همیشه تو برنامه ی اخیرم نگهش میدارم🙂
که یهو
وسط کلاس📚
موقع امتحان📝
زمان ناراحتی😕
وقت استرس😬 و...
سریع یه نیگا بهش بندازم تا آروم شم🙃♥️
این است راز آرامش...💖
#تلنگرانه 🙂💔
#کتاب_نور📖✨
#یا_علی_مدد :)
گاهی باید به خودمون یادآوری کنیم: اینجا ایرانه!...🇮🇷💚🤍❤️🧕🏻
#تلنگرانه 🙂💔
صرفا جهت #یادآوری!
#یا_علی_مدد :)
هدایت شده از 💫دخٺراݩ ݕاراݩ 💫
قابݪ توجھ کسانے ڪ میگݩ بفࢪست واسه چند نفر تا حاجت بگیࢪے.......😕
#کپے آزاده🙂
اطلاع ࢪسانے بشھ......👌🏻
@Dokhtarak_chador_besar
هدایت شده از MediaBaz | مــدیابــاز
دقایقی دیگه پخش زنده حرم امام رضا(ع) ... :)
هدایت شده از MediaBaz | مــدیابــاز
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#عشق_در_جاده_خدا
#قسمت_هفتاد_دوم
اینقدر گریه کردم که خوابم برد.....
صبح با نور خورشید بیدار شدم،از روی تخت بلند شدم و ازاتاقم بیرون رفتم....
میز چیده شده بود....
صدای چرخ خیاطی شنیدم و رفتم داخل اتاق خواب مامان و بابا.....
مامان داشت خیاطی می کرد.
-سلام مامان .
مامان :سلام .
-صبح بخیر
مامان:صبح توهم بخیر......میز صبحانه آماده هست برو بخور دخترم.
-چشم.
دست و صورتمو شستم و صبحانه رو خوردم و میز رو جمع کردم و رفتم داخل اتاقم.
رفتم پشت پنجره و چند ثانیه ای به بیرون خیره شدم ....
یهو گوشیم زنگ خورد....زینب بود.
-سلام زینب جانم.
زینب:سلام عشقم.
-خوبی؟
زینب:الحمدلله .
-گریه کردی نفسم؟
زینب :نه.
-گریه کردی!
زینب:راستشو بگم آره....
-ای وای....چرا نازم؟چیزی شده؟
زینب:چیزی نشده...داداشم داشت می رفت کربلا موقع خداحافظی گریم گرفت....
اینو که گفتم دلم پر از غم شد....درسته چادری نبودم ولی کربلا آرزوم بود.
-خوش به حال داداشت....انشالله سالم برگرده.
زینب:ممنون عزیزم....انشالله .
-خودت کربلا رفتی تاحالا؟
زینب:آره...هرسال پیاده روی اربعین میرم...
-خوش به حالت...
یکمی با زینب صحبت کردم و گوشی رو قط کردم......
همش تو فکر داداشش بودم...نمی دونستم به خاطر حسودیه یا.....
ادامه دارد......
#مدیر