🍁🌻🌱🌷🥀🍂🕊
🌴#ترجمه_و_شرح_نامه_18_نهج_البلاغه: نیکی و مدارا با مردم📜
🌟و من كتاب له (علیه السلام) إلى عبد الله بن عباس و هو عامله على البصرة:
وَ اعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ وَ مَغْرِسُ الْفِتَنِ، فَحَادِثْ أَهْلَهَا بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِمْ وَ احْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ. وَ قَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُكَ لِبَنِي تَمِيمٍ وَ غِلْظَتُك عَلَيْهِمْ، وَ إِنَّ بَنِي تَمِيمٍ لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلَّا طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ وَ إِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْمٍ فِي جَاهِلِيَّةٍ وَ لَا إِسْلَامٍ، وَ إِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً وَ قَرَابَةً خَاصَّةً، نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا وَ مَأْزُورُونَ عَلَى قَطِيعَتِهَا. فَارْبَعْ أَبَا الْعَبَّاسِ رَحِمَكَ اللَّهُ فِيمَا جَرَى عَلَى [يَدِكَ وَ لِسَانِكَ] لِسَانِكَ وَ يَدِكَ مِنْ خَيْرٍ وَ شَرٍّ، فَإِنَّا شَرِيكَانِ فِي ذَلِكَ؛ وَ كُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِكَ، وَ لَا يَفِيلَنَّ رَأْيِي فِيكَ، وَ السَّلَامُ.✨
📕ترجمه:(نامه به فرماندار بصره عبد اللّه بن عباس در سال 36 هجرى پس از جنگ جمل).
✅روش برخورد با مردم، (اخلاق اجتماعى):
بدان، كه بصره امروز جايگاه شيطان، و كشتزار فتنه هاست. با مردم آن به نيكى رفتار كن، و گره وحشت را از دل هاى آنان بگشاى.
⭕️بد رفتارى تو را با قبيله «بنى تميم» و خشونت با آنها را به من گزارش دادند، همانا «بنى تميم» مردانى نيرومندند كه هر گاه دلاورى از آنها غروب كرد، سلحشور ديگرى جاى آن درخشيد، و در نبرد، در جاهليّت و اسلام، كسى از آنها پيشى نگرفت. و همانا آنها با ما پيوند خويشاوندى، و قرابت و نزديكى دارند، كه صله رحم و پيوند با آنان پاداش، و گسستن پيوند با آنان كيفر الهى دارد.
〽️پس مدارا كن اى ابو العباس اميد است آنچه از دست و زبان تو از خوب و يا بد، جارى مى شود، خدا تو را بيامرزد، چرا كه من و تو در اينگونه از رفتارها شريكيم. سعى كن تا خوش بينى من نسبت به شما استوار باشد، و نظرم دگرگون نشود، با درود.
📖شرح پیام امیرالمؤمنین علیه السلام :از نامه هاى امام(عليه السلام) است که به عبدالله بن عباس در آن زمان که از طرف امام(عليه السلام) فرماندار بصره بود، نگاشته شد.(1)
📜نامه در یک نگاه:مرحوم ابن میثم در مقدمه شرح این نامه مى نویسد که ابن عباس بعد از آنکه از طرف امیر مؤمنان على(علیه السلام) والى بصره شد نسبت به بنى تمیم راه خشونت را پیش گرفت; زیرا عداوت آنها را در روز جمل نسبت به امام(علیه السلام) و لشکر امام(علیه السلام) به خاطر داشت. آنها از پیروان طلحه و زبیر و عایشه در آن روز بودند و ابن عباس به آنها حمله کرد و آنان را دور راند و آنها را پیروان شتر و یاران عسکر
ـ نام شتر عایشه عسکر بود ـ و حزب شیطان مى نامید. این کار بر گروهى از شیعیان امام(علیه السلام) از بنى تمیم سخت آمد که از جمله آنها جاریة بن قدامه بود. او نامه اى خدمت امام(علیه السلام) نوشت و از ابن عباس شکایت کرد و همین امر سبب شد که امام(علیه السلام) نامه مورد بحث را براى ابن عباس بنویسد.
