#نوحه
#شب_اول_محرم
#سبک_زینب_زینب_زینب
من مسلمم و عبد(درگاه توام مولی)۲
بنما نظری بر من(ای نور دل زهرا)۲
من سفیر توام در شهر کوفه
بی تو بر لب گل غم زد شکوفه
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
با امر تو یا مولی(در کوفه منم مهمان)۲
از این همه نامردی(مولی شده ام حیران)۲
روز بیعت کرده با یوسف زهرا
شب که شد مسلم تو گشته تنها
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم دنیایی(بیعت ز تو بگسستند)۲
از راه ستم مولی(دستان مرا بستند)۲
زین مصیبت حسین خون شد دل من
زد شرر ظلم شان بر حاصل من
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
این مردم بی ایمان(دارند همگی نیرنگ)۲
این رسم پذیرایی است(مهمان بزنند با سنگ)۲
زین همه ظلم و کینه جان بر لبم
وقت جان دادنم یاد زینبم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
تا لحظه ی آخر شد(من یاد تو افتادم)۲
نامت به لبم بود و(در راه تو جان دادم)۲
مهر و حب تو گردیده گنهم
بام دارالعماره قتلگهم
یوسف فاطمه میا به کوفه۲
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
#زنجیر_زنی #زنجیرزنی
#مشهد_مقدس
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#شهادت_امام_حسن
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای زینت شهر نبی مدینه
حسن جان حسن جان
گردیده ای شهید زهر کینه
حسن جان حسن جان
در خانه ی خود هم آقا غریبی
حسن جان حسن جان
چون فاطمه مولی تو غم نصیبی
حسن جان حسن جان
همسر تو گردیده قاتل تو
حسن جان حسن جان
شرر زده با زهر بر دل تو
حسن جان حسن جان
با زهر کین شرر زده به جانت
حسن جان حسن جان
سوزانده است تا مغز استخوانت
حسن جان حسن جان
از زهر کین جانت رسیده بر لب
حسن جان حسن جان
آمد کنار بستر تو زینب
حسن جان حسن جان
ظلم و ستم کس مثل تو ندیده
حسن جان حسن جان
نقش زمین دیدی تو یاس چیده
حسن جان حسن جان
تو دیده ای آتش زدند به خانه
حسن جان حسن جان
بر مادرت می زد به تازیانه
حسن جان حسن جان
تو دیده ای زخم علی نمک خورد
حسن جان حسن جان
میان کوچه مادرت کتک خورد
حسن جان حسن جان
تو دیده ای مادر تو زمین خورد
حسن جان حسن جان
یاس علی از ظلم و کینه پژمرد
حسن جان حسن جان
اشک تو شد از دیده ات روانه
حسن جان حسن جان
دیدی تو غسل مادرت شبانه
حسن جان حسن جان
تو دیده ای ظلم و ستم فراوان
حسن جان حسن جان
زینب شده از داغ تو پریشان
حسن جان حسن جان
#سبک_طفل_یتیمی_ز_حسین_گمشده
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_حسن
تویی فرزند،حضرت حیدر
جان زهرا و،سبط پیغمبر
یا حسن جانم۴
شاملم عمری است،لطف و احسانت
از کراماتت،گشته مهمانت
یا حسن جانم۴
ای که هستی تو،محور ایثار
دیده ای مولی،ظلم و کین بسیار
یا حسن جانم۴
همسرت گشته،قاتلت مولی
زد شرر از کین،بر دلت مولی
یا حسن جانم۴
جان فدای آن،قلب سوزانت
زده زهر کین،شعله بر جانت
یا حسن جانم۴
بر تو داده زهر،همسر ملعون
شده از این غم،دل زینب خون
یا حسن جانم۴
زین مصیبت شد،جان تو بر لب
آمده با اشک،خواهرت زینب
یا حسن جانم۴
هر دل از داغت،پر شرر گشته
خواهرت زینب،خونجگر گشته
یا حسن جانم۴
گرید از داغت،نور عین تو
حضرت عباس،با حسین تو
یا حسن جانم۴
ای گل زهرا،از چه خاموشی
از چه یا مولی،تو کفن پوشی
یا حسن جانم۴
قاتلت گشته،همسر بی دین
شهر یثرب در،ماتمت غمگین
یا حسن جانم۴
بهر تشییعت،آمده یاران
بدن و تابوت،گشته تیرباران
یا حسن جانم۴
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#سبک_کربلا_منتظرماست_بیاتابرویم
پسر ارشد حیدر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
تو امام سومینی ز سوی حی مبین
جد تو احمد مختار بود رهبر دین
پدرت حیدر کرار بود حبل متین
مادرت حضرت کوثر،حسن یا مولا
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولا
بحر دین را تو حسن گوهر یکتا هستی
در سپهر دین حق ماه دلارا هستی
بهر شیعه ی علی کعبه ی دل ها هستی
بر سر شیعه تو افسر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
تو کریم ابن کریم ابن کریمی مولی
همچو احمد صاحب خلق عظیمی مولی
در دل شیعه ی حیدر تو مقیمی مولی
تویی مولی ذره پرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
