عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_ودوازده شروین که این حرف برایش گران تمام شده بود با پرخاش گفت: -از م
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وسیزده
شروین خندید و سری تکان داد و شاهرخ دست از مسخره بازی برداشت. با دیدن حرکات شاهرخ با خودش فکر می کرد اگر او زودتر از این چنین دوستی را پیدا کرده بود آیا الان این حال و روز را داشت؟شاهرخ با حوصله به حرف هایش گوش میداد و بدون اینکه عصبانی شود ایراد هایش را گوشزد می کرد. مواقعی که شروین عصبانی میشد و یا حتی بی احترامی می کرد رفتار شاهرخ احترام و آرامشش را از دست نمی داد. در فیلم ها یا داستان ها چنین شخصیت هایی را دیده بود یا راجع بهشان خوانده بود اما باور اینکه چنین آدم هایی در دنیای واقعی هم باشند سخت بود. شاید هم به قول شاهرخ او نخواسته بود که چیزی را ببیند. یک ساعتی با هم حرف زدند.از همه چیز: راجع به خوب بودن آدم ها و اینکه چرا اینقدر خوب ماندن سخت است تا آشپزی ونت های موسیقی وبوفالو های وحشی! آخر سر وقتی شاهرخ صحبتش راجع به کلاغی که هر روز صبح توی حیاط قار قار می کند و تا شاهرخ برایش تکه ای پنیر نیندازد از دستش راحت نمی شود تمام شدشروین گفت:
- تو ورزش هم می کنی؟
- ورزش حرفه ای نه. قبلا یه مدت سوارکاری می رفتم اما حالا پیاده روی صبحگاهی بهتره. هم راحت تره هم کم خرج تر
شاهرخ این را گفت و نیشخند زد.
- تو چی؟
- تازگیا میرم بیلیارد. وقتایی که حوصلم سر میره.البته اگر بشه اسم بیلیارد رو ورزش گذاشت! اگه دوست داشته باشی می تونیم با هم بریم
- بدم نمیاد
وقتی شروین داشت می رفت گفت:
- می دونی شاهرخ، حرفهای تو شاید درست باشه اما وقتی همه اطرافت مخالفت باشه مجبوری تسلیم بشی
- ماهی قزل آلا برخلاف جریان آب شنا می کنه و دیدن حرکت بقیه ماهی ها اونو منصرف نمی کنه چون یقین داره کارش درسته. فقط در این صورته که می تونه به زادگاهش برگرده و نسلش رو حفظ کنه. طبیعت بی معنا نیست. اگر یقین کردی کاری درسته انجامش بده حتی اگه همه دنیا مخالفت باشن. هیچ مخالفتی ابدی نخواهد بود
- اما اون غریزه است
دم در رسیده بودند. جلوی شاهرخ ایستاد:
-اگه با عقل تصمیم بگیری راه درست رو انتخاب می کنی. راه درست یعنی دلایل بیشتر برای حرکت
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
عاشقانه های حلال C᭄
🍃🍒 #عشقینه #هــاد💚 #قسمت_صد_وسیزده شروین خندید و سری تکان داد و شاهرخ دست از مسخره بازی برداشت. ب
🍃🍒
#عشقینه
#هــاد💚
#قسمت_صد_وچهارده
شاهرخ این را گفت و دستش را دراز کرد. شروین هم دستش را گرفت و برخلاف همیشه لبخندی واقعی زد.
شروین رفت و شاهرخ با نگاهش او را تا سر پیچ کوچه همراهی کرد.
•فصل یازده•
- می خوام بیارمش باشگاه!
- جداً؟ خب حالا نصفه اولش رو بگو
- شاهرخ، می خوام بیارش بیلیارد
- استادِ؟ شوخی می کنی
- اصلاً
- واقعاً دیوانه ای. یه نگاه به قیافش بنداز. می خوای همه دستت بندازن؟ می دونی آرش چه کار می کنه؟
-مگه قراره هر کاری آرش خوشش میاد بکنم؟ من راست هم برم باز بهانه داره
- نه بابا. درس های استاد مهدویه؟ خیلی دم پرش می چرخی، خبریه؟
- به حرفهام گوش میده و تنها کسی که به جیبم نگاه نمی کنه
- به مسئله حل کردنت نگاه می کنه، ساده ای بابا
شروین لبخند زد ولی جواب نداد. ماشین را پارک کرد.
- برو پائین، برو پائین. کلاسمون دیر شد
- انصراف دادن واحد پاس کردن هم داره؟ به درس علاقه مند شدید
- جلوتر از زمان حرکت نکن
بہ قلــم🖊:
ز.جامعے(میم.مشــڪات)
#ڪپےبدونذڪرنامنویسندهومنبع
#شرعاحــــراماست☺️
•• @asheghaneh_halal ••
🍃🍒
[• #سکینه🌙 •]
•دعاے روز
•بیست و نهــم
•ماه مبارڪ رمضان
[•📖•] @asheghaneh_halal
•[ #ادعیه📖 •]
✨اَللّهُمَّ وَ أجبُر مُصیبَتَنا بِشَهرِنا و
بارِڪ لَنا في یَومِ عیدِنا و فِطرِنا و
اجعَلهُ مِنْ خَیرِ یَومٍ مَرَّ عَلَینا.....
🌟 مصیبت ما را در وداع ماه مبارک
رمضان جبران فرما و روز فطر را بر
ما عیدی سعید گردان .....
#آمین_یا_رب_العالمین.
📕|• #صحیفه_سجادیه. دعا ۴۵
ترجمه جواد فاضل. ص:۳۳۷
سیم دلتو ــوصل ڪن😌👇
[•🌙•] @asheghaneh_halal
aqayi_tahdir_joz-29_119564.mp3
4M
••🍃🎙••
#سکینه
🌙: #ویژهبرنامهماھمبارڪرمضان
تلاوت هرروز یڪ جزء از قرآن ڪریمـ📖
بھ صورت تحدیر(تندخوانے)
[• جزء بیست و نهم •]
@asheghaneh_halal
••🍃🎙••