این دل بی دلم شده دریای غم
تو رفتی دلم این دل بی دلم
منتظر نشسته تا بیای از حرم
از غمای حسین کوه دردم
کاش بشه محرم دورت بگردم
آروم آروم دیگه از عاشق
پیراهن مشکیمو آماده کردم
کاش محرم، بشم زائر دربارت
بیام کنار اون ضریح شش گوشت
اینقدر در سینه ام …
روز عاشورا تو قتلگاه سرم تو …
سینه خیز آیم روبه روی گنبد با روی خونی
🔘 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🔘 #آقای_بذری #پیشنهادم
🔘 #دشتی #شام_غریبان
🔘 #سبک گلی گم کرده ام میجویم او را
🔳امان ای دل ای دل حسین
🔳بسوز ای دل ای دل حسین
ز خوناب جگر ساغر گرفتم
گلاب خون ز چشم تر گرفتم
سراغ لالۀ خونین خود را
ز تیر و نیزه و خنجر گرفتم
سلام از عمق جان گفتم به جانان
جواب از پیکر بی سر گرفتم
به هر زخم تنش کردم نظاره
نشان از بوسۀ مادر گرفتم
🔳امان ای دل ای دل حسین
🔳بسوز ای دل ای دل حسین
بیابان باغ و مقتل آشیانه
حسینم واحسین آیم ترانه
خودم دیدم بر اندام گلم ریخت
ز چشم فاطمه اشک شبانه😭
خودم دیدم که قاتل پنجه انداخت😭
بر آن موئی که زهرا کرده شانه😭
خودم دیدم که در مقتل کشیدند
به سیلی، ناز طفل نازدانه
🔳امان ای دل ای دل حسین
🔳بسوز ای دل ای دل حسین
گلی گم کرده ام میجویم او را
به هر گل میرسم میبویم او را
گل من یک نشانی در بدن داشت
یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اگر کشتند چرا آبت ندادند😭
چرا زان آب نایابت ندادند😭
اگر کشتند چرا خاکت نکردند😭
کفن بر جسم صد چاکت نکردند😭
🔳امان ای دل ای دل حسین
🔳بسوز ای دل ای دل حسین
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
متن روضه امام حسین علیه السلام(شب عاشورا)- سید مهدی میرداماد

به سوز و اشك و مناجات سر كنید امشب
به شوق مرگ شب خود سحر كنید امشب
تصور كن آقا همه یارانش رو جمع كرده،شب عاشورا داره باهاشون حرف میزنه
كمالتان پر و بال عروجتان گشته
به قله ی ابدیت سفر كنید امشب
شما به مكتب توحید زندگی دادید
یه نگاه به یارانش كرد،فرمود:ندیدم باوفاتر از اینها،استوارتر از اینها،ندیدم،بهتر و برتر از این یارها،اینها دست چین شده ها و گلچین شده های روزگارند.
شما به مكتب توحید زندگی دادید
مباد آنكه زمردن حذر كنید امشب
چه خبره كربلا؟
كنون كه آب روان را به رویتان بستند
زاشك شوق لب خویش تر كنید امشب
ارباب و مولاشون مقابلشون ایستاده،داره فردارو براشون توضیح میده،آمادشون میكنه
به پیش نیزه و
امام باقرعلیه السلام فرمود:جد مارو با پنج وسیله كشتند
به پیش نیزه و شمشیر و تیر و سنگ همه
به خنده سینه ی خود را سپر كنید امشب
من چهارتاشو گفتم،پنجمی رو تو روضه برات میگم
نماز وتر بخوانید و سجده ی آخر
دعا به زینب خونین جگر كنید امشب
دل شب است بیایید دخت زهرا را
زایستادگی خود خبر كنید امشب