بر همه عالم هستی تو عنایت داری
بر همه تو لطف و جود بی نهایت داری
بر همه شیعه ی حیدر ولایت داری
در کرامت تویی محشر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در جهان تو صاحب قدر رفیعی مولی
گل حیدر زینت خاک بقیعی مولی
شیعیان را صف محشر تو شفیعی مولی
تویی در مدینه زیور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
شکر لله که همه عمر سعادت دارم
مهر تو در دلم از روز ولادت دارم
بر تو و حیدر و زهرا ارادت دارم
بر منی مولی و سرور،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
همسر نامهربان تو شده قاتل تو
حق گواه است چه کرده زهر کین با دل تو
زد شرر بر دل و سوزانده همه حاصل تو
زده بر جان تو آذر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
آمده بهر تسلای دلت خواهر تو
با دلی خون شده بنشست حسین در بر تو
گرید و بر سر دامن گرفته سر تو
زینبت با دیده ی تر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
در مدینه تو حسن غربت حیدر دیدی
یابن زهرا پشت در ناله ی مادر دیدی
خواهر کوچک خود را دیده ی تر دیدی
کشته شد محسن حیدر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
دیدی آتش ز در خانه زبانه می زد
با لگد بر در خانه وحشیانه می زد
دشمن از کینه به مادر تازیانه می زد
شنیدی ناله ی مادر،حسن یا مولی
هستی و جان پیمبر،حسن یا مولی
#هفتم_صفر #بیست_و_هشتم_صفر
#امام_حسن_مجتبی_ع
🥀حرمت را، نه چراغ و نه رواق و نه در است
🥀زائرِ قبر تو، ماه و نسیم سحر است
🥀قبر بی زائر تو، کعبۀ اهل نظر است
🥀لالهاش خونِ دلِ «میثم» خونینجگر است...
🍂▪️🍂#سالروزِشهادتِامام
حسنمجتبیعلیهالسلام تسلیٺباد
#امام_حسن علیه السلام
🌿🌿✨🌿🌿✨🌿🌿
بزم حسن حال و هوایش فرق دارد
از ابتدا تا انتهایش فرق دارد
اینجا همه کاره کریم اهل بیت است
آقا نگاهش بر گدایش فرق دارد
با دست خالی بر نمیگردی از این در
بیت الکرم جود و سخایش فرق دارد
چشمی که گریان عزای مجتبی شد
بر او خدا لطف و عطایش فرق دارد
گریه نکرده مزد کارت را گرفتی
گریه کنی که ماجرایش فرق دارد
آقا خودش فرموده از کوچه بخوانید
اصلاً گریز روضه هایش فرق دارد
دارد صدای سیلی از کوچه می آید
این مجلس روضه عزایش فرق دارد
محمد حسن بیات لو
.
#روضه_امام_حسن
شیخ عبدالزهرا سی شب چهل شب روضه خواند ، شب آخر ماه صفر رفت خونش خوابید تو عالم رویا امام حسن و دید گفت شیخ عبدالزهرا دستت درد نکنه ممنونم جلسه ی مارو محکم برگزار میکنی ممنونم اقامه ی عزا میکنی اما شیخ عبدالزهرا هنوز روضه ی مارو نخوندیا،گفتم آقاجون قربونت بشم من چهل شبه دارم روضه میخونم چطور میشه روضه ی شما رو نخونده باشم !..
فرمود روضه ی ما اینا نیست روضه ی من اون لحظه ای بود که تو کوچه ها دنبال مادرم میرفتم انچنان نامرد سیلی تو صورت مادرم زد .. کوچه ی بنی هاشم باریک ، خورد به دیوار رو زمین افتاد .. دیدم مادرم دیگه چشماش جایی رو نمیبینه ...
#روضه_عبدالزهرا
.
فراز دعای توسل مربوط به امام حسن مجتبی (ع)
آی محبین اهل بیت ! امشب از امام حسن (ع) حاجت بخواهید، بخدا زود حاجت میده میدونی چرا ؟ کسی که تو دنیا خیلی غریب باشه و غربت کشیده باشه در عوض خدا خیلی دستش رو باز میذاره! مگه امام حسن (ع) غریب بود ؟ آره بخدا کسی که تو خونه اش به دست همسر خودش به شهادت برسه معلومه خیلی غریبه ، آی مردم ! بیایید امشب بریم در خانه ی امام حسن مجتبی (ع) البته نه بخاطرطلب حاجات خودمون بلکه بریم آقا رو صدا بزنیم تا از خانه بیرون بیاد و زهر ننوشه ! آی بمیرم مطمئن باشید اگه برید در خونه ی امام مجتبی (ع) رو بزنید آقا در رو باز نمیکنه آخه آقایی که جگرش داره از زهر می سوزه و خون بالا میاره چجور قادر بیاد در رو باز کنه ؟ آی مدینه رفته ها ! آی اونایی که بقیع رفتید ! اونجا همتون دیدید که امام حسن (ع) نه خانه ای دارد نه بارگاهی داره من مطمئنم خود امام مجتبی (ع) هم نگاهش به یک در خانه ی دیگری است که روبروی بقیعه ، آره درست فهمیدی نگاه آقا به انتهای کوچه ی بنی هاشمه آخه در خونه ی مادرش فاطمه (س) رو دارند آتش میزنند ، دارند مادرش رو میان کوچه جلوی یه مشت نامحرم کتک می زنند !
