eitaa logo
-عروةُ‌الوثقی!
1.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
38 فایل
بسم‌الله !- چقدرزیباست‌زمزمه‌آرام‌آب، کهـ‌درگوشم‌مۍخواند: چقدرخوش‌است‌اقبالم. آرۍ،من‌همان‌جوانه‌روییده‌شده درکنارآبشارم. -تبلیغ؛‌[‌ @HosnaE006 ] -بیسیم‌ِکانال📻 https://harfeto.timefriend.net/17178852949420 'عروة الوثقی"محکم؛استوار
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از -عروةُ‌الوثقی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در امام خمینی ذوب شود چون، او در اسلام ذوب شده.... حجت السلام
داخل دانشگاه جلویم سبزشد،خیلی جدی و بی مقدمه پرسید : ( چراهرکی رو می‌فرستم جوابتون منفیه ؟ ) بدون مکث گفتم : ( مابه دردهم نمی خوریم ) با اعتمادبه نفس صدایش راصاف کرد : ( ولی من فکر می‌کنم خیلی به هم می خوریم! ) جوابم را کوبیدم توی صورتش :( آدم بایدکسی که میخواد همراهش بشه به دلش بشینه! ) خنده پیروزمندانه ای سرداد، انگار به خواسته اش رسیده بود :( یعنی مشکل شما اینه ) جوابی نداشتم، چادرم رازیرچانه محکم چسبیدم وصحنه راخالی کردم، مدتی پیدایش نبود نه در برنامه های بسیج , نه کنارمعراج شهدا , داشتم بال درمی آوردم . ازدستش راحت شده بودم . کنجکاوی ام گل کرده بود نمی دانستم کجاست خبری از اردوهای هم بسیج نبود . همه بودند جز او . خجالت می کشیدم از اصل قضیه سردربیارم تا اینکه کنارمعراج شهدا اتفاقی شنیدم ازاوحرف می زنند. یکی داشت می گفت : ( معلوم نیست این محمدخانی این همه وقت توی مشهد چی کارمی کنه) یک دفعه نظرم عوض شد...|
-عروةُ‌الوثقی!
داخل دانشگاه جلویم سبزشد،خیلی جدی و بی مقدمه پرسید : ( چراهرکی رو می‌فرستم جوابتون منفیه ؟ ) بدون
گفت : « دیدیدآخربه دلتون نشستم . » زبانم بندآمده بود، همیشه حاضر جواب بودم و پنج تا روی حرفش می گذاشتم وتحویلش می دادم حالاانگار لال شده بودم . خودش جواب خودش را داد : ( رفتم مشهد , یه دهه متوسل شدم . ​​گفتم حالاکه بله نمی گید , امام رضا علیه السلام از توی دلم بیرونتون کنه پاک پاک که دیگه به ​​یادتون نیفتم . نشسته بودم گوشه رواق که سخنران گفت : اینجا جاییه که می توانند چیزی روکه خیرنیست، خیرکنن و بهتون بدن. نظرم عوض شد. دودهه ی دیگه دخیل بستم که برام خیربشید) نفسم بنداومده بود , قلبم تندتندمی زد وسرم داغ شده بود . حالافهمیدم الکی نبودکه یک دفعه نظرم عوض شد. انگاردست امام رضا علیه السلام بود و دل من . خاطرات همسر
قصه دلبری داستان عاشق شدن مردی است،که حاج قاسم در وصف اش گفت:آزادی حلب را مدیون او هستیم...|
شهید محمد حسین محمد خوانی و پسرشون امیر حسین محمد خوانی پسر کاو ندارد نشان ازپدر تو بی گانه خوانش مخوانش پسر
ی خلاصه از قصه دلبری:👇🏻 یا امام رضا خودت اوکی کن... من نتونستم🙂
اون کتاب هایی که میخندی باهاشون آخرش خیلی بیشتر گریه میکنی بخصوص اگه روایت یک قهرمان باشه
هدایت شده از -عروةُ‌الوثقی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بود مردے از تبارِ فاطمھ؛ خمینی بزرگ مردِ همھ . ! 🙃؛ فـٰاطمھ ضیائی یڪ سال و پنج ماھِ @ehva_a
صالح بعد صالح... صادق بعد صادق...
...!🖐🏼✨
-عروةُ‌الوثقی!
...!🖐🏼✨
پرسید؟ شهید گمنام یعنی چه؟! گفت: شهیدی که می‌توانست برگردد عقب اما ماند
15 خرداد سالروز تولد 🙂🌼!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حکومت اسلامی ما ، شرایط مسلمونی فراهمه یا کفر!؟ ❌شما بگین!!! ‌ راستی ،مراقب دوربین های نقطه زن شونم باشین 🤦‍♂🤣 خون گریه کنیم کمه ‌🔫😊
سلام بروبچ عروة الوثقی، میخواستم قول یه بحث در رابطه با رفاقت بهتون بدم :) توی این مدت که ما مطالب بحث درباره انتخاب دوست و معیار های دوست خوب و . . . اماده می کنیم ممنون میشـیم، دوستاتونو به کانال اضافه کنید... دمتون حیدری یاعلی 🌿'!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدار پدر دختری ما نه تنها در مقابل شهدا شرمنده اییم که در برابر فرزندان شون هم شرمنده اییم😞'‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌
-عروةُ‌الوثقی!
فتاح! فاتح سرزمین های اشغالی....
مسئله مغز های کوچک غرب زده بود که ایران نمی تونست، حتی افتابه بسازه... چون افتخار دوم فقط کت و شلوار پوشیدنه و افتخار جمهوری اسلامی به رهبری حضرت آیت الله العظمی خامنه ای ساخت موشک هایپرسونیک با اتکا به قدرت داخلی...
اینّ اللّه سُبحانه منّاح الغیوب...
وقتۍبدنیا‌اومدۍ‌ تو‌گریہ‌کردۍ‌؛بقیہ‌خندیدن حالا‌یجورۍ‌ زندگۍ‌کن "کہ‌موقع‌مرگت‌همہ‌گریه‌کنن‌توبخندۍ‌" [حاج‌حسین‌یکتا]