17.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#هیچ_مردچشم_چرانی_روی_خوش
#زندگیش_رو_نمی_بینه
🔴عواقب شوم،چشم چرانی!!!!
🔹بدون شرح...!!
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بنظرتون_گناه_جنسی_ارزشش
#رو_داره⁉️
🔥کلیپ بسیار ترسناک از عاقبت گناهان جنسی 🔥
این کلپو ببینید دیگه سمت گناهان جنسی نمیرید
#امشب_با_نشرش_با_هم_شریک
#ثواب_شیم
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#دنیا_بهتر_با_امام_حسین_ع_بود
#ولی_انسان_راحتی_میخواد
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
📝 دنیای بهتر هم با امام حسین علیهالسلام بود، نه با یزید، ولی انسان، خوشی و راحتی میخواهد و به هر چه میرسد، بالاتر از آن را طالب است و آرامش ندارد تا به نفس مطمئنه برسد. اما جهل و یا غفلت دارد که داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۸۶
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#تمام_بدبختی_جهان_پیروی_از
#نفس_است
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
تمام نقص بشر در اثر پیروی نفس و دوری از تعالیم و متابعت انبیا علیهمالسلام است. (در محضر بهجت، ج۱، ص۳۸) اگر افراد بشر علم و جهل خود را میدانستند و نقص و کمالشان را تمیز میدادند، در پیروی از انبیا علیهمالسلام و تبعیت از دین یکسان بودند.
(در محضر بهجت، ج۲، ص۳۰۴)
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اگر_دست_مادرت_روببوسی
#بدون_که_عاقبت_به_شر_نمیشی
⛔️رفتار وحشیانه یه پسر با مادرش
🎥 در این کلیپ مادردرحال بازگوکردن وشکایت ازخشونت ها وتوهین های پسرش است
📌پسرمیگوید بایدتورابااسلحه میکشتم تاامروز آبرویم رانبری و با لگد بسوی مادر حمله میکنه!
#علائم_ظهور
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#شفای_دلهای_مریض
آیت الله بهجت(ره): شفای دلها ،در بجای آوردن عبادات با حضور قلب است.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#همان_روزها_آیت_الله_بهجت_ره
#پیش_بینی_این_فقر_رو_میکردند
(دراوایل انقلاب قرضالحسنهها خیلی زیادبود امّارفته رفته،پولهارا ازقرضالحسنههابرداشته ودر بانکها گذاشته شد)
🌼✨لذا آیتالله بهجت فرمود:ازاین به بعد فقر در جامعه زیادمیشود.
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#توجه_کن_فرمودند_هر_لحظه..❗️
صلوات برای امام زمان(عج)🌺
آیت الله بهجت می فرماید: در هر لحظه با امام زمانت باش،بلند میشوی بگو یا صاحب الزمان
مینشینی بگو یا صاحب الزمان.....
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑#بحران_طلاق_در_ایران
💢من حیف نشدم؟
من به این خوبی؛ چرا همسرم اینجوریه؟!😔
#ادامه_دارد ان شاءالله
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🕊🍃🕊🍃🕊🍃🕊🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#وای_بر_انسان_که_غافل_است❗️
حضرت آیتالله بهجت قدسسره: 🌺
فعلاً حکومت دنیا به #رشوه است. راشی بودن. مرتشی بودن. رائش بودن. حکومت دنیا به همین پولهاست. به همین چیزهاست. حالا اونا که خودشون کافرند. نمیتونیم به اونها چیزی بگیم. مسلمونهایی که با اینها یک فیالجمله ارتباطی پیدا میکنند، باید به این مسلمونها #تذکر داد. این رشوه را به احسن ما یکون از شما میگیرند.
وای بر انسان که غافل است!
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🌷کلام ناب آیت الله بهجت ره🌷
کرامتی دیگر از مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی
مرحوم شیخ عبدالحسین زمانی که متولی تعمیر قبّه و گنبد عسکریین علیه السلام در سامرا بوده اند روزی با اصحابشان به بغداد می روند .
