عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_چهل_و_هفت -بازم نمی خوای حرف بزنی نه؟ سهیل عصبانی بود، از
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_چهل_و_هشت
انگار صدای گریه فاطمه قطع شد ... حالا اون بود و ادای نذرش ... اون بود و خدایی که وعده داده بود : الا بذکر الله تطمئن القلوب )بدانید و آگاه باشید که تنها با یاد خدا دلها آرام میگیرد(
چشمهای معصوم ریحانه دلش رو به درد آورده بود، هر روز جلوی در اتاق می ایستاد و به مادرش نگاه میکرد ،فاطمه هم بهش نگاه میکرد، گاهی وقتها آغوشش رو باز میکرد و محکم بغلش میکرد و عاشقانه می بوسیدش ،خودش هم به این نتیجه رسیده بود که به خاطر اون چشمها، به خاطر ریحانش باید با این غم کنار بیاد ... به یاد علی بودن چیزی رو عوض نمیکرد ... با خودش ناله میکرد: کاش حداقل برای آخرین بار میذاشتن ببینمش ... کاش میتونستم فقط یک بار دیگه صورت معصومش رو ببوسم...
از دست سهیل خیلی شاکی بود، هر کاری میکرد نمیتونست به خاطر اینکه نذاشت علی رو ببینه و فقط یک سنگ قبر سفید رو نشونش داد ببخشتش... اما زندگی بود ... و باید بلند میشد...
+++
ساعت زنگ خورد، موبایلش رو نگاه کرد، ساعت 7 بود، باید کم کم بیدار میشد و میرفت سر کار، چشمهاش رو
مالید و از جاش بلند شد، نگاهی به فاطمه انداخت، انگار خوا ب بود . از جاش بلند شد و مشغول لباس پوشیدن شد که فاطمه از جاش بلند شد، متعجب نگاهی بهش کرد و گفت: سلام خانوم خودم ... چه عجب؟ زوده ها، ساعت تازه هفته
فاطمه سرد سلامی کرد و ملافه رو از روی پاش برداشت ،سهیل نگران نگاهش کرد، هنوز پاهای فاطمه اونقدر قوی نشده بود که تنهایی بتونه از جاش بلند شه، فورا به سمتش رفت و گفت: دستتو بده به من.
-خودم میتونم
-بر منکرش لعنت، اما حالا افتخار بده دست ما رو بگیر
فاطمه بدون توجه به سهیل پاهاش رو از تخت آویزوون کرد، دستش رو به لبه میز گرفت و سعی کرد بلند شه، اما انگار سخت تر از چیزی بود که فکرش رو میکرد، پایی که یک ماه توی گچ بوده و از چند جا شکسته بود، توانی نداشت که بتونه فاطمه رو تحمل کنه. سهیل بی تاب نگاهش میکرد، فاطمه عصبانی گفت: دیرت شد، به سلامت...
-یعنی برم دیگه خوش مرام؟
فاطمه چیزی نگفت، اما سهیل از جاش تکون نخورد، میدونست فاطمه تنهایی شاید بتونه راه بره، اما بلند شدن خیلی سخت بود. فاطمه که میدید سهیل قصد رفتن نداره، دوباره سعی کرد، این دفعه تا حدودی تونست روی پاهاش بایسته،
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
عاشقانه های حلال C᭄
💐•• #عشقینه #سجاده_صبر💚 #قسمت_صد_و_چهل_و_هشت انگار صدای گریه فاطمه قطع شد ... حالا اون بود و ادای
💐••
#عشقینه
#سجاده_صبر💚
#قسمت_صد_و_چهل_و_نه
آخیشی گفت و سعی کرد قدم برداره که انگار پای راستش قفل شده بود و تعادلش رو از دست داد، سهیل فورا بغلش کرد و نذاشت بخوره زمین، عصا رو داد دستش و گفت: یکهو که نمیشه عزیز من، کم کم باید تلاش کنی
...
فاطمه که توی این مدت به شدت دل نازک شده بود، بغض کرد اما به زور بغضش رو فرو خورد و گفت: خودم میتونم برم
لرزش صداش نشون میداد که بغض سنگینی داره، سهیل هم اینو فهمیده بود، نفسی کشید و چند لحظه با خودش کلنجار رفت و بعدش گفت: بفرمایید...
