قسم بر تیر مژگانت که عاقل بودم و عارف
به تاثیر دو چشمانت شدم مجنون و آواره
#شیدای_زمان
مپرس از روزگارم مهربان! حالِ مرا تنها
عقیقِ اصل داند کُنجِ بازارِ بدلکاران!
#حسین_جنتی
با لبانت صلح کردم،جنگ در سر داشتی
ارتشی از زلف و با چشمت دو لشگر داشتی
#سجاد_شیرازیان
بر علیه دل خدا داند تبانی می کنند
دم به دم چشمان و گیسو و قد بالای تو
#مهدی_رستادمهر
@nabestaan
کاری به سرد و گرم بهار و خزان نداشت
این پنجره فقط به هوایِ تو باز بود
#فرامرز_عربعامری
عهد ما با تو نه عهدی که تَغَیّر بپذیرد
بوستانی است که هرگز نزند باد خزانش
#سعدی
@nabestaan
مگو در کوی او شب تا سحر بهر چه میگردی
که دل گم کرده ام آنجا و میجویم نشانش را
#فروغی_بسطامی
گرچه بی برگم و دلسردترین پاییزم
در کنار تو ولی سبز و خیال انگیزم
#علیاکبر_سلطانی
خسته از عمری زمستانم، بهارم میشوی؟
شانه ات کو، ابرِ بارانم ، قرارم میشوی؟
#معصومه_صابر
تلخ ست اگر دوریِ شیرین به خدا شکر
این قرعه ی عشق ست که افتاده به فرهاد
#آرش_مهدی_پور
غیر از خدا که هرگز در فکر او نبودی
هر چیز از تو گم شد ، وقتِ نماز پیداست
#صائب_تبریزی
مانند غریق و تخته در گردابیم
آویخته ایم از هم و برمی تابیم
من بالش نسبتا بزرگی دارم
شب ها بغلم می کند و می خوابیم!
#پارسا_همت
خوشم به عشق تو اما مدام دلهره دارم
چو کودکی که به دستان خود حباب گرفته
#سجاد_رشیدی_پور