وقتی در مقبره شیخ عبدالقادر نشسته بودند که رئیس دستگاه نقابت ( 104) ایشان را می بیند . با دیدن مرحوم شیخ عبدالحسین تصمیم می گیرد از ایشان پذیرایی نماید . دستور می دهد که برای شیخ قهوه درست کنند و به همراهان او هم قهوه بدهند .
وقتی قهوه چی ، قهوه را به شیخ می دهد مرحوم شیخ یکصد لیره طلا به او می دهد که به نقیب بدهد .
اصحاب و همراهان شیخ بسیار شگفت زده شده و به او می گویند : چگونه به یک نفر مخالف در قبال یک قهوه این مقدار طلا می دهید ؟ ! مرحوم شیخ هیچ نمی گوید .
دو یا سه روز بعد خبر می آورند که دو نفر از شیعیان را در سرحدّات به حرم سَب به خلفا گرفته اند و آنها را می خواهند در بغداد اعدام کنند .
مرحوم شیخ به محض اطلاع روی کاغذ ته سیگار آن کاغذ مختصری که از ته سیگار باقی می ماند خطاب به نقیب بغداد می نویسد : این دو نفر را خلاص کنید !
نقیب هم به محض دیدن آن کاغذ ، آن را به شُرطه می دهد که این دو نفر را خلاص کنند .
بعد از آزادی آن دو نفر ، مرحوم شیخ به اصحابش گفته بود : پولی را که آن روز من به نقیب دادم خونبهای این دو نفر بود .
این قضیه را از کرامات مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی دانسته اند . البته ایشان کرامات ظاهره بسیاری داشته است .
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 #کوتاه_و_شنیدنی 💢
#چگونه_نماز_شب_را_آسان_بخوانیم⁉️
نماز #شب_خوان ها حقیر رو هم به عنوان #خادم_کانال دعا کنید اسمم هست ( حمزه)
♦️ #اســــتـاد_عالی
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماجرای_آیت_الله_بهجت
#و_پرستار_زیبای_مسیحی
📽 خاطره عجیب مرحوم آیتالله خسروشاهی از برخورد یک طلبه ظاهرا آیتالله بهجت با پرستار زن زیبای مسیحی
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#تا_حضرت_نیامده_ازگناهان_توبه_کن
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
اگر #ظهور حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجهالشریف نزدیک باشد، باید هرکس خود را برای آن روز مهیا سازد؛ از جمله اینکه از گناهان توبه کند.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#علمای_شیعه_اینجوری_هستند❗️
💢مرحوم آیت الله بهجت می فرمودند :
🔸پشت سر آقای قاضی نماز می خواندم ، که مطلبی به ذهنم آمد . پس از نماز گفت : آن مطلب ، اینطور است .
منبع : زمزم عرفان ، ص ۲۸۶
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ🎬
صحبت های جالب
#آیت_الله_بهجت_ره
درمورد #زیارت_عاشورا
👌 #زیارت_عاشورا از احادیث قدسیه است...
کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#همان_صلوات_هم_هدایتش_میکند
#پرسش_و_پاسخ از آیتالله بهجت قدسسره
❓ سؤال: حاجآقا، یک کسی هست که میگوید علاقهای به خواند قرآن ندارم؛ چهکار کنیم؟
📝 جواب: به صلوات علاقه دارد؟! زیاد صلوات بفرستد؛ همان، هدایتش میکند.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#چه_عالمی_است_تسبیح_میگرداند
#ذکر_نمیگوید⁉️
#اینگونه_بود ...
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
از کانادا آمده بود آقا را ببیند، از پدر و مادری لبنانی و کانادایی بود.
چیزهایی شنیده بود و کنجکاو بود.
دلهره و شک در چهرهاش پیدا بود. وارد اتاق شد، دید آقا دارد تسبیح میچرخاند. به لبهای آقا خیره شد، دید تکان نمیخورند.
با خود گفت: «این چه عالِمی است که تسبیح میگرداند و ذکر نمیگوید؟!»
هنوز ننشسته بود که آقا فرمود: «بله! ذکری از امام سجاد علیهالسلام روایت شده است که هرکس آن ذکر را بعد از نماز صبح بخواند، تا غروب هرچه تسبیح بگرداند، برای او ذکر مینویسند.»
