eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.3هزار دنبال‌کننده
21.3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🏴🍃 #چفیه | #خادمانه |ختم صلوات امروز 🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓ ❣| علےاصغــــر(ع) دسٺ‌هاےڪوچڪےڪه‌ گره‌هاے‌بزرگے‌باز‌مےڪند💔 ارسال تعـداد #صلوات به آے دے👇 •🌷• @F_Delaram_313 تعداد صلواٺ ها •• ۶۵۳۰ •• هر روز میزبان یڪ فرشته👇 |🏴| @asheghaneh_halal 🍃🏴🍃
Majid Banifatemeh - Lala Lala Golam Lala Lala Baharam.mp3
23.98M
- - - - - - #ثمینه عمو برا جشنت آب میاره💧•• پسر عموت هم گلاب میاره🌸•• اما همش خواب و خیاله😭•• #لالالالا‌گلم‌لالالالا💔 #سید_مجید_بنےفاطمہ 🎤 - - - @asheghaneh_halal - - -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[• #قرار_عاشقی⏰ •] بر درِ دوسٺ بہ امیدِ پناه آمدهایم همره خیلِ غم وحسرٺ و آه آمدهایم ندیدیم پناهے بہ همہ مُلڪ جهان لاجرم سوےرضا بهر پناه آمده‌ایم ❣یا امام رئوف❣ هرشب ـراس ساعت عاشقے😌👇 [•💛•] @asheghaneh_halal
▪️🍃 #همسفرانه در طوافِ روےِ تـــو مُحرِمـ شومـ روزے چنيـن ••|😌 پيرهنتــ لباس احـرامـ، ذڪرِ لبـــــ ••|☺️ حـُبُّڪـــ،همين...👌 #عاشقےفقط_باتوخوبہ💚 ▪️🍃 @asheghaneh_halal
°🐝| #نےنے_شو|🐝° 🙂] من مسهول زدن ای طبل خوچولوام اینام للاسای خادمی منه. 😔] حیلی این للاسای خِمّت لو دوس دالم اما الان حیلی حیلی نالاحتم 😢] ببشید باید بلم باسه عزادالی آماده بشم. 😞] التماس دعا خادم امام حسین(ع) استودیو نےنے شو؛ آبـ قنـ🍭ـد فراموش نشه👼👇 °🍼° @Asheghaneh_Halal
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_چـهـل_و_شـشـم هیچ سر و صدایی از سمت ما نمی آمد. یڪ دفعہ احمد آقا برگشت
🍃🎀 💚 |محرم| «استاد محمد شاهی» شبِ‌اولِ‌محرم که می رسید؛همہ‌یِ‌مسجدِ امین‌الدولہ سیاه پوش می شد همہ‌ی‌مسجد‌ عزادار می شد.این سنٺ حسنہ‌ از گذشٺه‌ میانِ‌ما ایرانی ها بود.حتی در روایاتی هسٺ‌که‌امام رضا (ع)در اولِ‌محرم خانہ‌خود را سیاهـ پوش می کردند. ایشان‌سفارش‌می کردند: اگر می خواهید بر چیزی گریہ کنید بر حسین(ع)گریہ کنید. احمدآقا در این کار پیشقدمـ بود.حتی اگر دیگران‌می خواستند‌ این‌کار را انجام دهند،خودَش‌را بہ آنها می رساند و با تمام وجود مشغولِ‌سیاهی زدن‌می شد. یک سال‌را یادَم هست که احمدآقا نتوانسٺ‌برایِ‌اولِ‌محرم بہ‌مسجد بیایَد بچہ‌هایِ‌بسیج‌ومسجد مشغول‌بہ‌کار شدند و خیلی خوب همہ شبستان را سیاه پوش‌ڪردند. ظُهر بود که احمد آقا بہ‌مسجد آمد.جمع‌بچہ‌ها‌دورهمـ جمع‌بودَند. احمدآقا بی مقدمہ‌نگاهی بہ‌در و دیوار کرد و جلو آمد،بعد گفٺ:بچہ‌ها‌دسٺِ‌شما‌دردنکنه. امـّا بغضْ گلویَش را گرفٺه‌بود.او ادامہ‌داد:شُما افتخارِ بزرگی پیدا کردید.بچہ هاآقا امام حسین(ع)خودَش‌از‌ شما تشکر کردند. برخی از بچہ‌هابہ‌راحتی از ک نارِ این جملہ‌گذشتند، اما مَن‌که‌حالاتِ‌ایشان‌رامی دانستَم خیلی به این جملہ‌فکر کردم. احمد آقا توسل‌بہ‌اهل‌بیٺ(علیهمُ‌اسلامـ)خصوصا ڪشتی نجاتِ‌آقا اباعبدالله(ع) را بہ‌بهترین‌وسیلہ‌برایِ‌تقرب‌بہ پروردگار و محوِ گناهـان‌می دانسٺ.برایِ‌همین‌بہ‌بنده امر می کرد که برایِ بچہ ها مداحی کنم. هربار که به زیارَت حضرٺ عبدالعظیم حسنے(ع)می رفتیم..