4_5821063437916047049.mp3
8.29M
🏴روضه سوزناک آقا امام حسن مجتبی (ع)
حرف تو آمد و دیدم که حرم خاکی شد..
🎤حاج منصور ارضی
مداحی آنلاین - ای امام همه یا حسن مجتبی - حسین طاهری.mp3
3.77M
❣﷽❣
🥀#سینه_زنی_امام_حسن_ع
🥀#آقای_حسین_طاهری
🥀#سبک شعله بر دل مزن ...
ای امام همه یا حسن مجتبی
پسر فاطمه یا حسن مجتبی
ای دلت پر شرر
پاره پاره جگر
🥀یابن الزهرا... یابن الزهرا
ای به قربان آن طلعت چون ماه تو
تو کریمی و ما سائل درگاه تو
بده ای باوفا
صدقه بر گدا
🥀یابن الزهرا ... یابن الزهرا
دم آخر به قلب ِ پر بلا مبتلا
گریه کردی به غمهای شه کربلا
بر حسینه غریب
شاه شیب الخضیب
🥀یابن الزهرا ... یابن الزهرا
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_6010471688943175538.mp3
9.81M
❣﷽❣
🖤#سینه_زنی_امام_حسن_ع
💔 #آقای_کریمی
🖤#زمینه
💔#واحد
💔 السلام علیک یا غریب وطن
🖤ای امید همه پسر فاطمه
💔وای حسن جان
السلام و علیک یا غریب وطن
ایها المجتبی یا سیدی یا حسن
ای امید همه پسر فاطمه
وای حسن جان
تو که عمری فلک ریخته خون بر دلت
با که گویم که همسرت شده قاتلت
حرم و قبر تو شاهد صبر تو وای حسن جان
🖤السلام و علیک....
بدن چاک تو شد هدف تیر ها
تن پاک حسین طعمه شمشیر ها
حرم خلوتت شاهد غربتت وای حسن جان
🖤السلام و علیک...
حرم خلوت تو در بقیع دل است
چه کنم سیدی زیارتت مشکل است
یابن خیر الانام به مزارت سلام وای حسن جان
🖤السلام و علیک....
دوره کودکی چه امده بر سرت
پیش چشمت شده نقش زمین مادرت
رنگت از رخ پرید چشمت انجا چه دید وای حسن جان
🖤السلام و علیک...
Nohe-ImamHasanMojtaba[04]-Sakhamusic.ir (1).mp3
4.1M
🌹#سینه_زنی_امام_حسن_ع
🍃#زمینه
🌹#آقای_کریمی
ای ماهی دریا برایت گریه كرده
پـیغمبر و زهرا برایت گریه كرده
عــــــــــالم محیط غربتت
زائر ندارد تربتت
🍃مـــــــــــــظلوم حسن جان
ای اولین مظلوم عالم، بعد بابا
در خانه خود هم غریب از جور اعدا
شـریك زندگانیت، گردیده خصم جانیت
🍃مـــــــــــــظلوم حسن جان
بـا آنهمه صِدق و صفا و پاكی دل
شــــد مُـزد خوبیهای تو زهر هلاهل
پیوسته شد خون بر دلت
تا همسرت شد قاتلت
🍃مـــــــــــــظلوم حسن جان
هــنگام تشییعت به جای ذكر و تكبیر
تـابوت و تن با هم یكی گردیده از تیر
کــــــــــنار قبر مادرت
شد تیر باران پیکرت
خـالی بودن صحن غم افزای بقیعت
بـر زائرینت بسته درهای بقیعت
سلام مـا به قبر تو
درود ما به صبر تو
🍃مـــــــــــــظلوم حسن جان
شـبها بود زوار قبرت گرد صحرا
آبـی نمی ریزد بر آن جز اشک زهرا
فدای لطف و کرمت
ما را رسان در حرمت
🍃مـــــــــــــظلوم حسن جان
🌷دردودل با صاحب الزمان🌷
آیا شود که گوشه ی چشمی به ماکنی؟
مثل همیشه حاجت ما را روا کنی
از درگه عنایت تو ما کجا رویم؟
وقتی نظر به سائل بی دست وپاکنی
از لطف توست برسرسفره نشسته ایم
ممنونتان ز مرحمتی که به ما کنی
دست محبتی تو بکش بر وجودمان
کی می شود جانب ما هم نگا کنی
بی عشق تو زندگی ما فلج شده
باشد که تو این گره بسته وا کنی
♦️مرتضی شاهمندی♦️
سلام پایان مجلس # 👇👇👇
رو به قبله : السلامُ علیک یا ابا عبد الله السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک باین امیر المومنین و ابن سید الوصیین السلام علیک و علَی الارواح الّتی حَلَّت بِفِنائک ،
السلام علَی الحسین و علَی علیّ بن الحسین و علَی اولادِ الحسین و و علی اصحاب الحسین و رحمة الله و برکاته
رو به حرم امام رضا : السلام علیک یا غریبَ الغُرَبا یا مُعینَ الضُعَفاء و الفقراء السُّلطان یا ابَا الحسن یا علیّ بن موسی الرضا المرتضی کُن شَفیعَنا و شَفیعِ والدَینا فی یوم الجزاء و رحمة الله وبرکاته
مجددا رو به قبله : السلام علیک یا مولای یا صاحبَ العصر و الزمان السلام علیک یا شَریک القرآن یا امامَ الإنسِ و الجانّ عجّلَ الله تعالی فَرَجَک و سَهَّلَ الله مَخرَجَک جمیعاً ورحمة الله وبرکاته
سلام پایان مجلس #👇👇👇
السلام علیک یا رسول الله
السلام علیک یا امیرالمؤمنین
السلام علیک یا فاطمة الزهراء
السلام علیک یا حسن بن علی
السلام علیک یا حسین بن علی
السلام علیک یا علی بن الحسین
السلام علیک یا محمد بن علی
السلام علیک یا جعفر بن محمد
السلام علیک یا موسی بن جعفر
السلام علیک یا علی بن موسی
السلام علیک یا محمد بن علی
السلام علیک یا علی بن محمد
السلام علیک یا حسن بن علی
السلام علیک یا بقیة الله، یا صاحب الزمان...