رنگش پرید. فقط سکوت کرد.
آنهایی که نشسته بودند، چیزی نفهمیدند؛ نمیدانستند چه خبر است؟!
(این بهشت، آن بهشت، ص۵۶؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
🌿فرمایش سیدالشهدا به جناب شیخ رجبعلی خیاط
🍃عارف شیدا جناب کل احمد تهرانی می فرمود : روزی با جناب#شیخ_رجبعلی_خیاط و مرحوم تزودی و گروهی از دوستان به امام زاده صالح علیه السلام رفتیم و در صحن حرم نشستیم.
جناب شیخ در خلال صحبت هایشان آرزو کردند که ای کاش در صحرای کربلا حاضر بودم و در آنجا به یاری حضرت سیدالشهداء علیه السلام می شتافتم.
در میان همین صحبت ها بودیم که ناگهان تگرگ مفصلی شروع به باریدن کرد. به غیر از مرحوم تزودی ما و دیگر رفقا به طرف پناهگاهی حرکت کردیم. اما تزودی سرش را زیر تگرگ ها گرفته بود و با اشک و لابه می گفت: خدایا بزن! زورت به سر کچل من رسیده؟پس بزن.
🍀در همین احوالات که منتظر تمام شدن تگرگ بودیم حضرت سیدالشهداء در عالم معنا به شیخ الهام کردند که در روز عاشوراء درست مثل همین تگرگ ها بر سر من و یارانم تیر می بارید ولی هیچکدام فرار نکردند.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#ارتباط_معنوی_با_حضرت_معصومه_س
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
ماه رمضان سال ۱۴۰۵ هجری قمری بود. من در آن موقع طلبه جوانی بودم و شهریه نمیگرفتم. برای اینکه بتوانم امور زندگی را بگذرانم، باید به سفر تبلیغی میرفتم، ولی در آن ماه رمضان موفق به این کار نشدم. از همان اوایل ماه مبارک، دستم خیلی تنگ بود، بهحدی که پول خرید یک نان را هم نداشتم. بچه شیرخوارهای هم داشتم که باید برایش شیر تأمین میکردم.
آن زمان منزل ما در سیمتری کیوانفر بود. از منزل با حالت ناراحتی و با پای پیاده راهی حرم حضرت معصومه سلاماللهعلیها شدم و در حرم شروع کردم به زیارت و دعا و عرض حاجت. در همین حین که داشتم با حضرت معصومه درد دل میکردم. آقایی کنار من، رو به ضریح قرار گرفت و دستش را داخل جیب من کرد و رفت. من در حال خودم بودم و توجهی به آن شخص نکردم، ولی وقتی از جلوی من عبور کرد دیدم حضرت آیتالله بهجت قدسسره است. وقتی از حرم بیرون آمدم دست در جیبم کردم و دیدم سیصد تومان در جیب من گذاشتهاند؛ یعنی خرجیِ همه ماه رمضان.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#حتی_توبه_هم_کار_ساز_نیست
#استفتائات
❓سؤال: آيا حقالناس به توبه ساقط مىشود؟
✅ جواب: حقالناس به توبه ساقط نمىشود؛ تنها به رضايت صاحب حق ساقط مىشود.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#در_زندگیم_گره_افتاده
#دعای_بفرمایید
💠از آیت الله بهجت(ره)پرسیدند:
در زندگیمان گره افتاده، یک دعای مشکل گشا بفرمایید.
💐 فرمودند:
#زیاد و با اعتقاد کامل ، بگویید : «استغفرالله» خسته نشوید
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#گرفتار_مشکل_روحی_هستم
#جواب_آیت_الله_بهجت
❓ سؤال: گرفتار مشکل روحی هستم؛ چه کنم؟
📝 جواب: مسافرت زیاد بروید. بینالطلوعین در خیابان راه بروید. و اگر احتمال جنزدگی است، معوذتین بخوانید و چهار قل را پیش از خواب بخوانید.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
◾️ #مخفی_کردن_مشکلات
گزیدهای از خاطرات شاگردان و اطرافیان آیتالله بهجت قدسسره
پدرم، حضرت آیتالله شیخ عباس قوچانی، نقل میکرد که در ایام طلبگی در نجف، با آقای بهجت بسیار صمیمی بودیم. با هم به درس میرفتیم، با هم منزل حضرت آیتالله قاضی قدسسره میرفتیم و خلاصه اغلب اوقات با هم بودیم.
