زمان:
حجم:
1.04M
◾دشتی شب هفتم اباعبدالله◾
بسوز ای دل شبِ هفتم رسیده
به یاد لاله ی در خون تپیده
بسوز ای دل رسیده هفتمین شام
شرارِ غم ریخته اندر این کام
زمین و آسمان می گرید امشب
برای این دلِ بی تابِ زینب
دلم با یاد عاشورا غمین است
شبِ هفتِ حسین سالار دین است
هنوز از قتلگه آید نوایی
بگوید ای حسین جانم کجایی
درون کربلا غوغاست امشب
عزای هفتمِ مولاست امشب
زِ علقم میرسد عطر گُلِ یاس
کجا افتاده اند دستان عباس
کجایند اکبر و شش ماهه اصغر
کجا افتاده اند گلهای پرپر
به دشتِ کربلا زهرا رسیده
تسلایش دهید با اشک دیده
غم هفت روزه دارد این دلِ من
خدا داغ حسین شد حاصل من
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
@Maddahionlinمداحی_آنلاین_قبله_ی_عاشقان_بود_تربت_با_صفای_تو_کریمی.mp3
زمان:
حجم:
4.04M
⏯ #واحد احساسی
📋قبله ی عاشقان بود تربت باصفای تو
#حاج_محمود_کریمی
#امام_حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قبله ی عاشقان بود تربت باصفای تو
کعبه ز دور می برد سجده به کربلای تو
پیش تر از ولادتم بوده به تو ارادتم
خلق نگشته، گشته ام عاشق و مبتلای تو
توئی امام عشق ها، تو داده ای به خون بها
که ذات لایزال حق، آمده خونبهای تو
دست به دست می برند اشک محبّت مرا
عنایتی که روز و شب، گریه کنم برای تو
فاطمه جامه می دَرَد بر سر نی چو بنگرد
اشک دو دیده ی تو و گریه ی بی صدای تو
از چه نگشت چرخ دون بر سر خاک واژگون
دید چو شسته شد به خون، روی خدا نمای تو
کاش و غمت کُشَد مرا خورد به هم گره چرا
پنجۀ ظلم قاتل و طّره ی مشک سای تو
کاش به دشت کربلا سوخته بود بر ملا
بال همه فرشتگان زآتش خیمه های تو
زهی محبّت و وفا که از فراز نیزه ها
سایه به خواهر افکند صورت دلربای تو
معجزه میکند سرت از دم روح پرورت
بخوان بخوان که خواهرت سر شکند به پای تو
#نخل_میثم
#غلامرضا_سازگار
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
.
🔁 بازنشر 🔁
#زمزمه
#امام_زمان (عج)
#امام_حسین علیه السلام
#کاروان_اسرا
#سبک_خیلی_سخته
سبک: محسن عرب خالقی
شعر: #عبدالله_باقری
〰〰〰〰〰〰
یابنالحسن میدونم که صاحب عزایی آقا
یابنالحسن دلم باز گرفته کجایی؟ کجا
یابنالحسن نشستم برای گدایی بیا
شال عزات و قربون / بغض صدات و قربون
هر صبح و شام میباری / خونْ گریه هات و قربون
حق داری کوه غیرت / سنگینه این مصیبت
چون همخوانی نداره / "زینب" "بازار" "اسارت"
یابن الزهرا یامولا ۴
〰〰〰〰〰〰
یابنالحسن کجا مجلس روضه داری آقا
یابنالحسن کجا سر رو دیوار میذاری کجا
یابنالحسن بخون روضهی بی قراری بیا
سرِخورشید به نیزه است / حاملِ نیزه هم مست
تماشاچی زیاده / گذرها میشه بن بست
کاش حاملینِ این سر / قدری برن جلوتر
تا نگاها نیفته / به حرم پیمبر
یابن الزهرا یامولا ۴
__
#زمزمه #شب_جمعه
#امام_سجاد علیه السلام
#سبک_خیلی_سخته
سبک: محسن عرب خالقی
شعر: #عبدالله_باقری
〰〰〰〰〰〰
شبِ جمعه محاله نیفتم به یادِ حرم
این هفته هم جاموندم آخه رام نداده حرم
توو هیأتم همین از سرم هم زیادِ حرم
دیر نمیشه ایشالا / یک شب جمعه هم ما
زائر قتلگاهیم / با ناله های زهرا
ای بی کفن بُنیَّ / خونین دهن بُنیَّ
به رو اُفتادی رو خاک / عریان بدن بُنیَّ
مادر برات بمیره
〰〰〰〰〰〰
زبانحال امام سجاد علیه السلام 🔻
امامی که شده بین آتیش گرفتار منم
امامی که شکسته غرورش هزار بار منم
امامی که همه عمر و بوده عزادار منم
من بین قتل و غارت / رسیدم به امامت!