امّا بهتر است که علاوه بر اسم ائمه، برای هرکدام، یک لقب هم استفاده شود. به این شکل:
السلام علیکَ یا رسولَ الله
السلام علیکَ یا امیرَالمؤمنین
السلام علیکِ یا فاطمةُ الزهراءُ
السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی
السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ سیدَ الشهداءِ
السلام علیکَ یا علیَّ بنَ الحسینِ زینَ العابدینَ
السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الباقرُ
السلام علیکَ یا جعفرَ بنَ محمدٍ نِ الصادقُ
السلام علیکَ یا موسی بنَ جعفرٍ نِ الکاظمُ
و رحمة الله و برکاته
السلام علیکَ یا علیَّ بنَ موسَی الرضَا المُرتضی
و رحمة الله وبرکاته
السلام علیکَ یا محمدَ بنَ علیٍ نِ الجوادُ
السلام علیکَ یا علیَّ بنَ محمدٍ نِ الهادی
السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ العسکری
السلام علیکَ یا بقیةَ اللهِ، یا صاحبَ الزمان
و رحمة الله و برکاته
برای سلام به پیامبر و امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسین و امام سجاد و امام باقر و امام صادق و امام کاظم علیهمالسلام رو به قبله میایستیم (مرقد همهی آنها در جهت قبله است). برای سلام به امام رضا علیهالسلام به سمت مشهد مقدس میایستیم. بعد از سلام به امام رضا، برای سلام به بقیه، دوباره به سمت قبله میایستیم.
اضافه کردن لقب به اسامی ائمه باعث میشود راحتتر آن اسامی نورانی را حفظ کنیم (چون اسامی تکراری مخصوصاً محمد و علی در بینشان زیاد است) مخصوصاً برای کوچکترها که معمولا برای حفظ اسامی دوازده امام و چهارده معصوم مشکل دارند. بچهها معمولاً امام نهم را به نام «جواد» می شناسند نه «محمد بن علی» و امام دهم را «هادی» میشناسند نه «علی بن محمد». تکرار این اسامی پاک بعد از هر نماز باعث میشود دیگر هیچگاه هیچ بچه شیعهای اسم امامانش را فراموش نکند.
4_5985515833009374490.mp3
3.91M
آمده ام عقده گشایی کنم
از درت ای شاه گدایی کنم
بر حرم دوست پرستو شوم
ریزه خور ضامن آهو شوم
هیچ دری را نزنم غیر دوست
دیده و دل هر دو به دنبال اوست
جز قدح اشک مرا ظرف نیست
من که سراپا بدم و حرف نیست
حرف در این است غبار درم
بر تو و جد و پدرت نوکرم
روضه ی تو بوی جنان می دهد
کوی رضا خط امان می دهد
یارضا یا رضا یا رضا
خانه ی تو خانه ی آل عباست
فوج مَلَک زائر قبر رضاست
بقعۀ تو قبله ی اهل دل است
نام رضا چاره ی هر مشکل است
یارضا یارضا یارضا
ای پسر سبز قبای علی
در تو بُوَد جود و عطای علی
رو چو به ایوان طلا می کنم
گریه کنان رضا رضا می کنم
قهر مکن با منه درد آشنا
اذن دخولی که گدایم گدا
فیض تو فیضی ست که بی خاتمه ست
خوان تو خوان کرم فاطمه ست
کوچۀ تو کوچۀ پیغمبری ست
گر سگ این کوچه شوم سروریست
یا رضا یا رضا یا رضا
ای خلف با ادب بوتراب
جان جوادت تو زِ من رو متاب
ای علوی ای رضوی ای رضا
ای نمکین وارث شیر خدا
صحن و رواق و حرمت آرزوست
آب و غذا و کرمت آرزوست
قهر مکن با منه درد آشنا
اذن دخولی که گدایم گدا
فیض تو فیضی ست که بی خاتمه ست
خوان تو خوان کرم فاطمه ست
یا ضامن آهو❤️❤️
حرف از وصیت های آخر میزنی بابا
از پیش زهرایت کجا پر میزنی بابا
این لحظه ها یاد گذشته کرده ای انگار
حرف از وصیت های مادر میزنی بابا
دل شوره داری، از نگاهت خوب می فهمم
داری گریزی به غمِ در میزنی بابا
زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست
هر چند حرف از زخم بستر میزنی بابا
یک روز می بینی مرا بین در و دیوار
یک روز می آیی به من سر میزنی بابا
گفتی که خیلی زود می آیم کنار تو
پس لحظه ها را می شمارد یادگار تو
محمد بختیاری
.