بعد هم از سر راهش کنار رفت و به سمت کیفش رفت، وسایلش رو جمع کرد و در حالی که از در اتاق میرفت بیرون گفت: ناهار میام درست میکنم، سر گاز نرو... مواظب خودت هم باش ... خدافظ
فاطمه به رفتن سهیل نگاه میکرد، خودش هم نمیدونست چرا اینقدر لج باز شده، چرا دلش میخواد با همه چیز و همه کس لج کنه ... لنگان لنگان به سمت آشپزخونه رفت...
+++
ریحانه رو از پیش دبستانی گرفت و به سمت خونه رفت .در خونه رو که باز کرد بوی سوختنی بدی می اومد، در حالی که به سمت آشپزخونه میرفت صدا زد: فاطمه.
اما صدایی نمی اومد، به آشپزخونه که رسید، دود غلیظی همه جا رو گرفته بود، فورا گاز رو خاموش کرد و پنجره رو باز کرد و رو به ریحان گفت: بابا برو ببین مامان کجاست.
ریحانه سریع به سمت اتاقها رفت، خبری نبود، سهیل فورا به سمت دستشویی رفت، کسی نبود، در حمام رو باز کرد که با دیدن فاطمه که روی زمین افتاده قلبش ایستاد: فاطمه ... بعد هم فورا به سمتش رفت
فاطمه که در حال گریه کردن بود، نگاهی به سهیل انداخت و گفت: در رو ببند...
-آخه دختر خوب، تو چیزی به نام عقل هم داری؟! تنهایی اومدی حمام؟ ... پاشو...
زیر بغل فاطمه رو گرفت وبلندش کرد، فاطمه چیزی نمیگفت و بی صدا اشک میریخت. سهیل فاطمه رو روی صندلی ای که مخصوص فاطمه آورده بود توی حمام گذاشت و گفت: چرا گریه میکنی آخه؟ ... به خدا خوب میشی ... پس
#ڪپےبدونذڪرناممنبع
#شرعــاحراماست☺️👌
•• @asheghaneh_halal ••
💐••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[• #ویتامینه ღ •]
🎥 | نگاهتون رو نسبت به انتخاب همسر عوض کنید!
💞استاد پناهیان
#عقدمونوتوآسمونابستن🌈
ویتامینہ ـزندگے ڪنید😉👇
[•ღ•] @asheghaneh_halal
[• #مجردانه♡•]
ای جوان ها!
به ازدواج بشتابید.💞
پدرها و مادرها!
دختران و پسران را که آماده ازدواج هستند، تزویج کنید. این همه قید و بند قرار ندهید.❌
ای پدران دختر ها!
دخترها را برای داماد پولدار و اشرافی و شغل دار و نام و نشان دار و اسم و رسم دار نگه ندارید.✖️
اگر میبینید یک جوانِ مسلمانِ مومنی است، دختر و پسر هر دو مسلمان، هر دو کفو، وسایل ازدواجشان را فراهم کنید. اینقدر سنگ بر سر راه ازدواج نیندازید.❌
«بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه نماز جمعه ۵۹/۹/۷»
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
مجردان ـانقلابے😌👇
[•♡•] @asheghaneh_halal
🌼🍃
🍃
#طلبگی
✨«به اجداد طاهرینم قسم ؛ برای هر نگاه به نامحرم ، انسان را دو هزار سال نگه می دارند!
دکمه پیراهنی که با دست خودت بستی ، چه بسا با دست غسّال گشوده شود!
اگر به "معراج السعاده" عمل کنی ، پرواز روح می یابی. کنج خانه می نشینی و با روح ، به زیارت معصومین می روی!
سفره نماز شب اگر گسترانده شود ، طعامش را خدا می نشاند.
دست را اگر به جای "زنگ" بر "دیوار" بگذاری ، دری به رویت گشوده نمی شود. "زنگ" منزلگه حقّ ، "اهل بیت" اند. اهل سنّت ، دست بر دیوار عالم اسلام نهاده اند. لذا در به رویشان بسته است.