شب که از درس برمیگشتند، پدر من میرفت و مشغول مطالعه و ترتیب دادن دروس آن روز میشد و بعد شام میخورد و میخوابید، ولی حضرت آیتالله بهجت قدسسره، همین که از درس برمیگشتند، رختخواب را پهن میکردند و میخوابیدند.
پدرم، میفرمود: «من با خود میگفتم که شاید ایشان میخواهد سحر، زودتر بیدار شود، به همین دلیل چراغ را روشن نمیکند و زودتر میخوابد. با اینکه رفاقت ما بسیار صمیمانه بود، پس از شش ماه متوجه شدم که ایشان اصلاً نفت ندارد که بتواند چراغ حجره را روشن کند؛ چون آقای بهجت با خواروبار فروش، حساب نسیه نداشت و نمیتوانست نفت بخرد».
آنقدر مشکلاتش را پنهان میکرد که حتی رفیق صمیمیاش هم متوجه مشکل او نشده بود.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#تا_از_یادشان_نرود_فاتحه_بخوانن
توی اتاق آقا(آیت الله بهجت ره) معمولاً عکسی به دیوار نصب نشده بود. حالا ممکن بود یک کنار، عکس لولهشدهای را نگه میداشتند مثل عکس مرحوم کمپانی یا برخی از علما را. ولی به دیوار نصب نمیکردند. بین کاغذهای لولهشدۀ کنار اتاقشان، یکسری اعلامیۀ فوت افراد هم موجود بود. اعلامیهها را نگه میداشتند تا از یادشان نرود فاتحه بخوانند.
(براساس خاطره یکی از مرتبطین)
📚 ذکرها فرشتهاند، ص۶٩
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
آیت الله اراکی (ره) فرمودند:
شبی خواب امیرکبیر را دیدم، جایگاهی متفاوت و رفیع داشت.
پرسیدم چون شهیدی و مظلوم کشته شدی این مرتبت نصیبت گردید؟
با لبخند گفت: خیر.
سؤال کردم چون چندین فرقه ضاله را نابود کردی؟
گفت: نه
با تعجب پرسیدم: پس راز این مقام چیست؟
جواب داد: هدیه ی مولایم حسین (ع) است!
گفتم چطور؟
با اشک گفت:
آنگاه که رگ دو دستم را در حمام فین کاشان زدند، چون خون از بدنم میرفت تشنگی بر من غلبه کرد. سر چرخاندم تا بگویم قدری آبم دهید.
ناگهان به خود گفتم میرزا تقی خان! ۲ تا رگ بریدند اینهمه تشنگی! پس چه کشید پسر فاطمه؟ او که از سر تا به پایش زخم شمشیر و نیزه و تیر بود! از عطش حسین حیا کردم، لب به آب خواستن باز نکردم و اشک در دیدگانم جمع شد.
آن لحظه که صورتم بر خاک گذاشتند امام حسین (علیه السلام) آمد و فرمود:
به یاد تشنگی ما ادب کردی و اشک ریختی؛ آب ننوشیدی. این هدیه ما در برزخ. باشد تا در قیامت جبران کنیم!
همیشه برایم سوال بود که امیرکبیر که در کاشان به شهادت رسید چگونه با امکانات آن زمان مزارش در کربلاست.
جواب، عشق به مولایش امام حسین (علیه السلام) بود.
📙 کتاب آخرین گفتار
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#تفاوت_و_مشابهت_ما_با_علمای_گذشته
«بهمناسبت روز بزرگداشت شیخ مفید رحمهالله»
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔹 به معلومات و واضحات خود، عمل نمیکنیم، معذلک مقامات و علمیات و معارف بالاتر را طالبیم.