#مناجات_امام_حسین
از کریمان هر عطایی می رسد بی منت است
پس گدایی از شما در اصل عین عزت است
از همان روزی که آدم توبه اش مقبول شد
می توان فهمید اشک روضه ات بی قیمت است
از حسین بن علی یک عمر هر چه می رسد
مثل آیات خدا نور و شفا و رحمت است
سایه سار چشمهایت جنت فردای اوست
هرکه امروزش عرق ریزان کار هیأت است
می درخشد مثل مروارید در شبهای قبر
دانه ی اشکی که نذر روضه های حضرت است
آدمی با گریه بر تو تازه مؤمن می شود
روضه ات یعنی که دانشگاه انسانیت است
فرش روضه بال جبریل و یقین داریم که...
مستمع اینجا فقط با حکم زهرا دعوت است
می رویم و عاقبت از ما چه می ماند به جا؟
غیر مهری که نثار اهل بیت عصمت است
خنده های سرخ"اسلم"وقت رفتن می نوشت
کشته ی عشقت شدن بالاترینِ نعمت است
#امام_حسین علیه_السلام
#حسن_کردی
.
#مناجات_باامام زمان(عج)
#اربعین…
#محمدفردوسی
من که در پیچ و خم جاده ی دنیا ماندم
دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟!
یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟
در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم
حلّ این مشکل امروز به دست فرداست
چند سالی است که در حسرت فردا ماندم
در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود
چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟!
من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی
آه … من با لب تشنه، لب دریا ماندم
چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است
منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم
نوکری روسیهم … جای تعجّب دارد
با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم
یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو»
خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم
پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم
جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم
کربلا … پای پیاده … چه قدَر می چسبد
من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم
می بخشند
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
------------------------------
ما را به ضمانت حسین می بخشند
ما را به عنایت حسین می بخشند
عمری ز حسین دم زدیم ای مردم
ما را به شفاعت حسین می بخشند
از خوان کریمانه کرم باید خواست
ما را به کرامت حسین می بخشند
از مرگ هراسی به دل ما نبود
ما را به حمایت حسین می بخشند
در روضه همه ابر بهاری هستیم
ما را به محبت حسین می بخشند
تفسیر نموده عشق با پرچم سرخ
ما را به شهادت حسین می بخشند
ای شیعه ، محبِ اهل بیت عصمت
ما را به ضمانت حسین می بخشند
--------------------
شاعر و ستایشگر اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)🦋🥀🍂🍁😭
محرم بود و به تاسوعا و عاشورا چند روز بیشتر نمانده بود .
راننده کامیون مسیحی از تعطیلات پیشرو استفاده کرد و به همراه همسر و دختر 6 سالهاش به قصد تفریح و کار به سمت بندر عباس حرکت کرد.
بعد از بارگیری در اسکله بندر عباس در روز تاسوعا با 25 تن بار به سمت تهران حرکت کرد. در کمربندی بندر عباس به دستههای سینهزنی برخورد کردند که با پرچمهای " یا ابوالفضل " سینه میَزنند و عزاداری میکنند.
دختر مرد مسیحی که برای بار نخست با چنین صحنههایی مواجه شده بود سوالهای بیشماری در ذهنش نقش بست. پدر اینا چرا با زنجیر به خودشون میزنند. پدر پاسخ داد: دخترم این مردم مسلمان و شیعه هستند. این مردم میدانند مردی به نام حسین(ع) و او نیز برادری دارد به نام عباس(ع) ، این عباس مثل فردا در رکاب برادرش امام حسین به شهادت میرسد.
دختر که در دنیای کودکانهاش غرق بود گفت: اگر فردا کشته میشود چرا الان برایش سینه میزنند؟
پدر گفت: دخترم این آقا " عباس" در نزد خدای یکتا آبروی بسیاری دارد . خیلی از کسانی که دچار گرفتاری میشوند به سراغ او میروند. حتی مسیحیان هم درخواستهای خود را پیش او میبرند. شیعهها میگویند که عباس پناه بیپناهاست، گرههای بزرگ را باز کرده.