در این نامه به چند امر اشاره مى کند. نخست اینکه بنى تمیم طایفه اى هستند که مردان شجاع بزرگى دارند و حتى در زمان جاهلیّت و پس از آن در عصر اسلام کسى در دلیرى بر آنان پیشى نمى گرفت. دیگر اینکه با ما خویشاوندى دارند و دستور صله رحم ایجاب مى کند ما با آنها نیکى کنیم.
✳️سرانجام امام(علیه السلام) به این نکته اشاره مى کند که آنچه از خیر و شر بر زبان و دست تو جارى شود نتیجه نیک و بد آن دامان مرا نیز مى گیرد، بنابراین نسبت به بنى تمیم خوش رفتار باش.
#ادامه_دارد ..... #قسمت_یک_نامه_18_نهج_البلاغه📜
🌸🍂🌺🍁🌼🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍁🌻🌱🌷🥀🍂🕊
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_نامه_18_نهج_البلاغه: نیکی و مدارا با مردم📜
📖 ادامه شرح پیام امیرالمؤمنین علیه السلام
🔥آتش فتنه را با مدارا خاموش کن:
❇️هنگامى که طلحه و زبير به اتفاق عايشه با گروهى از ماجراجويان فاسد وارد بصره شدند و در آنجا پرچم مخالفت بر ضد امير مؤمنان على(عليه السلام) را بر افراشتند، بصريان از آنان استقبال کرده و لشکر عظيمى را براى جنگ با امير مؤمنان(عليه السلام) برپا کردند. فتنه عظيمى را برپا نمودند و سرانجام شکست خوردند و متلاشى شدند و شايد انتظار داشتند که امام(عليه السلام) بعد از پيروزيش دستور قتل گروهى از آنان را صادر کند; ولى امام(عليه السلام) با آنها از در محبّت وارد شد همان کارى که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) ✅بعد از فتح مکّه کرد و همين باعث شد که آرامش کامل به بصره باز گردد.
امام(عليه السلام) در آغاز اين نامه که به فرماندار بصره، ابن عباس، نگاشته است به همين معنا اشاره کرده و مى فرمايد: «بدان بصره محل نزول ابليس و کشتزار فتنه هاست. به همين دليل با اهل آن به نيکى رفتار کن و گره ترس و وحشت را از دل هاى آنها بگشا (تا آتش فتنه خاموش شود و آنها شرمنده گردند و احساس امنيت کنند)»; (وَاعْلَمْ أَنَّ الْبَصْرَةَ مَهْبِطُ إِبْلِيسَ، وَمَغْرِسُ(2) الْفِتَنِ، فَحَادِثْ(3) أَهْلَهَا بِالاِْحْسَانِ إِلَيْهِمْ، وَاحْلُلْ عُقْدَةَ الْخَوْفِ عَنْ قُلُوبِهِمْ).
🔹اينکه مى فرمايد: بصره مهبط و جايگاه فرود ابليس و محل رويش فتنه هاست، اشاره به اين است که آنجا اقوام گوناگونى زندگى مى کنند که هم نسبت به يکديگر مشکل دارند و هم نسبت به بيرون اين سرزمين و شايد به همين دليل، طلحه و زبير و عايشه آنجا را براى فتنه انگيزى بر ضد امام امير مؤمنان(عليه السلام) انتخاب کردند به خصوص اينکه آنجا مهم ترين بندر عراق است و بنادر معمولا مرکز رفت وآمد اقوام مختلف اند. به همين دليل افکار التقاطى و نفوذى و مفاسد اخلاقى در اين گونه بندرگاه ها بيشتر است مگر اينکه اهالى آن تحت آموزش مستمر اخلاقى قرار گيرند. بعضى نيز معتقدند; هنگامى که ابليس به زمين فرود آمد، بصره را جايگاه نخستين خود انتخاب کرد; ولى دليلى براى اين مطلب اقامه نکرده اند.