🔹 به یاد دارم در کربلا آقا شیخِ نابینایی در بالاسر سیدالشهدا علیهالسلام و درحالیکه مرا نمیدید، به پسرش که کوچک بود و هنوز بالغ نشده بود، میگفت: پسرم! نماز بخوان. وقتی پسر به نماز ایستاد، در وقت نیت، وقتی که میخواست به او یاد دهد که چگونه نیت کند، میگفت: پسرم! در نماز دلت را به خدا ببند! یک کلمه است، گوش کردن و نکردن، گفتن و نگفتن، ولی فرقش از زمین تا آسمان است. اگر میل داری به جایی برسی که سید رضی، سید مرتضی، و #شیخ_مفید رحمهمالله رسیدند، کاری بکن که آنها میکردند، تا به مقامات آنها برسی.
🔹 آری، با حرف تنها نمیتوان به جایی که آنها رسیدهاند، رسید. علمیات آنان شرق و غرب را فرا گرفته، و عملیات آنها هم قابل انکار نیست، و کرامات عجیب و غریب هم از آنها نقل شده که قابل انکار نیست.
🔹 بنابراین، فرق ما و آنها این است که آنها اهل علم و عمل و صاحب مقامات و کرامات بودهاند و ما نیستیم. به نظر بنده تفاوت میان ما و آنها فقط در این است که آنها به آنچه میدانستند، عمل میکردند، ولی ما حتی آنچه را که میبینیم، عمل نمیکنیم! و حتی أَلأهَم فَالأهَم و أَلأوْجَب فَالأوْجَب را رعایت نمیکنیم!
🔹 آنها در مقام عمل حتی در عمل به مستحبات، منتظر حالی بودند که آن را خوب انجام دهند! تنها مشابهت ما با آنها این است که آنها در ایمان و یقین قوی بودند و صلابت داشتند، و ایمان و یقین ما ضعیف است!
📚 در محضر بهجت، ج٣، ص ٢۴٢
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#انسانی_که_سگ_شد_و_به
#حرم_راه_ندادند
نويسنده كتاب معادشناسى، علامه سيد محمد حسين حسينى نقل مىكند: دوستى به نام دكتر حسين احسان داشتم، زمستانها شش ماه به كربلا مسافرت مىكرد و در آنجا مطب داشت و از فقراء مزد نمىگرفت، بسيار شخص باصفا و خيرانديش بود كه حدود پانزده سال قبل از دنيا رفت، او نقل مىكرد، براى زيارت به كاظمين مشرف شدم در كنار شط دجله ديدم جنازهاى را با ماشين آوردند و پياده كردند و بر دوش گرفتند و به طرف حرم مطهر امام كاظم (عليه السلام) و امام محمد تقى (عليه السلام) بردند، من هم كه عازم حرم بودند، به دنبال جنازه حركت كردم، ناگاه ديدم يك سگ سياه و وحشت انگيز بر روى جنازه نشسته است، بسيار تعجب كردم، با خود مىگفتم، چرا آن سگ روى جنازه رفته، ولى متوجه نبودم كه آن سگ بدن برزخى آن جنازه است، نه سگ خارجى، از افرادى كه نزديكم بودم پرسيدم: روى جنازه چيست؟.
گفتند: چيزى نيست، همان پارچهاى است كه مىبينى، در اين هنگام دريافتم، آن سگى را كه مىبينم شكلى مثالى و برزخى صاحب آن جنازه است كه تنها من مىبينم ولى ديگران نمىبينند، ديگر چيزى نگفتم تا جنازه را به صحن مطهر رسانيدند، هنگام ورود به صحن ديدم آن سگ از روى تابوت به پائين پريد و در گوشهاى در بيرون صحن ايستاد، تا اين كه آن جنازه را طواف دادند و بيرون آوردند، ديدم دوباره آن سگ به روى تابوت پريد و بر بالاى آن جنازه رفت.