کمی بعد دختر بچه مسیحی در کامیون خوابید. مدت کمی گذشت ناگهان مرد مسیحی در گردنه های سخت با 25 تن بار متوجه شد که ترمز ماشین کار نمی کند!!! رنگ از صورت او و همسرش پرید. نمی دانست باید چه کند. همسرش، دخترش...
زن مسیحی گریه میکرد، گاهی به مردش و گاهی به دخترش که معصومانه در رویای شیرین غرق بود نگاه میکرد. ترمز ماشین خراب شده بود و کار نمیکرد این واقعیتی بود که نمیتوانستند بپذیرند.
دخترک شش ساله از خواب پرید، وقتی دید اشک از چشمان پدر و مادرش جاریست بغض خود را قورت داد. از پدرش پرسید: ماشین ترمز نداره؟؟!!
پدر با هزار آرزویی که برای دخترش داشت گفت: نه...
دخترک گفت: بابا او آقای بزرگی که گفتی اسمش عباس هست به فریاد ما هم میرسد یا نه؟
پدرگفت: اون عباسی که گفتم برای شیعههاست.
دخترک که قانع نمیشد، گفت: مگه خودت نگفتی هر کسی بره در خونش دست خالی بر نمی گرده...
ناگهان پدر و مادر به فکر فرو رفته اند و در دلشان روزنه امید پیدا شد.
زن مسیحی گفت: بیا حالا یه مرتبه صداش بزنیم.
مرد گفت: اگر عباس من را از این گرفتاری نجات بده شیعه میشوم...
پس از این ناگهان کامیون به شکل معجزهآسایی ترمز به کار افتاد. مرد مسیحی ماشین را به کنار جاده هدایت کرد وقتی از ماشین پیاده شدند پشت سرشان همه ماشین ها ایستاده بودند وقتی از آن ها میپرسیدند که چه اتفاقی افتاده، دخترک شش ساله گفت: به خدا ما آزاد شده عباسیم، مردم به خدا عباس ما را نجات داد.
به اولین شهری که رسیدند به منزل یکی از علما رفتند تا شیعه شوند.
مرد عالم از آن ها پرسید: در این ایام اتفاقی افتاده که می خواهید شیعه شوید؟ دختر 6ساله گفت: شما نبودید که ببینید ، ابوالفضل (ع) ما را نجات داد.
روضه حضرت عباس علیه السلام-میرداماد
یاكاشف الكرب عن وجه الحسین اكشف كربنا بحق اخیك الحسین علیه السلام
بر لب آبم و از داغ لبت می میرم
هردم از غصه جانسوز تو آتش گیرم
مادرم داد به من درس وفاداری را
عشق شیرین تو آمیخته شد با شیرم
یادم نمیره ، همون روز اول قنداقه ام رو هی دور سر تو می چرخوند آقام،هی میگفت بچه ام فدای حسین،اصلاً من برا همین به دنیا اومدم كه فدای تو بشم.
اكبرت كشته شد و نوبتم آخر نرسید
سینه ام تنگ شد از بس كه بود تأخیرم
کربلا کعبه عشق است و من اندر احرام
شد در این قبله عشاق دوتا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
امشب باید یه جور دیگه بگی،دستت رو بیار بالا،عین پرچم تكونش بده،شب علمداره
سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل
بچه ها همه دست هم رو گرفتند، دور عمو می گشتند.این جوری دل عمو رو بردند
سقای دشت كربلا اباالفضل،اباالفضل
آبی رسان بر خیمه ها اباالفضل،اباالفضل
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
باید هر شب یادی از شهدا بشه،به یاد بچه هایی كه وقتی رمز عملیاتشون رو فهمیدن یاقمربنی هاشمه،همه قمقمه ها رو خالی كردن،می دونی چرا قمقمه هاشون رو خالی می كردن،اصلاً آب نمی خوردن، امامی دونستند اگه دستشون به آب بخوره، عطش اونها كم میشه،عباس دستش به آب خورد،همچین كه دست به آب رسید،دستاش رو آورد بالا،گفت:عباس دستای تو به آب رسید،اما دست حسین نرسید،این دست رو دیگه نمی خوام،این چشم رو دیگه نمی خوام،ای فدات بشم حسین با این عباست،بی خود نبود، بهش گفتی:بنفسی انت،دلیل داره.
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانی
تا که تکمیل شود حجّ من و تقدیرم
وصل شد حال قیامم ز عمودی به سجود
بی رکوع است نماز من و این تکبیرم
یه بیت،عاطفی ها،اونهایی كه دل عاطفی دارن
بدنم را به سوی خیمه اصغر نبرید
که خجالت زده زان تشنه لب بی شیرم
حسین..........