✳️مهم اين است که امام(عليه السلام) به ابن عباس دستور مى دهد: بهترين راه براى آرام کردن اين شهر آن است که به مضمون آيه شريفه (ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَکَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميمٌ * وَما يُلَقّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَما يُلَقّاها إِلاّ ذُو حَظّ عَظيم)(4) عمل کند; يعنى بدى هايى را که آنها در جنگ جمل داشتند با نيکى پاسخ گويد تا آنان شرمنده احسان او گردند و دست از هر گونه مخالفت بردارند به علاوه بخشى از مخالفت آنها ممکن است به علت ترس از انتقام و مکافات عمل باشد هنگامى که با آنها به نيکى رفتار شود آتش اين خوف و ترس فرو مى نشيند و آرامش جاى آن را مى گيرد.
امام(عليه السلام) به اين معنا در کلمات قصار اشاره فرموده و به صورت اصل کلى مى فرمايد: «عاتِبْ أخاکَ بِالاِْحْسانِ إِلَيْهِ وَارْدُدْ شَرَّهُ بِالاِْنْعامِ عَلَيْهِ; برادرت را به هنگام خطا کردن با نيکى سرزنش کن و شر او را از طريق بخشش از خودت دور ساز».(5)
📚پی نوشت:2 . «مغرس» در اصل به معناى محل غرس درختان است. سپس به محل پيدايش هر امرى اطلاق شده است.
3 . «حادث» صيغه امر از «محادثه» به معناى مراقبت و بررسى و زدودن زنگار است; يعنى زنگار کينه ها را از قلبشان بدين وسيله بزدا.
4 . فصلت، آيه 34 و 35.
5 . نهج البلاغه، کلمات قصار، 158.
#ادامه_دارد ..... #قسمت_دوم_نامه_18_نهج_البلاغه📜
🌸🍂🌺🍁🌼🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍
🍁🌻🌱🌷🥀🍂🕊
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_نامه_18_نهج_البلاغه: نیکی و مدارا با مردم📜
📖 ادامه شرح پیام امیرالمؤمنین علیه السلام
🔥آتش فتنه را با مدارا خاموش کن:⚠️
🔰امام(عليه السلام) بعد از ذکر اين مقدّمه وارد اصل مقصود مى شود و مى فرمايد: «بدرفتارى تو با طايفه بنى تميم و خشونت تو به آنها را به من گزارش داده اند»; (وَقَدْ بَلَغَنِي تَنَمُّرُکَ(6) لِبَنِي تَمِيم، وَغِلْظَتُک عَلَيْهِمْ).
آن گاه امام(عليه السلام) صفاتى براى طايفه بنى تميم ذکر مى کند که دليل بر شايستگى آنها براى عفو و گذشت و نيکى کردن است.
1️⃣در نخستين صفت مى فرمايد: «طايفه بنى تميم کسانى هستند که هرگاه رييس نيرومندى از آنها غايب گردد (و از دنيا برود) مرد نيرومند ديگرى در ميان آنها ظاهر مى شود»; (وَإِنَّ بَنِي تَمِيم لَمْ يَغِبْ لَهُمْ نَجْمٌ إِلاَّ طَلَعَ لَهُمْ آخَرُ).
✳️تعبير به نجم (ستاره) اشاره به اين است که آنها هميشه داراى شخصيت هاى برجسته اى بودند که اگر يکى از آنها از بين مى رفته، ديگرى جاى او را مى گرفته و به سبب همين، مردان مدير و مدبّر هميشه در ميان قبايل عرب درخشيده اند.
2️⃣در دومين وصف آنها به شجاعتشان اشاره کرده و مى فرمايد: «و نه در عصر جاهليّت و نه در عصر اسلام کسى در نبرد بر آنان پيشى نمى گرفت»; (وَإِنَّهُمْ لَمْ يُسْبَقُوا بِوَغْم(7) فِي جَاهِلِيَّة وَ لاَ إِسْلاَم).
با توجّه به اينکه «وَغْم» در لغت هم به معناى جنگ تفسير شده و هم به معناى حقد و حسد، اين احتمال در تفسير جمله بالا داده شده است که آنها جمعيتّى انتقام جوى کينه توزند و اگر کسى مزاحم آنان شود سخت در مقابل او مى ايستند و فتنه برپا مى کنند; ولى با توجّه به اينکه امام(عليه السلام) در اين چند جمله در مقام مدح آنهاست اين تفسير به نظر درست نمى رسد.
