🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
#حکایت #داستان_امامان
🌿🌿
محمد بن ابي العلاء مي گويد:
شنيدم يحيي بن اكثم چنين مي گفت:
روزي از امام جواد عليه السلام مسائل مختلفي را سؤال كردم و همه را پاسخ داد.
به حضرت گفتم: به خدا سوگند! مي خواهم چيزي را از شما بپرسم، ولي شرم مي كنم.
امام فرمود: «أنا أخبرك قبل أن تسألني، تسألني عن الامام»؛
بدون آن كه تو سؤال كني من پاسخ مي دهم.
مي خواهي بپرسي امام كيست؟
گفتم: آري، به خدا سوگند! سؤال من همين است.
حضرت فرمود: امام منم.
عرض كردم: نشانه اي بر اين ادعا داريد؟
در اين هنگام عصايي كه در دست آن حضرت بود، به سخن آمد و گفت: او مولاي من و امام زمان و حجت خدا است.
«فكان في يده عصا، فنطقت فقالت انه مولاي امام هذا الزمان و هو الحجة».
كافي،ج1،ص353
💐🌷🌹🌺🌸
به جمع ما بپیوندید 😉👇
🆔 @Ash_Ar_Ziba