از خدا بخواهید فرج سیّد (امام عصر) را برساند. غیبتش طولانی شده!»✨
#آیتاللهسیدجوادحیدرےرحمةاللهعلیه
🌼🍃
🍃 @asheghaneh_halal
🍃💜🍃
💜🍃
🍃
#ریحانه
رفته بودم پارچه فروشی 🌹
فروشنده به خانوم مشتری که ماسک زده بود گفت: حاج خانوم😊
خانومه گفت: حرف دهنتو بفهم 😠😐
من عمرا برم حج😓
برم پولمو بریزم تو جیب عربا😳
.
تو دلم گفتم: نه برو دوبی بریز تو جیب اماراتیها 😄
انگار اهالی دوبی عرب نیستن و فقط عربستانیها عربند ...😒
چنان علیه مناسک حج تبلیغات کردن که مردم ما مخیله شون رو از دست دادن و فقط عربستانیها رو عرب میدونن .🙁
حالا هم که این دولیتریهای لس آنجلسی میرن اونجا تا بزرگترین کنسرت تاریخ عربستان و منطقه رو تو عربستانی که بوسیله اسلام متمدن شد اجرا کنند و ایرانیهایی هم که تا بحال مخالف سفر به عربستان برای مناسک حج بودند اما حال برای شرکت در این کنسرت حاضرند کلی هزینه کنند😏
.
اینجوری مغز و روان مردم ما رو تیلیت میکنن
وقتی از تهاجم فرهنگی حرف میزنیم منظورمون همینه .
راستی شما از کدوم دسته اید؟؟ اگر از دسته ای هستید که مسافران سفر حج رو نقد میکردید پس در رفتار خودتون تجدید نظر کنید و اینقدر تحت القائات مخبران فاسق نباشید چرا که از حالا مجبورید سفر به عربستان رو مدح و ستایش کنید....
#سلبریتی
#حج
#بیکفایتی
@Asheghaneh_halal
🍃
💜🍃
🍃💜🍃
🍃🕊🍃
#چفیه | #خادمانه
📿|ختم صلوات امروز
🍃| هــدیـہ بہ شهید⇓
❣| ابراهیمهمٺ
#سالروزشهادٺ💔
ارسال تعـداد #صلوات به آے دے😌👇
•🌷• @F_Delaram_313
تعداد صلواٺ ها
•• ۳۵۰۰ ••
هر روز میزبان یڪ فرشته😃👇
|❤️| @asheghaneh_halal
🍃🕊🍃
📚✨
【• #تیڪ_تاب🎁 •】
.
.
✐ـــ ـ ــــ ـ اگر فعال فرهنگے هستے،
اگر دوست داری که فعال فرهنگے باشے😉...
دوست داری سخنور بشے؟ دوست دارے در بحث و مناظره شڪت ڪنے؟
دوست دارے توانایی حل تعارض رو داشته باشی؟ دوست داری نقد وتحلیل شخصیت داشته باشي؟
دوست دارے در اداره تشڪیلات، گروه و ڪلاس مهارت ڪسب ڪنے؟ دوست دارے در جذب نیرو موفق باشي؟
دوست دارے در مدیریت بحران و مقابله با جنگ روانے توانمند باشے؟ و . . . . . . . .
✍🏻دفترهای مهارتے ۱۵جلدے
"فعالان فرهنگے" ⇜ پیشنهاد ویژه ما به شما؛ جـوانـ✌️ــان پرشور و فعالان فرهنگے پرانگیزه ست🤩
کتـــ📖ـاب :
فـعـــالان فـرهنڱـــے❣
°| به قلمــ :
دڪتر رامین تبرائے🌸🍃 |°
ناشر :
کانون اندیشه جوان وابسته به موسسه کانون اندیشه جوان تهران
#ڪتاب_خوب
.
.
مــطالـعہ با طـعـم لذٺـــــــ😃👇
°• 📚✨•° @asheghaneh_halal
#پشتک
زیبایی یعنی همین شادی های کوچیک...
خوشگل ــسازے😌👇
@ASHEGHANEH_HALAL
🍃