🌈🍃
🍃
#ویتامینه
✍ بـسم اللہ
اینڪہ زن و مرد یڪدیگر را دوست دارند
تردیدے نیست اما ابرازآن اهمیت بسزایے دارد
گاهے زوجین بہ همین دلیل ساده ڪہ او مے داند دوستش دارم از بیان ڪلمات احساسے خوددارے میڪنند💚
⚠️اما...
حقیقت این است ڪہ همسر با شنیدن
این جملات احساس خوشایندے پیدا میڪند
و بہ زندگے دلگرم تر میشود
رسول گرامے اسلام(ص)میفرمایند:
هر چہ ایمان انسان ڪامل تر باشد📶
بہ همسرش بیشتر اظهار محبت میڪند
بد نیست ڪه گاہ در ڪنار همین بیان
احساس یڪ هدیہ نیز همراہ ڪنیم✨🍃
حتے یڪ شاخہ گل رز مهم آن احساس صمیمیت و توجهے است ڪہ همسرتان خوب میفهد
📚 #آداب_عشق_ورزے
2⃣1⃣ #قسمت_دوازدهم
😍❤️ #ابراز_علاقه
{💍} @asheghaneh_halal
🍃
🌈🍃
🍲🍲🍲
🍲🍲
🍲🍲
🍲
🍲
#مائده
#افطار🔰
شیروخرما🍶... نان و پنیر و گردو
#شام🔰
سوپ شیر🍲
#دستورپخت🔰
اول از همه گوشت قرمز یا مرغتون رو بذارید با یه پیاز متوسط رنده شده و مقداری نمک حسابی پخته بشه. اصلا زردچوبه یا ادویه ی دیگری استفاده نکنید چون رنگ سوپمون باید سفید باشه
قارچ رو به مرغتون اضافه کنید که همزمان با مرغ پخته بشه
(می دونید که قارچ هر چه قدر که پخت بخوره شل و وارفته نمیشه پس خیالتون راحت باشه)
مراقب آب مرغتون باشید که پابرجا بمونه چون لازمش داریم
هویج رنده شده و بلغور گندم یا جوپَرک شده رو به غذا اضافه کنید و مراقب باشید سوپتون ته نگیره شیر رو آروم به غذاتون اضافه کنید و اجازه بدید با آب مرغتون مخلوط بشه
گوشت رو از غذا دربیارید و ریش ریشش کنید و دوباره به غذاتون اضافه ش کنید.
وقتی غذا با شیر حسابی مخلوط و کمی غلیظ شد آبلیمو رو به تدریج اضافه کنید که سوپتون از بی طعمی در بیاد.
15 دقیقه بعد از پخته شدن غذا با آبلیمو زیر غذاتونو خاموش کنید.
سوپ پرقوت و خوشمزه مون آماده ست
👈 #فوت_کوزه_گری👇
چون گوشت یا مرغمونو بدون ادویه و زردچوبه باید بار بذاریم، قطعا بوی نامطبوعی ممکنه داشته باشه. شما می تونید اول مرغ رو با کمی پیاز بجوشونید و بعد آب مرغ رو عوض کنید و با پیاز رنده شده شروع به پخت غذا کنید.
برای خوشرنگ شدن سوپتونم می تونید کمی کلم بروکلی بهش اضافه کنید. البته این مورد دلبخواهه
#دوازدهمین_مائده2⃣1⃣
#نوش_جان😋🍭
🍳| @asheghaneh_halal
🍲
🍲
🍲🍲
🍲🍲
🍲🍲🍲
😜°| #خندیشه |°😜
ناصــرالدینشـ👑ــاه قاجـار
در ماه مبارڪ #رمضان نامه اے به مرجع تقلید آن زمان #میرزاےشیرازے به این مضمون نوشت📩:
ڪه من وقتے روزه میگیرم از شدت گرسنگے😣 و تشنگے عصبانے میشوم و ناخودآگاه دستور به قتل افراد بیگناه میدهم🗡؛ لذا جواز روزه نگرفتن مرا صادر بفرمایید‼️😶
☺آیت الله العظمے میرزاےشیرازے درجواب ناصرالدین شاه نوشت:
✨بسمه تعالے✨
حڪم خدا قابل تغییر نیست.
