چایی شیرین کربلایی ها لبم حلاوت «احلی من العسل» دارد چه ساختار قشنگی شکسته است خدا درون قالب شش‌گوشه یک غزل دارد بگو چه شد که من اینقدر دوستت دارم؟ بگو محبت ما ریشه در ازل دارد غلامتان به من آموخت در میانۀ خون که روسیاهی ما نیز راه حل دارد شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یا اباعبدالله مداوای ما تویی 📲ارسالی از آقای سید محمد هاشمی رحقی 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فصل هفتم : جمال آفتاب قسمت اول محل دیدارهای مردمی امام خمینی مدرسه علوی بود. من و تعداد زیادی از خانم‌های مسجد، سوار بر اتوبوس به طرف خیابان ایران حرکت کردیم. کوچه و خیابان‌های اطراف مدرسه غلغله بود. چند ساعتی طول کشید تا به محل دیدار برسیم. اهالی محله با چای و لقمه‌ای نان و پنیر از میهمانان امام پذیرایی می‌کردند. با موج جمعیت حرکت می‌کردیم و جلو می‌رفتیم. برای دیدن امام لحظه‌شماری می‌کردم. با صدای بلندِ صلواتِ جمعیت سر چرخاندم و متوجه حضور امام در کنار پنجره شدم. صدای ضربان قلبم به‌خوبی شنیده می‌شد؛ کم مانده بود سکته کنم. وسط روز، ماه در آسمان تهران طلوع کرده بود و من به زیارتش رفته بودم. شیرینی وصال امام و تماشای آن جمال نورانی، غم سال‌های تلخی که بر من گذشته بود را از یادم برد. خودم را نزدیک پنجره رساندم. همه‌ی توانم را جمع کردم. دستم را بالا بردم و فریاد زدم: «امام! امام! چیزی ندارم تقدیمت کنم؛ دوتا سرباز دارم که تقدیمت می‌کنم؛ بچه‌هام به فدات...» نمی‌دانم امام صدایم را شنید یا نه؟! از هوش رفتم و افتادم زمین. خدا رحم کرد در آن شلوغی زیر دست و پا له نشدم! نمی‌دانم در آن اوضاع چه کسی مرا به گوشه‌ی خلوتی برد. با خیس شدن صورتم به هوش آمدم. کمی آب‌قند خوردم و جان به تنم برگشت. بلند شدم و شعار دادم. گریه امانم را بریده بود؛ دوباره از حال رفتم. انقلاب تازه پیروز شده بود. آن ایام یک شب هم کنار یکدیگر نبودیم. امیر و علی دیروقت به خانه برمی‌گشتند و گاهی اوقات تا سحر بیرون بودند. خیابان ایران پاتوق هر روزشان شده بود. دایی محمد و فامیل‌های وفادار به شاه، هفته‌ای چند روز می‌آمدند سهمیه فحش و ناسزا را کف دستم می‌گذاشتند و می‌رفتند! آن‌قدر به رجب فشار آوردند که طاقتش تمام شد و بعد از مدت‌ها کمربند دست گرفت. تا از مردم حرف و کنایه‌ای می‌شنید یا بچه‌ها دیروقت به خانه می‌آمدند، تمام تن و بدنم را سیاه و کبود می‌کرد. شب تا صبح درد می‌کشیدم؛ اما به روی خودم نمی‌آوردم که مبادا فرزندانم از مسیری که پیش گرفته‌اند دل‌سرد شوند. دایی شلوار شش جیب علی را که می‌دید، صورتش سرخ می‌شد و با عصبانیت به ما می‌پرید: «این چیه پای بچه کردی؟! باباش پول نداره براش شلوار بخره؟! بس کنید این مسخره‌بازی‌ها رو. همین روزا شاه برمی‌گرده و دمار از روزگارتون درمیاره!» گوش ما بدهکار این حرف‌ها نبود و کار خودمان را می‌کردیم. مادرم همیشه سفارش می‌کرد که احترام دایی فراموش نشود. حتی اگر بدترین توهین‌ها از طرف دایی محمد به ما می‌شد، جوابش را نمی‌دادیم؛ اما رجب کم‌طاقت بود و فوری زور بازویش را به رخ ما می‌کشید و کنایه‌هایی را که شنیده بود تلافی می‌کرد. روایت زندگی زهرا همایونی؛ مادر شهیدان 📙 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
۱۲ آبان.mp3
1.05M
دیروزت خوب یا بد گذشت مهم نیست امروز روز دیگریست قدری شادی با خود به خانه ببر راه خانه ات راکه یاد گرفت فردا با پای خودش می آید شک نکن…. روزتون بخیر و شادی 😍 یه صبح بخیر پر شور و هیجان از طرف رسانه ی منطقه ی اردهال تقدیم به تک تک شما عزیزان دوست داشتنی 🎙گوینده؛جناب آقای محمدحسن مرادی 📻 کاری ازرسانه منطقه اردهال 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️امـروزتون بخـیرونیکی 💛حال دلتون خوب خوب 💜رزق و روزیتون زیاد ❤️تن وجانتون سلامت و 💛زندگیتون غرق درخوشبختی باشه 💜ســــلام اهالی منطقه ی اردهال ❤️صبح طلایی رنگتان زیبا و دلپذیر 👈باماهمراه باشید... 👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/Ardahalmedia