.
#صد_وپنجاه_کیلومترتاجهنم❗️
ما سه دوست بودیم، معصیت و گناه ما را دور هم جمع کرده بود، دو دوست من هر سال به یکی از کشورها می رفتند، در آن جا با انواع و اقسام کار های زشت و ناپسند مثل شراب خواری، زنا، قمار و…. با الله مبارزه می کردند، امسال مرا قانع کردند که با آن ها به مسافرت بروم و کارهای زشت و ناپسند را برای من آراستند، تصمیم گرفتیم که امسال با ماشین برویم تا حرکت و لذت تا آخرین حد برای ما آسان شود، سوار ماشین شدیم و کیلومترها راه را طی کردیم، من در صندلی عقب نشسته بودم و دوستانم جلو نشسته بودند، ناگهان چشمانم به تابلویی افتاد که مسافت میان شهرها را نشان می دهد، چیزی که مرا متعجب کرد این بود که روی تابلو نوشته بود:
« ۱۵۰ کیومتر به جهنم.»
!! یا الله!!
از روی صندلی ام پریدم و به دوستانم گفتم: مگر شما نخواندید؟گفتند: چی؟گفتم: تابلوی راه را که رویش نوشته بود:« صد و پنجاه کیلومتر به جهنم.»به من گفتند تو خسته هستی ونیاز به خواب داری و این تخیلاتت هست.
من ساکت شدم. بعد از پنجاه کیلومتر #ناگهان_تابلوی_دوم_نوشته....بقیه👇
eitaa.com/joinchat/2004418583C4d8cbc75cd
.
#صد_وپنجاه_کیلومترتاجهنم❗️
ما سه دوست بودیم، معصیت و گناه ما را دور هم جمع کرده بود، دو دوست من هر سال به یکی از کشورها می رفتند، در آن جا با انواع و اقسام کار های زشت و ناپسند مثل شراب خواری، زنا، قمار و…. با الله مبارزه می کردند، امسال مرا قانع کردند که با آن ها به مسافرت بروم و کارهای زشت و ناپسند را برای من آراستند، تصمیم گرفتیم که امسال با ماشین برویم تا حرکت و لذت تا آخرین حد برای ما آسان شود، سوار ماشین شدیم و کیلومترها راه را طی کردیم، من در صندلی عقب نشسته بودم و دوستانم جلو نشسته بودند، ناگهان چشمانم به تابلویی افتاد که مسافت میان شهرها را نشان می دهد، چیزی که مرا متعجب کرد این بود که روی تابلو نوشته بود:
« ۱۵۰ کیومتر به جهنم.»
!! یا الله!!
از روی صندلی ام پریدم و به دوستانم گفتم: مگر شما نخواندید؟گفتند: چی؟گفتم: تابلوی راه را که رویش نوشته بود:« صد و پنجاه کیلومتر به جهنم.»به من گفتند تو خسته هستی و....بقیه👇
eitaa.com/joinchat/2004418583C4d8cbc75cd