لڪن حاڪم قابل تغییر است.👌
اگر نمےتوانے به اعصابت مسلط شوے از مسند حڪومت پایین بیا تا شخص با ایمانےدر جایگاه تو قرار گیرد و خون مومنین بیهوده ریخته نشود🙂
°| خندیـ😀ـشــه نــوشــتــــ|°
این حڪایت،
حڪایت برخے از این #مسئولین دون پایه ست
یڪے به اینها بگه اگر نمےتونید
مشڪلات مردم رو حل ڪنید حداقل جاےخودتون رو به ڪسے بدید ڪه چاره ساز باشد نه مشکل ساز...! 😏
#حقیقتتلخهدیگه
ڪلیڪنڪنمنفجــرمیشے😳👇
|•😜•| @asheghaneh_halal
📚🍃
🍃
#عشقینه
#قسمت_بیست_و_یڪم
#چند_دقیقہ_دلت_را_آرام_ڪن
سیـــدمهدےهــاشمے✍
دلیل این حرڪتشونمیفهمیدیم
با سمانہ رفتیم بیرون
و اقا سید هم بیرون در داشت
با گوشیش 📱حرف میزد...
تا مارو دید ڪہ بیرون اومدیم سریع دوبارہ رفت داخل دفتر ☹️
من همش تو این فڪر بودم
ڪہ موضوع رو یہ جورے باید بہ اقا سید حالےڪنم⁉️
باید یہ جورے حالیش ڪنم ڪہ دوستشدارم?😞
ولے نہ...من دخترم و غرورم نمیزاره😎
اے ڪاش پسربودم😢
اصلا اے ڪاش اونروز دفتر بسیج نمیرفتم براے ثبت نام مشهد
اے ڪاش از اتوبوس 🚎جانمیموندم
اے ڪاش...اےڪاش😫
ولے دیگہ براے گفتن
این اے ڪاش ها دیره
-امروز اخرین روز امتحانهاے این ترمہ
زهرا بهم گفت بعد امتحان برم
آقا سید ڪارم دارہ..
-منو ڪار دارہ؟😳
-آرہ گفتہ ڪہ بعد امتحان برے دفترش
-مطمئنے؟!😑
آرہ بابا...خودم شنیدم🙂
بعد امتحان تو راہ دفتر بودم
ڪہ احسان جلو اومد🚶
-ریحانہ خانم🗣
-بازم شما؟!
-اخہ من هنوز جوابمونگرفتم🙁
-اگہ دیشب جلوے پدر و مادرتون چیزے نگفتم فقط بہ خاطر این بود احترامتون رو نگہ دارم وگرنہ جواب من واضحه
لطفا این رو بہ خانوادتون هم بگید
-میتونم دلیلتون روبدونم⁉️
-خیلے وقت ها ادم باید
دنبال دلش باشہ تا دنبال دلیلش
-این حرف آخرتونہ؟!
-حرف اول و آخرم بود و هست
وبہ سمت دفتر سید حرڪت ڪردم و اروم در🚪زدم
-رفتم توے دفتر و دیدم تنها نشستہ و پشت ڪامپیوترش 💻مشغول تایپ چیزیہ.
منو دید سریع بلند شد و ازم خواست رو یڪے از صندلیهاے اطاق بشینم و خودش باز مشغول تایپش شد.
(فهمیدم الڪے دارہ ڪیبردشو
فشار میدہ و هے پاڪ میڪنه😁)
-ببخشید گفتہ بودید بیام ڪارم دارید
-بلہ بلہ
(همچنان سرش پایین و توے ڪیبورد بود )
-خوب مثل اینڪہ الان مشغولید و من برم یہ وقت دیگہ میام🔨😐
-نہ نہ..بفرمایید الان میگم
.راستیتش چہ جورے بگم؟
لا الہ الا اللہ...
میخواستم بگم ڪہ..
-چے؟
-اینڪہ ....
ادامہ دارد.....
🍃 @asheghaneh_halal
📚🍃
📚🍃
🍃
#عشقینه
#قسمت_بیست_و_دوم
#چند_دقیقه_دلت_را_آرام_کن
سیـــدمهدےهــاشمے✍
-اینکه ...