3️⃣در سومين و آخرين وصف مى فرمايد: «(اضافه بر اينها) آنها با ما پيوند خويشاوندى نزديک و قرابت خاص دارند که ما نزد خداوند به وسيله صله رحم نسبت به آنها مأجور خواهيم بود و با قطع آن مؤاخذه خواهيم شد»; (وَإِنَّ لَهُمْ بِنَا رَحِماً مَاسَّةً(8)، وَقَرَابَةً خَاصَّةً، نَحْنُ مَأْجُورُونَ عَلَى صِلَتِهَا، وَمَأْزُورُونَ(9) عَلَى قَطِيعَتِهَا).
مفسّران نهج البلاغه دليل خويشاوندى را اين مى دانند که بنى تميم و بنى هاشم به واسطه جد اعلاى آنها که الياس بن مضَر بود (مطابق اين بيان هاشم با سيزده واسطه به الياس مى رسد) همچنين بنى تميم نيز با واسطه هاى زيادى به او مى رسند; ولى از آنجا که مسأله خويشاوندى در اسلام بسيار اهمّيّت دارد امام(عليه السلام) حتى با اين مقدار واسطه باز هم آنها را خويشاوند نزديک شمرده است. علاوه بر اين، بعضى گفته اند که در ميان هاشم و تميم از طريق دامادى و ازدواج دو فاميل با يکديگر رابطه اى برقرار بود. بعضى نيز گفته اند که يکى از همسران على(عليه السلام) به نام ليلا بنت مسعود حنظليه از بنى تميم بود; ولى با توجّه به اينکه ارتباط سببى به عنوان رحم شناخته نمى شود، بلکه بايد رابطه نسبى باشد، اين دو تفسير بعيد به نظر مى رسد.
📕ابن ابى الحديد و بعضى ديگر فضايل ديگرى براى طائفه بنى تميم نيز برشمرده اند که از مجموع آنها استفاده مى شود که اين طايفه به راستى طايفه اى ممتاز بوده اند.
🔶در ضمن از کلام امام(عليه السلام) اين نکته استفاده مى شود که مسأله صله رحم در اسلام بسيار گسترده است که حتى با فاصله زياد در اجداد باز هم مشمول اين حکم اسلامى است که امام(عليه السلام) مى فرمايد: اگر آن را مراعات نکنى در پيشگاه خدا مسئول هستى و مراعات آن مايه خير و برکت است.
در پايان اين نامه، امام(عليه السلام) به ابن عباس دستور مدارا کردن و خويشتن دارى در برابر مخالفان به طور کلى و بنى تميم به طور خاص مى دهد و مى فرمايد: «بنابراين اى ابوالعباس، خدا تو را رحمت کند خويشتن دار باش و مدارا کن در آنچه بر زبان و دست تو از خير و شر جارى مى شود، زيرا هر دو در اين امور شريک هستيم و سعى کن که حسن ظن من نسبت به تو پايدار بماند و نظرم درباره (شايستگى هاى تو براى امر حکومت) دگرگون نشود; والسلام»; (فَارْبَعْ(10) أَبَا الْعَبَّاسِ، رَحِمَکَ اللهُ، فِيمَا جَرَى عَلَى لِسَانِکَ وَ يَدِکَ مِنْ خَيْر وَ شَرّ! فَإِنَّا شَرِيکَانِ فِي ذَلِکَ، وَکُنْ عِنْدَ صَالِحِ ظَنِّي بِکَ، وَلاَ يَفِيلَنَّ(11) رَأْيِي فِيکَ، وَالسَّلاَمُ).
منظور از خير و شر، سود و زيان است; يعنى کارهايى که ممکن است منشأ ظلم و يا زيانى شود و شر به معناى ظلم و ستم نيست، زيرا ابن عباس کسى نبود که بر کسانى ظلم کند.
