eitaa logo
• الشَغَف •
107 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
93 فایل
بـسـمـ ربـــ یوسف الــزهـرا♥ شـروعــ مــونـ : ¹¹'⁹'¹⁴⁰⁰ "الشَغَفْ" یعنی نهايتِ مرحله‌ىِ عشق؛ نفوذِ عشق تا پرده‌یِ دل { یا منجی }♥️ کانال وقف صاحب الزمان♥️ کــپــی؟ فقط از پست هایی که کپی ممنوع نیست حلالت رفیق😉 کانال همسایه @BarayeAgaahi
مشاهده در ایتا
دانلود
بریم یکم کلیپ قشنگ بزاریم 👇🏻😊
📲💭 تو مسجد جامع مسکو یه دختر مسلمون روسیه ای میاد جلو با گریه به رئیسی میگه: سلام ما رو به «آقا» برسونید. 😢😢 ماها بعضی وقتا یادمون میره که چشم امید همه مسلمونای دنیا به ایران و رهبر ایرانه!
6.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲💭 دختر روس در مسجد جامع مسکو: سلام من را به رهبر برسانید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲💌 لیلا عزیزم سلام... برش هایی از فیلم به وقت شام تقدیم به مادران و همسران صبور شهدا🌹
11.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی غافلگیری سرباز وقتی مادر تو پادگان پسرش رو غافلگیر می‌کنه...!
👇🏻👇🏻💫
کتاب "تو شهید نمی‌شوی" حاوی روایت هایی از حیات شهید محمودرضا بیضایی است، روایت های برادر شهید از فراز و فرودهای یک زندگی با برکت، کودکی و نوجوانی، مسجد و مدرسه تا دانشگاه و پادگان، تبریز تا تهران و از تهران تا شام است. گفتنی است شهید محمودرضا بیضایی، ۲۹ دیماه ۱۳۹۲ در سوریه منطقه «قاسمیه» در جنوب شرقی دمشق به شهادت رسید. گزیده متن: ماندن در تهران برایش به معنی ماندن در میانه میدان و برگشتن به تبریز، به معنی پشت میزنشینی و از دست دادن فرصت خدمتی بود که برای آن، نیروی قدس را انتخاب کرده بود... بعد از اینکه در تهران، تشکیل خانواده داد، در جواب برادری که به او پیشنهاد کرده بود خانواده اش را بردارد و برود تبریز زندگی کند، گفته بود: «تو شهید نمی شوی» 🌷🌿
📗مسافر دمشق نویسنده: فاطمه عرب اسدی روایتی داستانی و متفاوت از مدافعان حرم راوی با سرک کشیدن به زندگی خصوصی و سبک زندگی چند جوان مدافع حرم که در دمشق باهم آشنا شده‌اند، قصد دارد به‌جای مبارزات برون‌مرزی، گوشه‌هایی از زندگی خصوصی آن‌ها را به تصویر بکشد. نویسنده هرازگاهی درمورد حضرت زینب(س) که مسافر حقیقی دمشق است، دل‌مویه‌هایی را می‌آورد. در پایان خود راوی مسافر دمشق می‌شود.
موقع خداحافظی دستی زدم روی شانه‌اش: زود این ستاره‌ها را زیاد کن که سرهنگ بشی گفت: ممد، آدم باید ستاره‌هاش برای خدا زیاد باشه، ستاره‌ی سر شونه میاد و میره!
صورتش‌سہ‌تیغہ‌بود‌و‌مـوهاش‌بلنـد راننده‌تاڪسی‌بود‌ازاین‌لـٰاتایہ‌قدیمی . . . بهش‌گفتم‌ببخشی‌مخاطب‌این‌جملہ‌ڪیہ! بالحن‌لـٰاتی‌گفت‌هرڪی‌عشـقی‌داره‌یڪی ڪفتربازی‌یڪی‌ماشین‌بازی‌مام‌عـشقمون اربـٰابمونہ . . . ابنو‌نوشتم‌ڪہ‌اگریہ‌شبی‌ی‌نصف‌شبی‌سوار‌ ماشین‌‌ما‌شد‌وما‌نشـناختیم‌حمل‌بر‌بی‌ادبی نشہ . . .