؛بہ‌من‌مےگفٺ:همین‌جاروبہ‌رویِ‌حرم بنشین و برایِ‌بچہ‌ها بخوانْ. در دسٺ‌نوشته‌هایِ‌احمد آقا بہ این امر مهم بسیار سفارش شده. حتی توصیہ‌می کرد که‌ برایِ‌ ازبین رفتنِ‌تاریکی قلب و روح، متوسل‌بہ‌شهید کربلا شوید. در یکی‌از‌متن‌هایِ‌بہ‌جا مانده در دفٺرِ خاطراتِ احمد آقا درمورد امام حسین(ع)آمده: " در روز اربعین وقٺی به هیئت رفتم در خودم تاریکی می دیدم .مشاهده کردم قفسی در اطراف من ایجاد شده و زندانی شده‌ام! امـا وقٺی‌سینہ‌زنی وعزاداری آغاز شد مشاهده کردم که قفس از بین رفت این همـ از کراماتِ مجلسِ سیدالشهداء(ع)اسٺ." بار ها شنیده بودم که می گفت: در مجلسِ‌عزای سیدالشهدا(ع)نوری وجود دارد که منشأ آن حرم مطهرِ آقاسٺ. در این مجالِس گویی خود حضرٺ در کنار می ایستد و میهمانانِ خود پذیرایی‌می کند. بہ قلــم🖊: گروه‌فرهنگےشهیدابراهیم‌هادے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🎀
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍃🎀 #عشقینه #عارفانه💚 #قسمت_چـهـل_و_هـفـتم |محرم| «استاد محمد شاهی» شبِ‌اولِ‌محرم که می رسید؛همہ‌
🍃🎀 💚 《سپاه پاسداران》 خانواده و دوستان شهید اواخر سال۱۳۶۱بود. احمد در مدرسه ای مروی مشغول به تحصیل در رشته ی ریاضی بود. یک روز از مدرسه تماس گرفتند و گفتند: احمد چند روز است به مدرسه نیامده؟ آن شب، بعد از نماز که به خانه آمد با سوالات متعدد ما مواجه شد: احمد، چرا مدرسه نمیری؟ احمد این چند روز کجا بودی؟ اوهم خیلی قاطع و با صراحت پاسخ داد: من دنبال علم هستم، اما مدرسه دیگر نمی تواند نیاز من را برطرف کند. تاحالا مدرسه برای من خوب بود اما آنجا الان برای من چیزی ندارد! من چند روز است که در کنار طلبه ها از جلسات و کلاس های حاج آقا حق شناس استفاده میکنم. به این ترتیب احمد دوران تحصیل رسمی را در دبیرستان رها کرد و به جمع شاگردان مکتب امام صادق(علیه السلام) و طلاب علوم دینی پیوست. احمد آقا طی دورانی که رشته ریاضی را در دبیرستان می خواند نیز در کنار درس مشغول مطالعه ی کتب حوزوی بود، اما حالا تمام وقت مطالعه خود را به این امر اختصاص داده. او طلبه رسمی، به این صورت که همه ی کتاب های رسمی حوزه را بخواند نبود بلکه در محضر استاد بزرگوار خودش شاگردی می کرد. برای همین آیت الله حق شناس و دیگر بزرگان حوزه های علمیه امین الدوله کتاب های مختلفی را به او معرفی می کرد تا بخواند. او سیر مطالعاتی خاصی داشت. در کنار آن بارها دیده بودم که کتاب های علمی می خواند. هیچ وقت اورا بیکار نمی دیدیم. برای وقت خودش برنامه داشت. مقدار معینی استراحت می کرد. بعد از آن مطالعه و کارهای مسجد و رسیدگی به کارهای فرهنگی و پذیرش بسیج و... چندبار در همان سنین شانزده سالگی تصمیم به حضور در جبهه گرفت. اما به دلیل اینکه یکی از برادرانش شهید شده بود و...موافقت نشد. تااینکه سال ۱۳۶۲ تصمیم خود را گرفت. برای کمک به اهداف انقلاب و اینکه بتواند حداقل کاری انجام داده باشد وارد سپاه پاسداران شد. احمد آقا بلافاصلہ جذب واحد سیاسی وابسته به دفتر نمایندگی ولی فقیه در سپاه شد. به یاد دارم که می گفت: ما در مجموعه ای قرار داریم که زیر نظر آیت الله محلاتی است و از ایشان برای ما هم تعریف می کرد. احمد آقا در دفتر آقای محمدی عراقی مشغول فعالیت شد. شنیده بودم در واحد سیاسی سپاه مشغول فعالیت است شماره تلفن محل کار ایشان را داشتم. تماس گرفتم و شروع کردم سر به سر احمد آقا گذاشتن. وقتی فهمید من هستم خندید و گفت: اینجا وقت من