📚6 . «تنمّر» به معناى خشمگين شدن و بدرفتارى نمودن است و از ريشه «نمر» بر وزن «کبد» به معناى پلنگ است.
7 . «وغم» اين واژه هم به معناى جنگ آمده و هم به معناى کينه.
8 . «ماسّة» در اينجا به معناى نزديک و قريب است از ريشه «مسّ» به معناى تماس گرفته شده است.
#ادامه_دارد ..... #قسمت_سوم_نامه_18_نهج_البلاغه📜
🍁🌻🌱🌷🥀🍂🕊
🌴 #ادامه #ترجمه_و_شرح_نامه_18_نهج_البلاغه: نیکی و مدارا با مردم📜
📖 ادامه شرح پیام امیرالمؤمنین علیه السلام
🔥آتش فتنه را با مدارا خاموش کن:⚠️
🔰امام(عليه السلام) در دستورى که درباره مدارا کردن با مخالفان مى دهد به اين نکته اشاره مى فرمايد که تو نماينده منى و هر کارى از تو سر زند، هم به حساب تو مى نويسند و هم به حساب من، بنابراين بايد کاملاً مراقب باشى. اين سخن مانندآن است که به علماى دين گفته مى شود مراقب کارخود باشيد زيرا کارهايى که شما انجام مى دهيد هم به حساب خودتان مى نويسند و هم به حساب اسلام.
💠امام(عليه السلام) در آن جمله آخر هشدارى به ابن عباس نيز مى دهد که اگر خويشتن دارى و مدارا را پيشه نکند ممکن است نظر امام(عليه السلام) درباره او تغيير کند و اين تأکيد ديگرى است بر دستورى که حضرت بيان فرمود.
در عبارت بالا امام(عليه السلام) ابن عباس را به عنوان «ابوالعباس» خطاب مى کند و کنيه اوست و در عرب معمول است که هنگامى که مى خواهند به کسى احترام بگذارند نام اصلى او را نمى برند بلکه او را به کنيه صدا مى زنند يا به لقب و در اينجا امام(عليه السلام) احترام عبدالله بن عباس را کاملاً حفظ فرموده و او را به کنيه اش صدا زده است.
✅نکته:
🔶ويژگى هاى اهل بصره:
📃در خطبه هاى متعدّدى از نهج البلاغه از جمله، خطبه 13 و 14 مذمت هاى شديدى از اهل بصره شده و همان گونه که در نامه بالا نيز ملاحظه کرديد، امير مؤمنان على(عليه السلام) بصره را مهبط شيطان و محل ورود ابليس و پايگاه فتنه ها مى شمرد; ولى به قرينه بعضى از روايات که مدح فراوانى از اهل بصره اعم از زنان، مردان، کودکان و بزرگان شده، امام(عليه السلام) مقطع خاصى از زمان را در نظر داشته است، همان زمانى که آتش جنگ جمل را برافروختند و از سرکشان و پيمان شکنانى همچون طلحه و زبير حمايت کردند و گروه زيادى از مسلمان را به کشتن دادند.
بنابراين نکوهش هاى مزبور دليل بر آن نيست که هر کس در آن شهر وارد شود و يا افراد بومى آن شهر هميشه و در طول تاريخ صفات نکوهيده اى دارند و اهل صلاح و سعادت نيستند. به خصوص اينکه در ميان آنها دانشمندان، علما، قاريان و مواليان اهل بيت فراوان بوده و هستند. براى توضيح بيشتر به جلد اوّل، ذيل خطبه 13 مراجعه فرماييد
📚9 . «مازورون» به معناى گناه کاران از ريشه «وزر» به معناى گناه گرفته شده است.
10 . «اربع» از ريشه «ربوع» به معناى مدارا کردن و خويشتن دارى نمودن است.
11 . «يفيل» از ريشه «فيل» بر وزن «ميل» به معناى نادرست يا ضعيف بودن است.
#قسمت_چهارم_پایان_نامه_18_نهج_البلاغه📜
🌸🍂🌺🍁🌼🍂
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Asheghan_Amiralmomenin
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌴🌴🌴🌱🌱🌱🌳🌳🌳🎍🎍