eitaa logo
ارزانسرای کفش و صندل کیانی 👠
19.3هزار دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
6.5هزار ویدیو
32 فایل
❤️هوالرزاق❤️ کفش‌و‌کتونی تک به‌قیمت عمده🤩 ✅مستقیم ،بدون واسطه از تولیدی خرید کن🥰 بهترین کیفیت با کمترین قیمت 😍 اول مقایسه کنید بعد خرید💰 جهت ثبت سفارش👇 🧑‍💻 @Hamzeh4k 📲 09357722560 ✅لینک کانال جهت عضویت👇 https://eitaa.com/ArzansarayeKiani
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات بهجت 🌟
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **
هدایت شده از تبلیغات مدرن
**🛑بیرون ماندن سر مرده از قبر😱😱 ♨️ از کارکنان بهشت زهرا که مسئول گشت زنی در شیفت شب بود درباره یکی از همین شبهای شیفت کاری میگوید: یکی از همکارانم در حال گشت زنی بودیم، پایین قطعه 72 در موازات نور چراغ دیدم سه سر آدمیزاد تا گردن از خاک بیرون است و ما را نگاه می کنند. ترس جرات تکان خوردن نداشتم،مات و مبهوت با دستم همکارم راکه خوابیده بودبیدار کردم و اورا متوجه کردم. او که این صحنه را که دید گفت فرار کنیم. بعد از چند دقیقه اسلحه را برداشتیم و با چراغ قوه قدم به قدم با ترس جلو رفتیم که ناگهان .....👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4196139185Cb5fa66866a زیبا و جالب👆👆 **