🌻می خواهم برگردم ؛
به روزهایِ خوبی ؛
که مادربزرگ زنده بود
که پدربزرگ ، نفس می کشید .
برگردم به حیاطِ قدیمیِ ساده ای ؛
که همیشه ی خدا ، بویِ کاهگِل و شمعدانی می داد .
رویِ حاشیه ی حوضِ آبی رنگِ میان حیاط بنشینم
و آب بازی کنم ،
خیس شوم ،
آنقدر که غصه و بی مهریِ دنیا
از جسمِ خسته ام پاک شود .
می خواهم به روزگاری برگردم ؛
که سفره ی ساده ی مادربزرگ ؛
انگار به اندازه ی آسمان ، وسعت داشت ❤️
و هیچکس از سادگیِ غذا ،
یا کوچکیِ اتاق ، شکایت نمی کرد ،
آن روزها همه چیز بی تکلف و دلنشین بود .
همه مان بی توقع ، خوش بودیم ،
بدونِ چشمداشت ، محبت می کردیم ،
و از تهِ دل می خندیدیم ...😌
دلم برایِ خنده هایِ بی ریایم ،
برایِ دلخوشیِ ساده ی آن روزهایم تنگ شده .
پدربزرگم رفت ... مادربزرگم رفت ...
و آن دورهمی هایِ جانانه ؛
به خاطرات پیوست 😔
روزهایِ خوب بر نمی گردند ،
افسوس ...
ما برایِ بزرگ شدنمان ؛
بهایِ سنگینی پرداختیم ...😔
#نرگسصرافیانطوفان
cнαɴɴεℓ 💓჻ᭂ࿐✰
◍⃟ @MadarPedar 💓჻ᭂ࿐✰
⚘بخند
⚘آنقدرجانانه
⚘که دلتمام ثانیهها شادشود
⚘این نهایتمهربانیِتـوست
⚘در حقدنیایی که دربرابر
⚘حجمغمهایمانکم آورده
#نرگسصرافیانطوفان
@Ajaieb_jahan