eitaa logo
اَرِنی
5.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
116 ویدیو
0 فایل
‹ ﷽ › متولـد :¹⁴⁰¹.¹⁰.⁹ { #کیفیتی‌که‌لمس‌می‌کنید } - اَرِنی؟! + یعنی چی؟ - "ببینمت!" + لن ترانی! - یعنی چی؟ + هرگز نخواهی دید... . 🌚ارتباط با ادمین: @fadayymahdyy 🌚تعرفه تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/2880635157Cda2e57c40b
مشاهده در ایتا
دانلود
او گفت که من جان و جهانش هستم آگاه ز پیدا و نهانش هستم پرسید چه نسبتی تو با او داری گفتم نگرانش ، نگرانش هستم
از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست بچه تو هنوز شیر باید بخوری
آمد به سرِ قرار تنهایی من به کوپه ای از قطار تنهایی من آمد چمدان به دست آرام نشست تنهایی تو کنار تنهایی من
طفلک پســــــرم باز مجابش کردم بی شام به زور قصه خوابش کردم ناگاه کبوتری به خوابش آمد ناچار گرفتم و کبابش کردم
دریاست کویر لوت باران شده است فریادی که سکوت باران شده است تنهایی من اتاق سه در چاریست با رفتنت عنکبوت باران شده است
دریاست کویر لوت باران شده است فریادی که سکوت باران شده است تنهایی من اتاق سه در چاریست با رفتنت عنکبوت باران شده است
خرج همه کرده‌است رؤیایش  را از خود نگذاشت دورتر پایش را مادر که تمام عمر خیاطی کرد یک‌بار ندوخت آرزوهایش را
هر چند نمی‌رسد به دستت، دستم یاد تو عجیب می‌کند سرمستم من عاشقم و فلسفه‌ی من این است: دارم به تو فکر می‌کنم؛ پس هستم! ┄┅┄┅ ❥❥❥ ┅┄┅┄ @Arenyy
آمد به سرِ قرارِ تنهایی من به کوپه ای از قطار تنهایی من آمد چمدان به دست آرام نشست تنهایی تو کنار تنهایی من
بی دغدغه همچنان تو را می بوسم بی بوسه عزیز! در خودم می پوسم آنقدر به بوسه ی تو معتادم که یک قافیه در میان تو را می بوسم!
رد پایت مانده روی برف های کوچه مان کاش نه برفی ببارد نه بتابد آفتاب
طفلک پســــــرم باز مجابش کردم بی شام به زور قصه خوابش کردم ناگاه کبوتری به خوابش آمد ناچار گرفتم و کبابش کردم
هم حرمت نان و ناممان می شکند هم شیشه ی جان و جاممان می‌شکند زیر تبر شکسته ی ابراهیم دارد کمر تمامان می‌شکند
حرف از دلِ تنگ و بی قرارم بزنم؟ یا از غم و درد و انتظارم بزنم؟ دلتنگ تو دلتنگ تو دلتنگ توام من با تو چه قدر حرف دارم بزنم
آمد به سرِ قرارِ تنهایی من به کوپه ای از قطار تنهایی من آمد چمدان به دست آرام نشست تنهایی تو کنار تنهایی من
کم نامه ی خاموش برایم بفرست از حرف پرم گوش برایم بفرست دارم خفه می شوم در این تنهایی لطفا کمی آغوش برایم بفرست
کعبه‌ست حسین و کربلا هم قبله در مذهب ما قبله‌نما عبّاس است
تا کی دل خسته، زنگ باید بخورد هی تهمت نام و ننگ باید بخورد عاشق بشویم هرچه بادا بادا گاهی سر ما به سنگ باید بخورد گ
ای عشق بیا که دست و رو تازه کنی با خون زلال من وضو تازه کنی پر کرده ام استکانی از خون دلم بنشین و بنوش تا گلو تازه کنی
از عاشقی‌ات نشانه دستم دادی با دست خودت بهانه دستم دادی من شاخه‌گلی به تو تعارف کردم تو نامهٔ عاشقانه دستم دادی
ما این کم و کاست را نمی‌دانستیم دل، آنچه که خواست را نمی‌دانستیم باور کن اگر عنایت عشق نبود دست چپ و راست را نمی‌دانستیم
یک لحظه نشد سنگ صبورم حتی لِه کرد به پای خود غرورم حتی قربان وطن که من ندارم از او یک متر زمین برای گورم حتی
دردی هستی که داغ تو بیشتر است باغی ، که چهل کلاغ تو بیشتر است کاسه‌ست همان کاسه و آش است همان ای عشق! پیاز داغ تو بیشتر است
از دست زمانه تیر باید بخوری دائم غم ناگزیر باید بخوری صد مرتبه گفتم عاشقی کار تو نیست بچه تو هنوز شیر باید بخوری
هم عکس تمام قد گرفتیم از مرگ هم فیلم مستند گرفتیم از مرگ مردیم و شناسنامه مان باطل شد ما بالاخره سند گرفتیم از مرگ