صاحب آن جنازه يك فرد مجرم و متجاوزى بود كه صورت برزخى او به صورت سگ، مجسم شده بود، و چون مرحوم دكتر حسين احسان داراى صفاى باطن، و ذهن پاك بود، داراى چشم برزخى شده و آن منظره را مىديد، ولى ديگران چيزى نمی ديدند
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#فقط_گول_خودمون_رو_می_زنیم
حضرت آیت الله بهجت(ره) گاهی به عنوان طعن و طنز میگفتند:
بله، ماها برای تکامل خود دنبال چیزی میگردیم که نه خدا گفته باشد نه پیغمبر و نه امام. دنبال یک چنین چیزی میگردیم. خیال میکنیم که راه سعادت یک چیزی است که نه خدا گفته نه پیغمبر نه امام. در صورتی که آنچه آنها بیشتر گفتهاند و بیشتر تأکید کردهاند آن موجب سعادت است. چطور ممکن است چیزی بیشترین تأثیر را در سعادت انسان داشته باشد و آنها غفلت کرده باشند و نگفته باشند، واگذار کرده باشند به اینکه یک پیری، مرشدی، قطبی بیاید بیان بکند. آیا چنین چیزی ممکن است؟! و یا به چیزهایی تأکید کرده باشند که چندان اهمیّتی نداشته باشد و درباره ی امور مهم، خیلی کم دربارهاش گفتگو شده یا با یک بیان مثلاً خیلی سادهای گذشته باشند؟! اینها معقول نیست.
فریادگر توحید، ص64
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135
#دختر_خاله_اش_آماده_گناه_بود
🌸✨سر و گوشش زیاد میجنبید. دخترخالهی رجبعلی را میگویم. عاشق سینه چاک پسرخاله اش شده بود. عاشق پسرخالهی جوان یک لا قبائی که کارگر سادهی یک خیاطی بود و اندک درآمدی داشت و اندک جمالی و اندک آبروئی نزد مردم. بدجوری عاشقش شده بود. آنگونه که حاضر بود همه چیزش را بدهد و به عشقش واصل شود رجبعلیِ معتقد و اهل رعایت حلال و حرام نیز چندان از این دخترخاله بدش نمی آمد، اما عاشق سینهچاکش هم نبود. دخترخالهی عاشق مترصّد فرصتی بود تا به کامش برسد و رجبعلی را به گناه انداخته و نهایتا به وصال او نائل شود. و این فرصت مهیا شد!آن هم در روزی که مادر رجبعلی غذای نذری پخته بود و مقداری از نذری را در ظرفی ریخته بود و به رجبعلی داده بود تا برای خاله اش ببرد. رجبعلی رسید به خانهی خاله، در زد؛ صدای دخترخاله بلند شد: «کیه؟» و گفت: «منم، رجبعلی» و صدای دخترخاله را شنید که میگوید: «بیا داخل رجبعلی، خالهات هم هست». رجبعلی وارد شد و سلام و علیکی با دخترخالهاش کرد و ناگهان متوجه شد که خبری از خاله نیست و دخترخاله در خانه تنهای تنهاست! تا به خودش آمد دید که پشت سرش درب درب خانه قفل شده و دخترخاله هم ....
با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن».و توسط پنجره از آن خانه فرار کرد و برگشت به خانهی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است !!آری! چشم برزخی رجبعلی در اثر چشمپوشی از یک گناهِ حاضر و آماده و به ظاهر لذیذ باز شده بود و این چشمپوشی، آغازی شد برای سیر و سلوک و صعود معنوی "شیخ رجبعلی خیاط" تا اینکه کسب کند مقامات عالیه معنوی را.
چه اکسیر ارزنده ای است این قاعده!! برای عارف شدن، نیاز نیست به چهل - پنجاه سال چله گرفتن و ریاضت کشیدن و نخوردن این غذا و ننوشیدن آن آشامیدنی. نه اینکه اینها بی اثر باشند، نه! اما "اصل" چیز دیگری است. بیهوده نبود که مرحوم بهجت تاکید میفرمودند بر این نکته که:
راه واقعی عرفان "ترک گناه است✨
📚 کیمیای محبت، حجة الاسلام محمدی ری شهری
#دختر_خاله_اش_آماده_گناه_بود
#سر_وگوشش_زیاد_میجنبید 👆👆