بیایید دونه دونه حرفاتون رو خواهرم بشنوه،بعضی نقل ها خود بی بی شروع كرد سر كشی كردن،اول خیمه اصحاب،حرف هارو داره میشنوه،دونه دونه حرف هارو شنید،حرفهای زهیر،بُریر،مسلم بن عوسجه،حرف های حبیب رو،بعد اومد خیمه ی بنی هاشم،دید همه دور عباس حلقه زدند،علی اكبر یه چیزی میگه،قاسم یه چیزی میگه،یه خورده دلش آروم شد،اما من میخوام یه جمله بگم،اگه همه هم یه چیزی بگن،بازم دل زینب ِ،امشب هی بزن تو سینه ات بگو امان از دل زینب،وای از دل زینب،امشب شب زینب ِ،امشب شب جدایی حسین بن علی از خواهر ِ،سه روز میری كربلا،چند روز میری كربلا،حرم اباعبدالله رو زیارت میكنی،میخوای جداشی نمی تونی،ان شاء امشب مادرش براتون برات كربلا امضا كنه،كربلا رفته ها گریه كنند،یكی از سخت ترین لحظات ،لحظاتی است كه می خواهید از كربلا خداحافظی كنی،من از شما میپرسم،من و تویی كه چند روز با حرم حسین زندگی كردیم كجا، اون خواهری كه پنجاه و چند سال با خود حسین زندگی كرد،فردا بعد از كشته شدن اباالفضل ،بعد از شهادت اباالفضل ، تا عباس بود ابی عبدالله داغ دیده بود،بالاتر از داغ علی اكبر،بالاتر از ارباً اربا،اما صورت ابی عبدالله نوشته اند هی برافروخته تر میشد،هی سرختر میشد،اما داغ عباس رو كه دید رنگ از چهره پرید،دیگه فهمید لحظه های آخره،فهمید همه ی وجودش رفته،دیگه بعد از عباس وداع ها شروع شد،وداع با زن و بچه،یه مرتبه اومد جلو خیمه،صدا زد یا سكینه،یا رباب،یازینب،یا ام الكلثوم، علیکنّ منی السلام صدای ضجه ی اهل حرم بلند شد،حضرت آرومشون كرد،ابی عبدالله فرمود: مَهلاً فَإنَّ البُکاءَ أمامَکُم آروم بگیرید،شما گریه ها در پیش دارید،الان زوده گریه كنید،من كه هستم،این بچه ها،خصوصیت بچه است،حس كنجكاوی دارند،بعد از عمو فقط به بابا نگاه میكردند و عمه،مركز و كانون نگاه همه همین دو نفر بودند،هی ابی عبدالله می آمد،می رفت،دوباره می آمد،الله اكبر،می گفتتند عمه جان نكنه این بار آخره،بذار ما بابارو سیر ببینیم،بی بی زینب می فرمود نه،نگران نباشید،هنوز اون لحظه ی آخر، نرسیده،من می دونم لحظه ی آخر چه زمانی است،بین من و حسین یه رمزی است،اون لحظه رو من میدونم،آخه مادرم گفته
گفتم كه فراق را نبینم دیدم
آمد به سرم از آنچه میترسیدم
اون لحظه رسید،فرمود:خواهرم برو اون امانتی مادرم رو بیار،زینبم پیراهنی كه مادرم داده بیار،آورد تقدیم داداش كرد،نوشتن ابی عبدالله با نیزه ای پاره پاره اش كرد،داداش چیكار میكنی،این یادگار مادرمه،یه حرفی زده آقا من نمی دونم با دل خواهر چه كرد،صدا زد خواهرم من این مردم رو میشناسم،اینها به پیراهن من هم رحم نمی كنن،می خوام جلب توجه نكنه،نمی خوام عریان بشم،وای وای،كاشكی حسین انگشترم در آورده بود،ای وای،ای وای،حسین ........
توفقط دست به زانومزن وگریه مکن
گیرم ای شاه کسی نیست...خودم نوکرتو
لحظه ای فکرکنی پیرشدم،مدیونی
درسرم هست همان شوق علی اکبرتو
من خودم یک تنه ازکرببلا می برمت
چه کسی گفته که پاشیده زهم لشگرتو
خودم یه لشكر دارم نگاه كن،رقیه ات رو ببین،بچه هات رو ببین،خودم یه تنه می برمت كوفه،می برمت شام،حسین جان
توبرایم نگرانی چه می آیدسرمن
من برایت نگرانم چه می آیدسرتو
همه رابدرقه کردی وبه میدان بردی
میروی،هیچکسی نیست به دوروبرتو
بده پیراهن خودراکه خودم پاره کنم
نمی ارزدسراین کهنه شده...پیکرتو...
امام زمان من و ببخش.
وای ازمعجرمن،معجرمن،معجرمن
وای ازپیكرتو،پیكر تو،پیكرتو
سعی ام این است ببینم بدنت را،اما
چه کنم!شمرنشسته جلوی خواهرتو
شمر كجا نشسته،دارم درست میبینم،اینجارو پیغمبر بوسیده،حسین....