اومد محضر اباعبدالله،السلام علیك یا سیدی،یا مولای،یه حرفی بزنم،شاید تو اون لحظه ابی عبدالله گفت: حالا هم نمیگی داداش،كار داره تموم میشه،نمی خوای بگی، صدا زد داداش سینه ام سنگینه،صبرم سر اومده، دیگه بزار برم،ابی عبدالله یه نگاهی كرد،آی عزیز دلم،ابی عبدالله بهش گفت:تو برادر منی،تو علمدار منی،تو صاحب لوای منی،یه حرفی ابی عبدالله زده،من عین جمله ی حضرت رو بگم،بخدا برا من همین روضه است،حضرت یه نگاهی بهش كرد،فرمود:عباسم، وَ إذا مَضَیتَ تفرّقَ عسکری،چی گفته حسین؟صدا زد عباس كجا می خوای بری،اگه تو بری لشكرم از هم می پاشه،اگه تو باشی همه هستن،اگه تو نباشی هیچ كی نیست داداش،عباس اصرار كرد،ابی عبدالله اجازه داد،همه می دونید به چه دلیلی اجازه داد،رفت میدان،چه اتفاقی افتاد،حالا ابی عبدالله نگرانه،بین این دو برادر،این رجز ها رد و بدل شد،انابن الحیدر كرار،انا بن محمد المصطفی،انا بن علی المرتضی،تا ابی عبدالله گفت:انابن فاطمه،فهمید خبرهایی است،فهمید دیگه صدا نمی آد،مسیر رو عوض كرد،ای وای،می خوام برات روضه بخونم،اما از این منظر،ابی عبدالله علم امامت داره
،تا دید رجز سوم نیومد،راه رو به سمت علقمه عوض كرد،راوی میگه دیدم حسین،اونهایی كه كربلا رفتن،روضه هارو مجسم ببینن،كف العباس یادته،یادته ایستادی گفتی اینجا كجاست،بهت توضیح دادن،اینجا همون جاست،دیدن حسین از اسب پایین اومد،یه چیزی رو از رو زمین بر میداره،این دست عباسمه،چرا رو زمین افتاده،دوباره رفت،دوباره فهمید،آمد به سرم آز انچه می ترسیدم، دوباره از اسب اومد پایین،الهی بمیرم، حیف این دستا نبود از بدن جدا شد،فهمید دیگه عباسش دست نداره،لااله الا الله، الهی بمیرم، یه مرتبه دیدن حسین،از دور داره نگاه میكنه،دید وسط میدون غوغاست،یه مرتبه شنید یه صدا داره می آد،یا اَخا، حسین فهمید عباس اون رو برادر صدا زده،دیگه عباسم رفتنی است،رسید كنار علقمه،میگن یه نگاه كرد دید،همه دور داداشش حلقه زدن،هی شمشیرها بالا میره،تا ابی عبدالله رو دیدن همه فرار كردن، این تفرون و قد قتلتم اخی؟ ،كجا فرار می كنید،دادشم رو كشتید،اومد،چه جوری اومد،تا نگاش به عباس افتاد،آه،برادر از دست دادی؟برادرای شهید كجان ناله بزنن،اگه شب تاسوعا نبود نمی گفتم،عین مقتله،چهار تا جمله نوشتن عموم مقاتل،دونه دونه رو معنی كنم،میكشتت،تا رسید،نگاه كرد،ابی عبدالله اول گفت: الان انكسر ظهری،ابی عبدالله داغ برادر زیاد دیده،هم تو كربلا زیاد دیده،هم مدینه امامش رو از دست داده بود،تو بقیع نگفت:انكسر ظهری،گفت:انكسر ظهری،یعنی كمرم شكست،برم جلوتر، و قلت حیلتی،یعنی راه چاره برمن بسته شد،می دونی صمیمی این حرف چی میشه؟
❣﷽❣
🌴#زمزمه_امام_زمان(عج)
🎋#سبک : اباصالح التماس دعا
اباصالح این دل تنگم
آرزو دارد یا اباصالح
ببیند روی تو را میلِ
گفتگو دارد یا اباصالح
اباصالح حاجتم شده این
که جمال تو را من نظاره کنم
نیایی از غصِّه می میرم
این گریبان از غصِّه پاره کنم
ببین دل تنگم گل نرگس
تویی آهنگم گل نرگس
🌴العجل مولا العجل مولا
اباصالح خاک پای توام
من فدای توام مبتلای توام
بیا مولا تا نبینی من
مثل یارانم جان فدای توام
تو خوبی و من بدم مولا
به درگاهت آمدم مولا
🌴العجل مولا العجل مولا
من امشب با بار ظلم و گناه
سویِ کوی شما آمدم آقا
پناهم ده تا که آواره
تر از این دیگر نشوم مولا
تو را جان مادرت زهرا
نکن امشب رد مرا مولا
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم می خواست هر شب جمعه
با امام زمان کربلا باشم
به دنبال یوسف نرجس
در به در توی کوچه ها باشم
مرا کشته درد شیدایی
امان از این عشق و رسوایی
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم می خواست قبر گمشده را
با امام زمان می شدم زوار
اباصالح روضه می خواند و
میزدم من سر بر درو دیوار
به یاد آن صورت نیلی
که خورده بود از عدو سیلی
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم می خواست گوشه ی حرمت
با امام زمان روضه می خواندم
که یک صبح جمعه با مهدی
در کنار بقیع ندبه میخواندم
رقیّه بود و علی اصغر
سکینه بود و علی اکبر
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم میخواست یک دعای فرج
قسمتم می شد وادی عرفات
به هنگام مُردنم می شد
آب غسل من آب شط فرات
پیامبر بود و گل طه
علی بود و همسرش زهرا
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم می خواست انتظار فرج
با دعای فرج می رسید پایان
اگر آید یوسف زهرا
درد پهلویش می شود درمان
شود قبر گمشده پیدا
شود درمان سینه زهرا
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم می خواست یک شب جمعه
یک دعای کمیل کربلا باشم
دلم می خواست یک شب جمعه
یک دعای کمیل در نجف باشم
به محراب کوفه من یک شب
با امام زمان کربلا باشم
🌴العجل مولا العجل مولا
دلم میخواست قسمتم میشد
یک محرم در کربلا باشم
بگیرم یک مشک پر آب و
ساعتی دور بچه ها باشم
کنم پیدا دست سقا را
ببوسم من اشک زهرا را
🌴العجل مولا العجل مولا
بیا ای حلال مشکلها
تو را جان مادرت زهرا
🎋🎋یا ابا صالح ....
