-عروةُالوثقی!
گزارش لحظه به لحظه داشته باشیم از روز عاشورا؟
بسم رب سید الشهدا...
#یاحسین
-عروةُالوثقی!
بسم رب سید الشهدا... #یاحسین
🕘 حدود ساعت 9
♦️روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد.
سپس کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند.
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران شهید شدند. (تعداد دقیق معلوم نیست . تعداد شهیدان تیر اندازی. با تعداد شهیدان حمله اول 50 نفر ذکر شده.)
#محرم
#امام_حسین
#عاشورا
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕘 حدود ساعت 9 ♦️روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می کند؟ ع
🕙 حدود ساعت ۱۰
بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه»
و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست.
امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد.
ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین (ع) حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیر انداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیر باران و آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند.
الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهر آشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند.
#محرم #امام_حسین #عاشورا
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕙 حدود ساعت ۱۰ بعد از تیراندازی ،«یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشک
🕚حدود ساعت ۱۱
بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود.
مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد.
حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
به یک باره هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#محرم #امام_حسین #عاشورا
_عروهالوثقی
Mahmoud Karimi - Ey Koshteye Fetade Be Hamoon [SevilMusic].mp3
6.57M
ای کشته فتاده به هامون حسین توست-!
#محرم
#امام_حسین
-عروةُالوثقی!
🕚حدود ساعت ۱۱ بعد از این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرا
🕛حدود ساعت ۱۲:۵۰ | اذان ظهر
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.»
حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟»
به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند.
گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند.
زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#نماز_ظهر_عاشورا
#محرم #امام_حسین #عاشورا
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕛حدود ساعت ۱۲:۵۰ | اذان ظهر حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشتهاند امام(ع) خطاب به
🕐 حدود ساعت 13
30 نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید.
نخستین نفر، حضرت علیاکبر، پسر امام حسین بود.
البته برخی عبدالله بن مسلم بن عقیل را نخستین شهید بنیهاشم میدانند که ظاهرا جناب عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد.
شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد، دستهجمعی بر اسب سوار شده و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید؛ به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
#محرم #امام_حسین #علی_اکبر
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#یاحسین
_عروهالوثقی
اَعْظَمَ اللّه اُجُورَنا و أجورکم بِمُصابِنا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ جَعَلَنا وَاِیّاکُمْ مِنَ الطّالِبینَ بِثارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْامامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السِّلام
السلامعلیکیااباعبدالله
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕐 حدود ساعت 13 30 نفر از اصحاب امام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشت
🕑 حدود ساعت 14
عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند.
عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد.
دشمن بین دو برادر فاصله انداخت.
عباس دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد.
اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعهقطعه برادر رساند.
دشمن کمی به عقب رفت.
امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و
فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.»
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#یاحسین #محرم #عاشورا
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕑 حدود ساعت 14 عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامو
خیلیگرانتمامشداینآبخواستنها
یکمشکازقبیلهمایکعموگرفت💔
-عروةُالوثقی!
🕑 حدود ساعت 14 عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامو
🕒 حدود ساعت ۱۵
امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند.
همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله شهید شد.
امام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد.
بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و 10 نفر به مقابله امام آمدند.
بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام در آستانه شهادت بود کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود؛ اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند.
کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد؛ او را در بغل عمویش کشتند.
امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#عاشورا #محرم #امام_حسین
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕒 حدود ساعت ۱۵ امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید
ولی من امتحان کردم
اندازه دوتا در بطری به بچه ۶-۷ ماهه آب بدی سیراب میشه :(
بمیرم برای پسر کوچولوت آقا
-عروةُالوثقی!
🕒 حدود ساعت ۱۵ امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید
🕓ساعت حدود 16:06 | اذان عصر
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند.
شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
حمیدبن مسلم گوید:
«در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام فروبرد...»
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#محرم #عاشورا #امام_حسین
_عروهالوثقی
-عروةُالوثقی!
🕓ساعت حدود 16:06 | اذان عصر وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای
🕠ساعت حدود ۱۷
بعد از شهادت امام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانش آغاز شد.
عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد.
نزدیک غروب آفتاب سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابنزیاد ببرد.
بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند.
#روایت_لحظه_به_لحظه_عاشورا
#محرم #عاشورا #امام_حسین
_عروهالوثقی