آتیش خیمه اوّل / اومد برای بیعت
خورشید بی پیرهن بود / آسمون سینه زن بود
فرارِ اهل خیمه / اوّلْ فتوای من بود
واویلتا واویلا
〰〰〰〰〰〰
امامی که با زنجیر کشیدن توو بازار منم
امامی که حرم رو دیده بین انظار منم
امامی که همه عمر و بوده عزادار منم
یادم نمیره غربت / چهل منزل جسارت
ملعونی کرد اشاره / به ناموس نبوّت
اونکه برام عذابه / یادِ بزم شرابه
یادم نمیره دفنِ / سه ساله توو خرابه
واویلتا واویلا
👇
0917 342 6998شب جمعه دل من بی تابه.mp3
زمان:
حجم:
1.52M
#نوحه
#واحد
#امام_حسین_واحد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شب جمعه دل من بی تابه
چشام بی خوابه
آخه زهرا حرم اربابه
چشاش پر آبه
روضه خون همه اصحابه
ولی یجور دیگه
روضه خون قحطیه آبه
با لب تشنه کشتنت حسینم
غریب گیر آوردنت حسینم
▪️اگر کشتند چرا آبت ندادند
▪️چرا زان دُر نایابت ندادند
داره میرسه صدای ناله
یکی بد حاله
پرپره تنه یه هجده ساله
شبیه لاله
نقش آبه همه ی آماله
پدری که دو سه ساعته دیگه
ته گوداله
داره حسین یا ولدی میخونه
واویلا
علی اکبرش آخه جوونه
واویلا
با اربا اربا تن نیمه جونه
▪️جوانان بنی هاشم بیایید
▪️علی را بر در خیمه رسانید
#شب_جمعه #امام_حسین
.
Hasan AtaeiAUD-20210710-WA0017.mp3
زمان:
حجم:
3.22M
#شب_جمعه
شب جمعه دل من بی تابه
چشام بی خوابه
آخه زهرا حرم اربابه
چشاش پر آبه
#حسن_عطایی🎤
.
#شور_امام_حسین
#امام_حسین
اگر که عضو عضو من ز هم شود جدا حسین
جدا نگردم از غمت به عزت خدا حسین
منم منم منم منم تو را تو را گدا حسین
ز دور خردسالی ام تو را زدم صدا حسین
الهی آنکه جان من شود تو را فدا حسین
تمام عمر بوده ام گدای یک نظاره ات
به سینۀ شکسته و به قلب پاره پاره ات
نه من تو را رها کنم نه تو مرا رها حسین
به اشک دیدۀ ترت به خون پاک حنجرت
به حنجر بریده و به قطعه قطعه پیکرت
به رأس از بدن جدا به صورت منوّرت
به جای تازیانه و تن کبود دخترت
مرا ز من جدا کن و ز خود مکن جدا حسین
اگر مرا رها کنی تو را رها نمی کنم
سر از تنم جدا کنی چون و چرا نمی کنم
****
.