-سرمو پایین انداختم و چیزی نگفتم
تا حرفشو بزنه
-اینکه... اخه چه جوری بگم.😓
لا اله الاالله...
خیلی سخته برام😞
-اگه میخواید یه وقت دیگه مزاحم بشم😊
-نه...اینکه... خواهرم...
راستیتش گفتن این حرف برام خیلی سخته...
شاید اصلا درست نباشه حرفم
ولی حسم میگه که باید بگم...
منتظر موندم امتحانهاتون تموم بشه و بعد بگم که خدای نکرده ناراحتی و چیزی پیش نیاد👌
اجازه هست رو راست حرفمو بزنم⁉️
-بفرمایید
راستیتش
من...
من...
من از علاقه شما به خودم
از طریقی خبر دار شدم و باید بهتون بگم متاسفانه این اتوبان دو طرفه هست🙊
-چیزی نگفتم و فقط سرم رو پایین انداختم
تا شنیدم تو دلـ💚ــم غوغا شد
ولی به روی خودم نیاوردم
-ولی به این دلیل میگم متاسفانه چون بد موقعی دیدمتون..بد موقعی شناختمتون..بد موقعی...😞
-بازم هیچی نگفتم و سرم پایین بود
باید بگم من غیر از شما تو زندگیم یه عشق دیگه دارم و به اون هم خیلی وفادارم و شما یه جورایی عشق دوم منید😶
درست زمانی که همه چی داشت برای وصل من و عشقم جور میشد سر و کله شما تو زندگیم پیدا شد.
و همیشه میترسیدم بودنتون یه جورایی من رو از اون دلسردکنه
من از بچگی عاشقشم😍
.خواهش میکنم نزارید به عشقم که الان شرایط جور شده که دارم بهش میرسم..نرسم😔
دیگه تحمل نکردم میدونستم داره زهرا رو میگه اشک تو چشمام حلقه زد😥
به زور صدامو صاف کردم و گفتم خواهشا دیگه هیچی نگید..هیچی😤
. -اجازه بدید بیشترتوضیح بدم
-هیچی نگید
و بلند شدم و به سرعت سمت بیرون رفتم و وقتی رسیدم حیاط صدای گریه هام بلند بلندشد
تمام بدنم میلرزید😭
احساس میکردم وزن سرم دوبرابر شده بود..پاهام رمق دویدن نداشتن
توی راه زهرا من و دید و پرسید ریحانه چی شده؟! ولی هیچی نگفتم بهش وفقط رفتم
تو دلم فقط بهشون فحش میدادم
رفتم خونه با گریه و رو تختم 🛌نشستم
گریه ام بند نمیومد
گریه از سادگی خودم
گریه از اینکه گول ظاهرش رو خوردم
پسره زشت بدترکیب
صاف صاف نگاه کرد تو صورتم گفت عشق دوممی😡
منو بگو که فک میکردم این خدا حالیشه
اصلا حرف مینا راست بود.
اینا فقط میخوان ازدواج کنن که به گناه نیوفتن
ولی...
اما این با همه فرق داشت
زبونم اینا رو میگفت ولی دلم داشت خاطرات مشهد و این مدت بسیج رو مرور میکرد و گریه میکردم..گریه میکردم چرا اینقدر احمق بودم.
یعنی میدونست دوستش دارم و بازیم میداد
ادامه دارد....
🍃 @asheghaneh_halal
📚🍃
seyedamirhoseini-imam reza (5).mp3
7.83M
🎼🍃
🍃
| #ثمینه |
•چشمامو میبندمـ•😔
•دورتو مـــےگردمـ•😭
•میدونــــــے یا نھ•✋
•یھ ڪــوھ دردمـ•💔
• #سیدامیرحسینے•🎤
🍃 @asheghaneh_halal
🎼🍃
عاشقانه های حلال C᭄
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😐] حوصلهام پوڪیــد دیگه آخه این چه وضعشـه فیماشون همش افسُل٘دگے میـاره😬 انگـار
.
پستـ ویژهـ ےِ ما(👆👆👆)
ڪه براے آن دعــوتـ شدـید🌹
🍃هرشبـ راس ساعتـ 21:30🍃
شپــــخیل✋😍
🎈