4_5947251887764931827.mp3
1.84M
🕊﷽🕊
🔆#زمزمه_امام_زمان_عج
🌿#سینه_زنی_امام_زمان_عج
🔆#آقای_مقدم
🌿#سبک : اباصالح التماس دعا
به دل دارم شوق روی تو را
عطر و بوی تو را، ای حبیب من
شده مجنون گوشه گیر غمت
زال و پیر غمت، ای طبیب من
به عشق لیلی شدم مجنون
مرا با دوری مکن دلخور
یوسف زهرا
🌿اباصالح العجل آقا 🌿
به عشق خود لایقم کردی
عاشقم کردی، جان به قربانت
تمام اصلم فدای تو
دل برای تو، بهر احسانم
مرا تاب انتظارم نیست
دگر آرام و قرارم نیست
یوسف زهرا
🌿اباصالح العجل آقا 🌿
گنهکارم زال و خسته اسیر
توبه ام بپذیر از شکیبایی
شود یوسف مست بوی تو
محو روی تو بس زیبایی
ببین از قبل گریه سر دادم
از این ز دل بشنو فریادم
یوسف زهرا
🌿اباصالح العجل مولا 🌿
🕊اباصالح التماس دعا🕊
نجف رفتی، کاظمین رفتی
کربلا رفتی، یاد ما هم باش
به عشق لیلی شدم مجنون
مرا با دوری مکن دلخو
یوسف زهرا
🌿اباصالح العجل مولا 🌿
4_5945271864891802627.mp3
3.34M
#اربعین
ای ساربان، اینجا باغ گل یاس است
این قبر ثارالله، این قبر عبّاس است
(خون از دو عین آید
بوی حسین آید) (2)
اینجا حسینم را از من جدا کردند
لب تشنه رأسش را، از تن جدا کردند
خون از دو عین آید ...
اینجا جدا گردید، دست از تن سقّا
خون جگر می ریخت بر دامن سقّا
خون از دو عین آید ...
اینجا رباب از غم، در التهاب افتاد
عکس علی اصغر، بر روی آب افتاد
خون از دو عین آید ...
اینجا دو گل از ما جان داده، زیر خار
لب تشنه جان دادند، با دیده ی خونبار
خون از دو عین آید ...
اینجا به خون، خفتند، هفتاد و دو یارم
هجده گل پرپر، در خاک و خون دارم
خون از دو عین آید ...
اینجا تن قا سم، در خون شناور شد
یک سیزده ساله، صدپاره پیکر شد
خون از دو عین آید، بوی حسین آید (2)
سید علی مومنی شعرازغلامرضاسازگار
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂
🍂🌺
🌺
نوحه ی اربعین :
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئی یا میل کربلا دارد
ای خدا مارا کربلایی کن
بعد از آن با ما هرچه خواهی کن
می روم بینم در کجا عباس(ع)
دستش از بدن او جدا دارد
می روم بینم در کجا زینب(س)
شکوه از شمر به حیا دارد
می روم بینم در کجا حسین (ع)
بر سر اکبر(ع) ناله ها دارد
می روم بینم در کجا زینب (س)
بر سر اصغر(ع) گریه ها دارد
این دل تنگم عقده ها دارد
گوئیا میل کربلا دارد
قلب سوزانم ، ناله ها دارد
چشم گریانم اشکها دارد
این دلم یارب کربلا خواهد
چون حسین (ع ) نام دلربا دارد
قلب من سوزد بر شهیدى که
فاطمه بهر او عزا دارد
مى رود بوسد، آن مزارى که
تربت پاک جان فزا دارد
تربت پاک شاه مظلومان
بهر بیماران ، بس شفا دارد
ع
پر زند این دل در هواى او
که شهیدان باوفا دارد
بر ابوالفضلش دیده مى گرید
که دو دست از تن او جدا دارد
مى رود بیند قاسم نا شاد
دستها را از خون حنا دارد
بر على اصغر، این دلم سوزد
کز دم پیکان ، ناله ها دارد
میرود بیند تا على اکبر
پیکرى پر خون ، از جفا دارد
🌺 🌺
🍂🌺 🌺☘
🍃🍂🌺 🌺☘💐
🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
☘ 🌺☘
☘☘
💐