◾️ شب هفتم شهادت #امام_حسین، شب #امام_زمان عجلاللهتعالیفرجه و روضهی سیدالشهدا علیهالسلام
کاش روی زبان ما غیر فرج دعا نبود
دعا به غیر فرجت روی زبان ما نبود
آه غریب فاطمه فدای بیکسی تو
کاش که حرف دوری وفراق تو شها نبود
هرکه سوال میکند بهخاطر چه زندهای
به غیر شوق دیدنت حرف دگر مرا نبود
پیر شدیم و قاب شد منتظرانت عکسشان
حاجتشان جزفرجت به صبح جمعهها نبود
کجاست ندبه خوان تو که باز ندبه سر دهد
بخواند این بیت بران لبی که جز تو وانبود
بیا بیا که سوختم زهجر روی ماه تو
چرا به غیر سوختن آخر این بیا نبود
دلم پر است دلبرم نه از شما که ازخودم
ببخش این شکسته را که لایق شما نبود
ببخش اگر به غیر تو بفکر دیگری شدم
ببخش اگر که عمر من جزگنه وخطا نبود
ببخش اگر که چشم من لایق دیدنت نشد
ببخش اگر عبادتم به غیر از ریا نبود
ببخش جان مادرت مرا عزیز فاطمه
که غیر بخشش عادت جد تو مرتضا نبود
اگر که مردم ونشد ببینمت قرارمن
بر سرقبرمن بیا بگو جدا زما نبود
بگو که هرچه بود او گریه کن حسین بود
آتش سینه اش بجز ماتم کربلا نبود
به قبرشش گوشه قسم به قبرهم اگر روم
ندبه کنم که جز فرج حاجت این گدا نبود
صحبت کفن و دفن شد رفت دلم به کربلا
مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفا نبود
تکه حصیر خانه ی اهل دهات وای من
مگر به کربلا کفن به غیر بوریا نبود
چه کردهاند اسبها با تن غرق خون او
که پشت و روی حضرتش مشخص ایخدا نبود
نشد که از زمین بلند پیکرش بیسرش کند
که با زمین یکی شده زخاکها جدا نبود
چگونه در کفن تنش نهاد زین العابدین
چگونه در لحد نهاد لرزه به ماسوا نبود
مستحب است اینکه سر بروی خاکها نهی
این تن پاره پاره را سری به تن چرا نبود
خنجر کند و گردنش چه بد بریده حنجرش
کاش حسین فاطمه ذبیحا بالقفا نبود
نه شانهای نه گردنی نه استخوان سالمی
که جای تلقین به تنِ مرمل دما نبود
چو عمهاش بوسه زد او گلوی رشته رشته را
که نا دگر به پیکر علیِ نینوا نبود
گفت خداحافظ ای تشنه لب شهید من
دلم بداغ ماتمت کاش که مبتلا نبود
به سربیا سری بزن به اهلبیت مضطرت
بگو که جایشان پدر کنار بردهها نبود
بزم یزید بیحیا ناله زنیم (روضهخوان)
طشت طلا سرحسین جوابش این جفا نبود
#شب_سیزدهم_محرم
#هفده_محرم
#دفن_شهدا
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
****
مشابه سبکهای زیر خوانده میشود
👇
سید مهدی حسینی4_5861661556151947186.mp3
زمان:
حجم:
11.23M
#شور
#امام_حسین
به کربلا کفن مگر بغیر بوریا نبود
مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود
مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند
مگر که پاره پیروهن به پیکرش روا نبود
سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا
کفن برای او بجز شکسته نیزه ها نبود
تشنه جگر شهید شد ز ظلم دشمنان مگر؟
فرات مهر مادرش سیده النساء نبود
گر از بدن بریده شد سر عزیز مصطفی
دگر به نوک نیزه ها نهادنش سزا نبود
------
به سوی شام و کوفه ات چه ظالمانه می برن
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برن
سر تو را به روی نی زدند این ستمگران
نمی رو م ولی مرا به این بهانه می برن
4_5776112718218003977.mp3
زمان:
حجم:
1.93M
#زمزمه_اسارت_اهلبیت_ع
#بردنم_من_و
🔘🔘916🔘🔘
☑️بنداول
بردنم من و داداش تو بازار
بردنم به ضرب و زور با ازار
غیرتیه من میبینی جمعن
دور خواهرت یک قومه اشرار
.....