ابی عبدالله دو بار برا آب آوردن به میدان رفته،یه بارش با عباس رفت،یه بار خودش رفت
السلام ای روضه ات آغاز ماتم یا حسین
در دلم از روضه ات شور مُحرّم یا حسین
خونبهای خون تو گردیده خون کبریا
ای سراپای وجودت نور خاتم یا حسین
مطمئنا از دعای خیر زهرا و علی ست
در سپاهت می شود آنکس که مَحرَم یا حسین
تو عزیز عالم و نعم الامیر عالمی
من گدایم من گدایم من گدایم یا حسین
غلامتم ارباب....😔😔😔🖤🖤
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
مسلمم سفیر،نور عین زهرا
عهد خود ببستم،با حسین زهرا
آمدم غریبانه
در محفل بیگانه
یا حسین زهرا۲
شامل جهان است،جود و رحمت تو
آمدم به کوفه،بهر بیعت تو
خونجگر شدم مولی
در به در شدم مولی
یا حسین زهرا۲
من سفیر عشقم،از لطف الهم
با یاد تو باشد،آخرین نگاهم
وای از این همه بیداد
می زنم ز غم فریاد
یا حسین زهرا۲
بین اهل کوفه،در غربتم آقا
با تو دم آخر،شد صحبتم آقا
گشته بی وفا کوفه
یا حسین میا کوفه
یا حسین زهرا۲
روز آمده با تو،بیعت بنمودند
شب گشته هنوزم،در گفت و شنودند
بس که کوفیان پستند
از تو همه بگسستند
یا حسین زهرا۲
کوفیان بی رحم،قلب من شکستند
با حیله و تزویر،دست من ببستند
مطمئنم و آرام
بسته ام دگر احرام
یا حسین زهرا۲
از ظلم و ستم ها،افتاده ام از پا
تنهایی و غربت،شد مونس شب ها
تنها و غریبم من
بی صبر و شکیبم من
یا حسین زهرا۲
اهل کوفه مولی،حرمتم دریدند
دست من ببستند،رأس من بریدند
از بلندی افتادم
کام تشنه جان دادم
یا حسین زهرا۲
در لحظه ی آخر،یاد زینبینم
بوده بر لب من،ذکر یا حسینم
ای معلم آدم
بر زخم منی مرهم
یا حسین زهرا۲
(سبک: کربلا رسیده)
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
دوبیتی
ای سفیر پسر شیر خدا یا مسلم
اولین کشته ی شاه شهدا یا مسلم
در ره عترت و قرآن پیمبر از کین
شد سر از پیکر پاک تو جدا یا مسلم
▪️
کوفیان دست به نیرنگ زدند
از تو بگسسته دم از جنگ زدند
عوض آن که مرا یار شوند
بر سفیر تو ز کین سنگ زدند
▪️
تو میا کوفه همه پست و بدند
همگی ظلم و ستم را بلدند
جای یاری سفیر تو حسین
مسلمت را ز ستم سنگ زدند
▪️
کوفیان بس که لعین و پستند
همه بی غیرت و بیدین هستند
مسلمت گشته غریب و تنها
ز سفیر تو همه بگسستند
▪️
روح صبر و شهامتی مسلم
معنی استقامتی مسلم
ای سفیر کریم ثارالله
تو سراپا کرامتی مسلم
▪️
میا کوفه که در کوفی وفا نیست
کسی مانند آنان بی حیا نیست
خدا داند حسین جان کار آن ها
به غیر از کینه و ظلم و جفا نیست
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
۶۰
(حضرت مسلم ابن عقیل ع)
بر دلم داغ غم شکوفه زده
سری امشب به شهر کوفه زده
یاد مردی چو مسلم بن عقیل
سری کنج مسجد کوفه زده
میا کوفه حسین حسین مولی۲
منم ای کوفیان سفیر حسین
یار و سردار بی نظیر حسین
من ز طفلی ز لطف خاص خدا
بوده ام کوفیان اسیر حسین
میا کوفه حسین حسین مولی۲
بیعت خود را ز تو بگسستند
کوفیان دستان مرا بستند
موقع تشنگی و خوردن آب
در دندان ز کینه بشکستند
میا کوفه حسین حسین مولی۲
مردمان کوفه جفا کردند
بین کوچه مرا رها کردند
روی دارالعماره یا مولی
سر من از بدن جدا کردند
میا کوفه حسین حسین مولی۲
بام دارالعماره قتلگهم
به سوی کاروان تو نگهم
می کشند پیکر مرا در خاک
شده بازار کوفه جایگهم
میا کوفه حسین حسین مولی۲
جان من بر لبم رسیده حسین
کسی چون من ستم ندیده حسین
بین این مردمان نیرنگ باز
پیکر من به خون تپیده حسین
میا کوفه حسین حسین مولی
ای شه با صفای کرب و بلا
میا کوفه کوفی نداره وفا
پیش چشمان خواهرت زینب
می شود از ستم سر تو جدا
میا کوفه حسین حسین مولی۲
(سبک :شبایی که دلارو غم میگیره )
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل_ع
#نوحه_حضرت_رقیه_س
#تک_زنجیرزنی
#شب_سوم_محرم
مداح:#کربلایی_محمد_احمدی👌😭
#
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
دخترقشنگ و شیرین زبونم من که ازسکوت تو درحیرونم پاشو با عمه بگو یک سخنی (نکنه میخوای دلم رو بشکنی)۲بار(میدونم بعدبابات تنهاشدی)۲بار(غریب وبی کس بی نواشدی)۲بار کنج بیرون چرا نشسته ای (گمونم مثل بقیه خسته ای )۲بار تو پرستوی منی(گل خوشبوی منی)۲بار شبیه مادرمی (تو امید راهمی)۲
😭(مرو ای رقیه جان)۳بار
می بینی خونی شده لب پدر(برامن این شده غم دگر)۲(آخه کی دیده۳ساله دختری)۲(پیکرش خمیده باشه از غمی)۲بارتوگل یاس منی (شمع هرانجمنی)۲
😭(مرو ای رقیه جان)۳
گوشه ی خرابه خانه کرده ای برا بابا تو ناله کرده ای سربابا رودامنت بوده (به خداازحالورفتنت زوده)۲بار غم تو کرده دل منو کباب (جون عمه توبده به من جواب)۲بار چطوری ازغم تو سخن بگم جواب جواب برادرم رو چی بدم جواب برادرم رو چی بدم ای تمام هستیم عاقبت می کشییم
(مرو ای رقیه جان)۴بار
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
••✾•🌿🌺🌿•✾•