در اختیار سپاه است. اگر کاری داشتی شب توی مسجد صحبت می کنیم. شب هم توی مسجد به سراغ احمد آقا رفتم. می دانستم نیروهای واحد سیاسی اطلاعات مهمی در اختیار دارند. گفتم: احمد آقا چندتا از خبرهای دست اول را به من بگو! نگاهی به من کرد و برای اینکه دل من را نرنجاند چند خبر مهم همان روز که همه ی مردم از اخبار شنیده بودند را بیان کرد! احمد آقا دو سال در واحد سیاسی سپاه حضور داشت. دراین مدت به او اجازه حضور در جبهه را نمی دادند. تا اینکه توانست موافقت مسئولان را برای حضور در جبهه بگیر و به صورت بسیجی راهی شد. بہ قلــم🖊: گروه‌فرهنگےشهیدابراهیم‌هادے ☺️ •• @asheghaneh_halal •• 🍃🎀
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
🍂🕯🍂 🕯 #حسینیه 🏴پرسھ بر سالار🏴 ⇦ #مجلس_پنجم ⇨ •{السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)‌}• 🍃اما ناگھا
🍂🕯🍂 🕯 🏴پرسھ بر سالار🏴 🌴بازخوانی دقایقى از ظهر روز عاشورا🌴 ⇦ ⇨ •{السلام علیک یا اباعبدالله الحسین(ع)}• 🍃اضطراب و نگرانے و دل‌شوره همه اهل حرم را فراگرفته است. براى اطلاع از سرنوشت سالار شهیدان به بالاے تل زینبیه مےروند. آن مکان به‌ خوبے بر قتلگاه مشرف است. فاصله تل تا قتلگاه به حدے است که همه‌ے حوادث قابل‌مشاهده و غالب سخنان قابل‌شنیدن است. ▪️آنچه در برابر دیدگانشان در حال وقوع هست، باورکردنے نیست. زاده رسول خدا(ص)، نیم‌خیز در گودالے نشسته است. کتفش براثر ضربت شمشیر زرعه بن شریک، شکافته شده و دهان بازکرده است. ▪️بیش از سیصد زخم عمیق بر بدنش واردشده است تمام لباس عین شیله سرخ سرخ است. تعداد بےشمارے نیزه و تیر در بدن مبارکش فرورفته است. ▪️عبداللّه، این کودک امام حسن(ع) که روے تل ایستاده است تاب دیدن حال عمو را ندارد. به ‌طرف قتلگاه خیز بر مےدارد. زینب تلاش مےکند مانع رفتن او به میدان شود. حسین(ع) از خواهر مےخواهد جلو عبداللّه را بگیرد. اما او خود را از دست عمه مےرهاند و خود را به عمو مےرساند. دست در گردن مجروح و خونین عمو مےاندازد. ▪️مےبیند ابجز بن کعب شمشیر به دست به‌ قصد وارد کردن ضربھاے دیگر به حسین(ع) نزدیک می شود. به هنگام فرود آمدن ضربه، دست خود را حائل مےکند. دست کوچکش از شدت ضربه قطع مےشود و از پوست آویزان مےگردد. 🍃حسین(ع) برادرزاده را در آغوش میگیرد. خون از دست قلم شده اش فوران مےکند. تیرها پشت سر هم بر بدن عمو و برادرزاده اصابت مےکند و عبداللّه پس از لختے در آغوش عمو آرام میگیرد. حسین(ع) او را بر روے خاک‌ پا به قبله مےخواباند... •°● این تا روز یازدهم محرم ادامه دارد با ما همراه باشید ●°• نویسنده: ✒️ ▪️ @Asheghaneh_halal ▪️ 🕯 🍂🕯🍂
[• #آقامونه😌☝️ •] •| امشبــم را◾️ |• مـأمنـے جـویـم😌 •| بـه روی شـانـه‌ات..❤️ ۱۴ ثانیه به عڪس☝️😍 بنگرید! ••چه تفاهم نابے داریم😉•• #هما_کشتگر|✍ #سلامتے_امام‌خامنــه‌اے_صلوات #شبنشینے_با_مقام‌معظم_دلبرے😍 #نگاره(497)📸 #ڪپے⛔️🙏 °•🔘•° @Asheghaneh_Halal
[• #پابوس •] . . . گر نیاینـد جوانان حـرم یارے مـن کہ برد خیمہ تنت را جگـــرم ســـوخـــــــتــــــ علــــــــے . . . #روز_هشتم_محرم🍂 #جوانان‌بنی‌هاشم‌بیایید...!😭😔 #جگرم_سوخت_علے💔 #حضرت_علے‌اکبر(ع) . . [•🏴•] @asheghaneh_halal
💍 #همسفرانه 🍃فردوس برین خانه‌ے عشاق حســـین استــ🍃 🌼صدشڪر ڪہ مــا جزو محبــــــان حسـیـنیم🌼 #حب_عــلوے💜 #عشق_فاطمۍ🌹 @Asheghaneh_halal 💍