قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
به راه کوفه تا به شام، به راه کوفه تا به شام جام بلا چشیده است، حسین عزیز فاطمه
دار و ندار قافله به راه حق فدا شده به کودکان خسته دل جفا ز اشقیا شده
صدای زنگ کاروان فغان و ناله ها شده به تازه غنچه ها ببین باد خزان وزیدهع است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
بیامده است و زینبت به دیدنت ز راه دور تا که بریزد اشک غم ناله کنان بر این قبور
ز صبر و استقامتش ناله کند سنگ صبور به راه کوفه تا به شام جام بلا چشیده است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
شبی به شهر شام غم خرابه گشته منزلم سه ساله دخترت حسین نهاده داغ بر دلم
سر بریده ی تو شد به شب چراغ محفلم در آن خرابه دخترت به خاک آرمیده است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
ز بعد مرگت ای اخا سوی سفر روان شدم در اجتماع کوفیان نشان مردمان شدم
سرت به پیش روی من ز دیده خون فشان شدم چنین مصیبتی عظیم زمان به خود ندیده است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
تو دیده ای به شهر شام ایا حسین تشنه کام هلهله می زدند و کف به کوچه ها ز روی بام
ولی فغان زینبت حماسه بود و انتقام به روی نیزه از سرت خون خدا چکیده است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
درون مجلس یزید میان جمع خیره سر دیده حریم اطهرت سرت میان طشت زر
سکینه ات ز سوز دل بزد به سینه و به سر ز شامیان بی وفا زخم زبان شنیده است
حسین عزیز فاطمه
قافله ای رسیده است(2) رنج سفر کشیده است حسین عزیز فاطمه
رسالتی به عهده ام نهاده چون قیام تو به پیروی ز نهضت و شهادت و مرام تو
ببین به مردم زمان رسانده ام پیام تو
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
تایپ:سوقندی
❣﷽❣
🎆#سینه_زنی_حضرت_عباس ع
🎇#سنتی
🎆#پیشنهادم 👌👌
ای ساقی دشت بلا
یا ابوفاضل
آب آور کرب وبلا
یا ابوفاضل
🎆عباس من عباس من
🎆یا ابوفاضل
افتاده ای روی زمین
ساقی عطشان
بردست توبوسه زنم
پاره قرآن
🎆عباس من عباس من
🎆 یا ابوفاضل
در موج خون بنشسته
با وفا عباس
پشت حسین بشکسته ای
با وفا عباس
🎆عباس من عباس من
🎆 یا ابوفاضل
دوست دارم بشم کفتر بومت
یا ابوفاضل
منو ببر بین الحرمین
یا ابوفاضل
🎆عباس من عباس من
🎆 یا ابوفاضل
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
#زمزمه
#فراق_کربلا
دوست دارم خاکم کنند تو کربلات امام حسین
بمیرم گو شه ایو ون طلات امام حسین
دوست دارم وقتی که جون میاد تو گودی گلو
یه نگاه کنم به اون قدو بالات امام حسین
دوست دارم اسم قشنگت حرف آخرم باشه
هی بگم جونم فدات جونم فدات امام حسین
دوست دارم تموم عمر برم یه گوشه بنشینم
بریزم اشکای چشمامو به پات امام حسین
توکه آب بدست دشمنات دادی روا نبود
تشنه لب جدا کنند سر از قفات امام حسین
چرا انگشتر تو نشون ساربون دادی
قربون کرامت و جود و سخات امام حسین
یا حسین و یا حسین و یاحسین (۲)
کربلا یا کربلا یاکربلا یا کربلا ( ۲)
#چاوشی #زائر
🌿#سینه_زنی_اربعین
بر سر مزار گلی
ناله میکند بلبلی
مجلس عزا گرفته
دختر بزرگه علی
برگشته زشام و کوفه
قامت خمیده زینب
چهل روز اسیر بوده
حسین و ندیده زینب
باز آمده در کرببلا
از برای سوگواری
همچو بلبل از فراق گل
می کند فغان و زاری
چهل روز اسیر بوده
حسینُ ندیده زینب
🌿برسر مزار گلی..
از بس که ستم کشیده است
در مسیر کوفه و شام
بر پیکر او نمانده
طاقت و قرار و آرام
قامتش شکسته ای خدا
بسکه داغ دیده زینب
چهل روز اسیر بوده
حسین و ندیده زینب
🌿بر سر مزار گلی...
هجده سر نورانی را
بر بالای نیزه دیده
صوت قرآن برادرش
برنوک سنان شنیده
داغ دختر سه ساله را
در خرابه دیده زینب
چهل روز اسیر بوده
حسینُ ندیده زینب
🌿بر سر مزار گلی..
همراه اسیران بلا
او به شام و کوفه رفته
انتقام خون شهدا
از یزیدیان گرفته
دختر شهید مادر شهید
خواهر شهید زینب
در عزای زینب و حسین
جمله ملک به ماتم
سرزد از جفای کوفیان
بر چوبه محفل زینب
چهل روز اسیر بوده
حسینُ ندیده زینب
🌿برسر مزار گلی..
🌿هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌿
#مرثیه_حضرت_زینب_س
#روضه
#اسارت
مداح:#کربلایی_محمود_سلطانی👌😭
سبک شب به گلستان تنها
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
دست منو زنجیر ،فکرش را نمی کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم
بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر
باحنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم
من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو...
...اینقدر باشم سیر ! ، فکرش را نمی کردم
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچمگیر،...فکرش را نمی کردم
تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید
حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم
شمشیر بالارفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر،فکرش را نمی کردم
در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم
خیلی شدم تحقیر،فکرش را نمی کردم
خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام
با اینکه شد تعبیر،فکرش را نمی کردم
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر،فکرش را نمی کردم
مهدی نظری
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
••✾•🌿🌺🌿•✾••
#نوحه_سینه_زنی_اسارت_اهلبیت_ع
#زمینه
#شام
مداح:#کربلایی_محمود_سلطانی👌😭
#سبک: قدم قدم با یه علم
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
پرده نشین خیمه ها
افتاد گیر ازدحام
بر ناقه های بی جهاز
زینب رسیده شهر شام
دور اسیران حرم
رقاصه ها صف میزنن
پای سر بر روی نی
زن های شام کف میزنن
کاروان پشت دروازه ی ساعاته
شهری در انتظار مخدراته
بین نامحرم ها عمه ی ساداته
واویلا واویلا واویلا واویلا
۲
خورده به جانِ مصطفی
تیر غم و آزارِ شام
فریاد وا محمدا
زینب رسید بازارِ شام
چشمِ خریداران کجا؟
ناموس مرتضیٰ کجا؟
ساداتِ این عالم کجا؟
بازار برده ها کجا؟
پیش دو چشمان گریان ثارالله...
بهر تماشای ناموس آل الله...
شد ازدحامی...لا اله الا الله...
واویلا واویلا واویلا واویلا
#محمدعلی_انصاری
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
••✾•🌿🌺🌿•✾••