شاید
وقت #گرفتنِ مشایه اربعین
از حضرت ارباب
امروز باشد؛
روز سوم محرم
روز نازدانهاش، رقیه
خانم!
ما اربعین رفتنهایمان را نذر شما میکنیم؛
زمزمه ما این است:
شنیدم که اربعین جا موندی،
دلگیرم
من به جای تو زیارت میرم
یا رقیه میگم و میمیرم.......
#روز_سوم_محرم
#رقیه_خاتون #جامانده_اربعین
#اربعین #مشایه
پینوشت :
بانو
حرف دختر نزد بابا، ردخور ندارد
بین ما و پدرتان واسطه شوید
ما را و فرزندان ما را برای خود بخرد
حسین ما را نخرد، دیگر خریداری نداریم 😭
باز محرم اومد و آروم و قرار نداریم💔
آقایِامامحسین،″یهکربلاامسال،توروبهرقیهسهساله😭💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفاً به اطلاع تمامی گروه هایتان اطلاع رسانی کنید تا قبل از اینکه اتفاقی بی افتد
دهه اول محرم هرشب به نام کیست؟
شب اول: #مسلمبنعقیل
شب دوم: #ورودکاروانبهکربلا
شب سوم: #حضرترقیهس
شب چهارم: #حضرتحر
شب پنجم: #عبداللهابنالحسن
شب ششم: #حضرتقاسم
شب هفتم: #حضرتعلیاصغر
شب هشتم: #حضرتعلیاکبر
شب نهم: #حضرتعباس
شب دهم: #شبعاشورا
شب امام حسین
#محرم
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
سفر اینقدر طولانی؟ نگفتی دختری داری؟
نمی دانی چقدر از عمه پرسیدم كجا بودی
عمه بابام كجاست
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
هی به عمه میگفتم عمه اون سر آشناست .. جلو چشمامُ گرفت ..
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
یه جوری آزارش دادن دیگه شب تو خرابه گفت یا بابام بیاد یا منم همینجا میمیرم
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
یه جوری آزارش دادن شبِ آخر تو خرابه هر کاری کردن صدا گریهش رو قطع کنه نتونستن؛ تا سر بریده رو دید آرام شد 💔
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
تصور کن سرُ بغل کرده آرام داره
با بابا حرف میزنه !
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
enc_17176117783687593399106.mp3
5.6M
دختر شاه..
#همزمانبامحفل
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
منم سه ساله ات باباجون جا نخور
فقط یه كم شبیه زهرا شدم
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
هی بهش گفتم میام میام میام
موهامو نکش میام میام میام
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
چقد شکل هم شدیم بابا
بابا من که چشمام درست نمیبینه تو منو نگاه کن
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
نگام کن که چجوری پیرم کردن
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
کاشکی میشد بازم برام بخندی
پلکای زخمیتُ دیگه نبندی
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
خیلی تنم درد میکنه بابایی
از شبی که پرت شدم از بلندی
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
ببین لبم داره عجب شکافی
نمیشه موی سوختمُ ببافی
هر دفعه گفتم که بابامُ میخوام
بهم زدن یه سیلیِ حسابی
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
از کوچه ها نگو ،راستی خبر نداری از عمو
بگو اگه دیدیش ،سر رقیه سوخته مو به مو
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
نگاه نکنید دستاش کوچیکه ؛
به خدا بزرگترین گریه های عالمُ باز میکنه
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
اینقدر اون شب بهانه گرفت زینب هر جور بود آرومش کرد تا گفت بابات رفته سفر گفت عمه میگی بابا رفته سفر میگم باشه ، میگی عمو رفته سفر میگم باشه ، میگی علی اکبر رفته سفر میگم باشه ، اما مگه شیرخواره بی مادر سفر میره پس چرا رباب هی دستاشُ تکون میده
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
من بابامُ میخوام بزن ولی من بابامُ میخوام من دلم برا بابام تنگ شده :))💔
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
همچین که این سر رو آوردن بغل کرد؛ بابا یادته شبا میومدم رو پاهات میخوابیدم برام لالایی میخوندی برام قصه تعریف میکردی ؟
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
حالا منم پاهامُ دراز میکنم سرتو رو پاهام میذارم میخوام برات لالایی بخونم
لالا لالا ، گلم لالا
بابای خوشگلم لالا
هدایت شده از آرزویبیـنالحرمــین"(:
گفتن مگه بابات و نمیخوای این روپوش کنار بزن تا روپوش کنار زد یه مرتبه بچه بغض کرد عمه این بابای منه !