eitaa logo
{عـــاشــــقان ظـــهور}[³¹³]
756 دنبال‌کننده
23هزار عکس
10.2هزار ویدیو
201 فایل
•《﷽》• ❀حࢪف‌دلٺ‌ࢪابگوبێ‌آنڪہ‌ڪسےهویٺت ࢪابشناسڊ↯♥️ https://abzarek.ir/service-p/msg/1664157 ❀پاسخ ڼأشڹٲسمون📮⛱↯ ❥ @Nashenas_Zohor ❀شرایط‌وٺبلیݟاٺ↯💰 ❥ @Sharayet_Zohor ❀﴿ڪانال‌وقف‌ِآقامون امام زمانه🫀🙂﴾ ⁅ᗘ@Asheghan_zhoor
مشاهده در ایتا
دانلود
~🕊 ازش پرسیدم : "دوست دارے روی قبرت چی بنویسن؟" کمے فکر کرد و گفت: " آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟ فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟ دیوانه کنے هر دو جهانش بخشے... دیوانه ے تو هر دو جهان را چه کند؟! :)" ✍🏻به روایت دوست شهید ♥️🕊 در نهایت هم همین شعر روی مزارشون نوشته شد💔✨
:)))🌿!' بخداشھادت‌ڪھ‌شوخۍ نیست‌قلبتـان‌رابومیڪنھ‌رفیق بوےدنیابدھ‌راهت‌میکنھ!(:💔 __سلام بر خون هایی که دین حنیف را ترویج کرد.. هدیه به روح بلند شهید صدر زاده ۵ صلوات سهمتون 🌹
بعد شهدا ما چیکار کردیم؟!💔. . .
روایت لبخند :)))♥️🌱 لبخند تو درمان و من بند به هر دردی از درد نماند هیچ، آنگه ڪه تو می خند‌ی 🕊 @ARARARAR0
[زیارت‌نـٰامہ‌شھدا🌿] "بـسم‌الله‌الࢪحمن‌الࢪحـیم" السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🕊
رسیدن به عشق است... آرے که گفته است؟ که عاشق شدن کار با دل ندارد؟ رسیدن چه نزدیک و ماندن چه دور است...🍃 و این راه جز "عشق" حاصل ندارد! :)♥️ 🕊
🔰 یک جوان تو دل برویی بود، آدم لذت می برد نگاهش کند. من واقعا عاشقش بودم... 🔹سخنان شهید حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مصطفی صدرزاده 💚✾⃟⇐ ❤️͜͡❁❥❬حضـوࢪ تا ظـہوࢪ✌️🏻✨❭
اگر یک روز فکرِشهادت از ذهنت دور شد و‌ آن را فراموش ڪردی حتما فرداۍِ آن روز را روزه بگیر🌼°. . 💛 ♥️🌱
23.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گذشتی‌ازروزهـای‌خـوش‌جـوانی‌ات دعـاکن‌برایـم‌تااین‌جـوانی‌مرابه‌بازی نگیـرد:)♥️ 🌱
🌱 - چطوری میتونی ادامه بدی؟ + من هر دفعه نشستم شهدا تا کمر خم شدن دست دراز کردن برام بلندم کنن تو بودی دستتو نمیدادی بهشون؟ 💛
🤍🌱 آقا مصطفی همه‌جوره حواسش به نیروها بود و به وضعیت آن‌ها خیلی حساس بود؛ برای همین کسانی که جذبش می‌شدند دیگر رهایش نمی‌کردند. یک شب بعد از رفتن بچه‌ها از هیئت، مصطفی گفت: علی صبر کن با تو کار دارم. فهمیدم عصبانی است. مدام طول اتاق را می‌رفت و می‌آمد. گفت: می‌خوای چی‌کار کنی؟ گفتم: آقا مصطفی چیو می‌خوام چی‌کار کنم؟ اعصابش حسابی به هم ریخته بود. گفت: حیف نیست کسی که به هیئت میاد، کسی که بسیجیه، درس نخونه؟ برای چی ترک تحصیل کردی؟ گفتم: از این به بعد می‌خونم آقا مصطفی. الآن باید چی‌کار کنم؟ گفت: فردا با مدارکت بیا. صبح زود خودش آمد سراغم، با زن و بچه. رفتیم شهریار. در مدرسه‌ی بزرگ‌سالان ثبت‌نامم کرد. گفت: از فردا میای اینجا درس می‌خونی. به جای شماره‌ی پدرم، شماره‌ی خودش را نوشت. از مدرسه هم هروقت کاری داشتند به او زنگ می‌زدند. آن‌قدر مواظب و پیگیر بود تا من دیپلمم را گرفتم. بعد از آن هم کارهای استخدام من در سپاه را پیگیری کرد. اگر آقا مصطفی نبود مطمئن هستم سرنوشت من چیز دیگری می‌شد. به نقل از علی یاری، کتاب