فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️«روضه غیرقابل تصور»
▪️ استاد عالی
▪️ با حال مناسب ببینید ؛ ویژه روز عاشورا
4_5936225306556761933.mp3
7.86M
▪️مقتل خوانی
▪️حجةالاسلام استاد میرزامحمدی
▪️ظهر عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️قصّهی ما به "سر" رسید
ولی به آخر....
▪️صاحب عزا
▪️داستانک تصویری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظهر عاشورا....
إنالله و إنا إلیه راجعون!
آجـرک الله یاصاحبالزّمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ سه ساعتی از روز عاشورا که هیچ کسی طاقت دیدن آن را ندارد...
باحال مناسب گوش کنید...
https://eitaa.com/Ashabossaheb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای بی وفا دنیا
دیگه داره میرسه غروب عاشورا
ای بی وفا دنیا
ای خدا برس به داد زینب کبری سلام الله
https://eitaa.com/Ashabossaheb
▪️امشب اولین مجلس روضه خوانی در کربلای معلّی تشکیل شد
از امروز عصر، مجلس روضه خوانی درست شد. الآن یک مجلس در کربلاست، فاطمه زهرا علیهاالسلام نشسته است، پیغمبر صلّی الله علیه و آله نشسته است، امیرالمومنین و امام حسن علیهماالسلام نشسته اند. روضه خوان، بدن بی سرِ امام حسین علیه السلام است، و مستمع، پیغمبر و علی و حسن و مادرش فاطمه زهرا سلام الله علیهم اجمعین است. برای آنها روضه می خواند و گریه می کند:
«یا جدّاه! قتلوا والله رجالنا، ذبحوا والله أطفالنا، سبوا والله نساءنا»
یا جداه! بلند شو نگاه کن، ببین تمام جوان هایم را کشتند، عباسم را غرق به خون کردند، علی اکبرم را قطعه قطعه کردند، این بچه های کوچکم را سر بریدند. مادر بلند شو، ببین، خواهرانم را اسیر کردند.
▪️اول امشب در گودی قتلگاه، امام حسین علیه السلام روضه خوان است، مستمع پدر و مادر و برادر و جدش هستند. امشب خیمههای حسین علیه السلام تاریک است. خیمه ها تاریک! بچه ها بی یاور، در به در، روی خاک ها، یک خیمه نیم سوخته، یک بیمار، یک زن داغ دیده پرستار.
▪️ماتم لب تشنگان دیشب کجا امشب کجا
سوز آه بی کسان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر مهد ناز و امشب اندر خاک و خون
اصغر شیرین زبان دیشب کجا امشب کجا
دیشب اندر خیمهگاه و امشب اندر قتلگاه
اکبر رعنا جوان، دیشب کجا امشب کجا
یا اباعبدالله!
▪️یک مجلس روضه هم فردا تشکیل شد. آن مجلس روضه هم کنار گودال قتلگاه است و خواهر داغ دیده اش روضه خوان است، این بچه های پدر کشته، این زن های بی یاور، دور بدن امام حسین علیه السلام. خواهر روضه می خواند. باقی زن ها به سینه می زنند، به سر می زنند. یک نگاه به بدن کرد، صدا زد: حسینم! آیا تو برادر من هستی؟ آیا پسر مادر من هستی؟ وای جانم قربان آن گلوی تیر خوردهات. وای وای وای! دل ها را کباب کردی. برادرم حسینم! ای کاش این نیزه ای که به گلوی تو خورده است، این نیزه به گلوی من می آمد. یک وقت دیدند، بی بی خم شد، لبها را به رگ های بریده گذاشت. ارباب مقاتل نوشته اند: بیبی زینب علیهاالسلام یک غوغایی راه انداخت، دوست و دشمن را به گریه انداخت. عمر سعد نگاه می کرد و گریه می کرد. این لامذهب های قسیّ القلب نگاه می کردند که این خواهر چه کار می کند! گاهی بدن را بلند می کند، گاهی روضه می خواند. سکینه جلو آمد، «عمتی! هذا نعش من؟» عمه جان! این، نعش کدام غریب است که تو اینطور اشک می ریزی؟ هیچ اثری نمایان نبود، بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها و سنگ و چوب پنهان بود. صدا زد: نور چشمان عمه! این نعشِ بابایت حسین است که سر ندارد، لباس ندارد.
▪️آیت الله خراسانی
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»