eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.4هزار دنبال‌کننده
21.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
|🌹🍃| #همسفرانه بہ دور تـو مےگــردم ••♻️|| تا زيباترين گــره دنيـا شڪل بگیــرد ڪور شدنَش با آن‌هايى ڪہ چشـم ديدن ندارند ••😬|| #علاجش‌وان‌یڪاد‌ویژس😉👌 🌹🍃| @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو |🐝° [😍] علوسَڪ خوشجِل من سَبــ🌙 سُــد لالا تُـنـ😴 استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_halal
°🎯| |🎯° (2) غـــرب بیــرون از لنـز هالیوود📷 در فیــلم های خود را به مــردم دنـیا نشان مےدهند غـافل از،اینڪه واقعیت چیزه دیگــری ست👊👊👊 منــبع📥 ڪتاب سرآب غرب فــــرنگـ بــدون سانســـــور👇 📡| @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_پنجاه_وشش ♡﷽♡ بیشتر فکر کرد...زیباییش! و حجابش ... و بیشتر فکر کرد و بی
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ آیه سامره را روی تختش گذاشت و بی هیچ حرفی از اتاق خارج شد و در را بست و با صدایی آرام گفت: نه مامان عمه من میرم اتاق کمیل یکم باهاش کار دارم خودش بگه بهتره... عقیله باشه ای گفت و آیه لبخند زنان سمت اتاق کمیل رفت...در دلش شادی وصف ناپذیری به پا بود... خوب بود...خیلی خوب بود ... محمد و پریناز و عقیله خیره به ابوذر بودند و لبخند محوی روی لب داشتند! در واقع همگی میدانستند که برای چه جمع شدند ابوذر با آرامشی که خودش هم از خودش انتظار نداشت شروع به صحبت کرد:خب من نیاز به مقدمه چینی که ندارم! میخواستم بگم که .... خب من نظرم در مورد یه خانمی مثبته و راستش میخواستم بگم که... عقیله داشت حوصله اش سر میرفت از این تعلل ها پس حرف آخر ابوذر را زد و گفت: پریناز جان و داداش محمد پسرتون زن میخواد! ابوذر متعجب به عقیله نگاه کرد و بعد لبخند خجلی به پدر مادرش که منتظر تایید حرفهای عمه اش بودند زد و گفت: بله ...همینی که عمه گفتند! پریناز بلند خندید و رفت کنار ابوذر نشست و او را درآغوش گرفت: ای جانم پسر مامان... الهی دورت بگردم خدا میدونه چقدر خوشحال شدم ..چرا حالا؟ محمد هم با لبخندرو به پریناز که محکم ابوذر را در آغوش گرفته بود گفت: یواش خانم خفه اش کردی! پریناز اما با ذوق گفتی: تو مادری نیستی محمد بدونی من تو چه حالیم و بعد با ذوق پرسید:حالا کی هست؟ ابوذر که حالا حرف زدن برایش راحت تر شده بود گفت: از هم دانشگاهی هامه آیه میدونه کیه! پریناز روی دستش زد و گفت: آی آی آی من میبینم این دختره و تو چند روزه مشکوک میزنین!! دارم براش! آیه که از سر و صداهای بیرون فهمیده بود ابوذر بالاخره جان کنده و حرفش را زده لبخندی زد! کمیل که او را زیر نظر داشت با خنده پرسید: بالاخره شازده به حرف اومد؟ بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_پنجاه_وهفت ♡﷽♡ آیه سامره را روی تختش گذاشت و بی هیچ حرفی از اتاق خارج ش
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ آیه سرش را از کتبهای تست کمیل در آورد و با اخم گفت: درست حرف بزن در مورد برادر بزرگترت! کمیل لبخند زنان دستانش را بالا برد و گفت: تسلیم خواهرم تسلیم! آیه خیره چشمان عسلی این برادر دوست داشتنی شد و خدا میدانست که چقدر این پسرک سر به هوا برایش عزیز است! کتاب تست را سر جایش گذاشت و روبه روی کمیل نشست: خب آقا داداش... شما به جای فضولی تو کار ابوذر به من توضیح بده که چرا وضعیت درسیت چنگی به دل نمیزنه؟ تو سال دیگه کنکور داریا! لبخند از روی لبهای کمیل پر کشید: من درس میخونم _این نتایج که اینطور نمیگه کمیل از جایش بلند شد و کنار آیه نشست:آیه من میخوام یه واقعیتی رو بهت بگم! آیه خونسر نگاهش کرد و گفت:و اون واقعیت؟ کمیل کلافه بود و آیه این را خوب درک میکرد: راستش من اصلا علاقه ای به رشته ای که دارم میخونم ندارم! راستش من اصلا کنجکاو نیستم بدونم ساختار DNAچطوره! یا از ترکیب فلان مواد شیمیایی چی میشه! آیه لبخند زد به این اعتراف صریح برادرش! و خودش را لعنت کرد که چرا زودتر نفهمیده بود! _خب آقا کمیل چرا الان؟ چرا حالا؟ _به خاطر حرف مردم! چه میدونم به خاطر بابا!اون همیشه دوست داشت منم یکی باشم مثل تو مثل ابوذر! _ولی تو نه آیه ای نه ابوذر ! تو کمیلی داداشی! کمیلی که فقط شبیه کمیله! بابا هیچ وقت تو رو مجبور به کاری نکرده کمیل! _میدونم میدونم آیه ولی ... حماقت شاخ و دم نداره که!من آدم ترسوییم! بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🎀🍃 🍃 #عشقینه #عقیق♥️ #قسمت_پنجاه_وهشت ♡﷽♡ آیه سرش را از کتبهای تست کمیل در آورد و با اخم گفت: درست
🎀🍃 🍃 ♥️ ♡﷽♡ _حالا رشته مورد علاقه ات چے بود؟ کمیل کمے این پا و ان پا میکند و میگوید:هنر! آیه آهے در دل میکشد ... راست میگفت کمیل! آن روحیه کجا و رشته تحصیلے اش کجا _کمیل چرا اینقدر با خجالت از علاقه ات حرف میزنے؟ هنر خیلے زیباست! کمیل متعجب به آیه میگوید: آیه یعنے از نظر تو این علاقه مسخره نیست؟ _چرا مسخره باشه دیوونه؟ تو میتونے یه هنرمند باشے! کسے که میتونه از زیبایے کاکتوس حرف بزنه و جهان رو خیلے زیبا تر از اونچیزے که ما فکر میکنم هست نشونمون بده کمیل خواست حرفے بزند که عقیله در را باز کرد و با سر و صدا گفت: شماها واسه چے چپیدید تو اتاق؟ آیه بیا بیرون داداش میخواد باهات حرف بزنه! آقا کمیل شما هم خیر سرت داداشت داره دوماد میشه ها! یه سرے یه صدایے! کمیل خندان همراه عقیله بیرون رفت و آیه چشمکے حواله اش کرد! باید در اسرع وقت وضعییت کمیل را پیگیرے میکرد...نفس عمیقے کشید و عطر محبت پیچده در این خانه را به ریه هایش فرستاد امشب چه شب خوبے بود... در اتاق را بست و به ابوذر خندان نگاهے انداخت...قدر تمام کهکشان چشمهایش نور داشت! عقیق در گردنش را لمس کرد زیر گوشش انگشترے نجوا کرد: این چندمین اتفاق خوبیه که دارے ثبتش میکنے؟ محمد آیه را فراخواند و آیه با سر و صدا و کل کشیدن نزد جمع خانوادگیشان رفت... حال همه چیز خوب بود... شب مهتابے و خانه گرم و صمیمے ... ابوذرے که با خنده به مسخره بازے هاے کمیل خیره بود! شیطانے کردنهاے مامان عمه در آن سن و سال لبخند موقرانه پدرش به آن جمع آغوش ذوق زده پریناز ... بہ قلم🖊 " ۲ "✨ ☺️ هرشب از ڪانال😌👇 🍃 @asheghaneh_halal 🎀🍃
🌙•| #آقامونه |•🌙 •| اے ڪه شیریـ😋ـنـ استـ نامـتـ چـونـ عسـ🍯ـل •| هـر طـلایـ🏅ـے جز شما باشـد بــ😉ـدل •| خــاڪ پایــ👇ـتـ سُرمه‌ے چـشمـ👀ـانـ مـا •| رهبــ💚ـر ما تــو مرادے مـا مریـ😌ـدیمـ از ازل #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے #نگاره(283)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🌺•° @Asheghaneh_Halal
#صبحونه °/ مےگویند روزے را صبـ🌤ـح ها تقسیم مےڪنند👌 هرڪجا هستید سهم امروزتون یڪ دنیا شادے😊🖐 و آرامـ💚ـش /° #صبحتون_زیبا💐 ☘°/ @asheghaneh_halal
💛✨ ✨ ❤️..| آمدے جـانـا گل رویت دل از عالـم ربــود ..| هـرنخ از سجـاده‌ے رویـت دل از عـالـم ربــود 💚 🍃 🌸..| @asheghaneh_halal ✨ 💛✨
🍃👒 #مجردانه زیباترین منش انسان راستگویے است! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوب است زیباترین صفت را در مقدمه ے زندگے، سرلوحه برنامه ے اجتماعے خود قرار دهیم... قطعا موفقیت در این است..☺️👌 #راستگوباشیم پ.ن: ندارم!😐 @asheghaneh_halal 🍃👒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°•| #ویتامینه🍹 |•° •😉•تشویق آقایون •🗣•به صحبت ڪردن و تبادل نظـر #خانوم‌هاحتماببینند...👌 #استادحورایے🎙 لحظہ ــهاے ویتامینے در😃👇 °•|🍊|•° @asheghaneh_halal
🌷🍃 🍃 #چفیه میـــــراث نبودنتـ جنـون هر روزه‌اے استـ ڪه صبح تا شب مرا سمتـِ قـــــاب عڪستـ مےڪشاند💔 تا در آغوشتـ بڪشــــم، ببوسمتـ صبح‌بخیـر و شـب‌بخیـر بگویــــم و از تصویرتـ دوستتـ دارم تحویل بگیرم...😔 #شھید‌محمدبلباسے #شهدا‌را‌یاد‌ڪنیم‌با‌ذڪر‌صلوات 🕊 @Asheghaneh_halal 🕊 🍃 🌷🍃