امروز تو هیئت مداحه میگفت . .
دختر ِ یکی از شهدا ؛ خبر نداشت که پدرش شهید شده . .
هی از مادرش سراغ ِ باباشو میگرفت
- مامان پس بابا کِی میاد ؟!
مامان بابام کجا رفته ؟!(:
مامان من بابامو میخام !
مادرش میگه یه مدت انقدر پرسید که تهش عصبی شدم ؛
داد زدم و گفتم : بابات شهید شده و دیگه هیچوقت برنمیگرده پیشت !!
میگه دختره همون موقع رفت تو اتاقشو درو بست .
رفتم دلداریش بدم ؛ درو زدم
صدایی نیومد !
درو که باز کردم دیدم رفته رو تخت و پتو رو کشیده رو سرش . .
رفتم کنارش دیدم تکون نمیخوره (:
به آمبولانس زنگ زدم . .
اومدن ؛ بعد از چند دقیقه طرف اومد و بهم گفت :
چهل دقیقه پیش دخترتون دق کرده و از دنیا رفته ((:💔
میگه یکم که دقت کردم دیدم من دقیقا چهل دقیقه پیش بهش گفتم بابات شهید شده !💔
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
حالا شما تصور کن . .
سر ِ زخمی باباشو آوردن گذاشتن جلوش ((:💔
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
به رویِ نیلی مویِ سفیدم دقت کن
بگو شبیه که هستم پدر . .
اگر گفتی !💔
گمانِ دخترت این بود
وقتِ آمدنت
دو دست حلقه کنم دورِ گردنت
اما . . 💔`
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
اللهم الرزقنا حرم حرم حرم حرم:)))))!
یه حرم داره ارباب و
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
یه حرم داره ارباب و
یه جهانه گرفتارش🙂💔
- من دلم بابا میخاد چیکار کنم ؟!
من باباییمو میخام الان (:💔
.
مگه من گناهم چیه ؟!(:
بابامو میخام گناهه ؟
من بابامو میخام بیاد نازم کنه ((:💔