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
توپای بچه های
تو خار دیدم
برادر
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
تو پای بچه های
تو خار دیدم
برادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند دوم
حال مو نفهمیدن این مردم
هی به من می خندیدن این مردم
هلهله ها می کردن کنیزا
دور من می رقصیدن این مردم
دیدم من اشک اب و
دیدم حاله رباب و
تو رفتی و من اخر
دیدم بزم
شراب و
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ازار دیدم برادر
بازار دیدم برادر
توپای بچه های
تو خار دیدم
برادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بند سوم
یادمه شکافه ابروت برادر
نیزه ها میخورد به پهلوت برادر
یادمه به زیر تیغ و نیزه ها
تیکه تیکه های بازوت برادر
قاتل رسید می دیدم
خنجر کشید می دیدم
از پشت سر برادر
سرو برید
می دیدم
ای
سر روی نی
می بینی زینب
نداره دیگه
توون داداش
ای
سر روی نی
تو بازار می دن
مارو با انگشت
نشون داداش
ای حسین مظلوم برادر
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجید_مرادزاده
4_5778364518031689722.mp3
زمان:
حجم:
1.44M
#زمینه_اسارت_اهلبیت_ع
#حا_و_سینم
🔘🔘9⃣1⃣9⃣🔘🔘
☑️بنداول
حا و سینم/ نیزه نشینم ای وای من وای من نور عینم
یا و نونم/ من روضه خونم ای وای من وای من یاحسینم
من خمیدم /دیگه بریدم ای وای من وای من یاحسینم
دیگه خستم پیر وشکستم ای وای من وای من یاحسینم
....
یاحسین(ع)
باقلب زار و /از نیزه دارو/مرکب سوار و
هرجا اسمت رو بردیم
توو ازدحام و/از روی بام و/مردای شام
همگی سیلی خوردیم
حسین یاحسین(ع)
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
ای قرارم/نیزه سوارم/ای وای من وای من/یاحسینم
نور دیده/ای سربریده/ای وای من وای من/ای برادر
میگم از دل /بین اراذل/ای وای من وای من جان خواهر
ای برادر/ای پاره حنجر/ای وای من وای من/جان خواهر
.......
یاحسین (ع)
روزی هزار بار/باچوب اشرار/با پای پرخار
رو زمینا افتادم
دل غرقه در خون/باچشمِ گریون/حال پریشون/بارقیه ت جون دادم
حسین یا حسین«ع»
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
ای شهیدم/ای روسپیدم/ای وای من وای من واحسینم
زیرخنجر/لب تشنه مضطر/ای وای من وای من واحسینم
بین گودال/افتادی بی حال/ای وای من وای من واحسینا
زیر دشنه/جون دادی تشنه/ای وای من وای من واحسینا
یاحسین(ع)
وقتی توگودال /رفتی تو از حال/تو جار و جنجال
دل مو میسوزوندن
این قوم سفاک/باچکمه رو خاک/جسم پر از چاک/
تو رو برگردوندن
حسین یا حسین«ع»
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجید_مرادزاده
⇦🕊روضه جانسوز حضرتِ رقیه سلام الله علیها _
#حاج_احمد_واعظی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بابا،بابا،بابا....
دلم بشکسته بود،بابا!
غمین و خسته بود،بابا!
دو دستِ کوچولویِ من
به زنجیر بسته بود،بابا!
*امشب شبِ رقیه جانِ،دلِ همه الان رفته خرابه...*
نبودی، ببینی،به چشمام موجِ دریا رو
نبودی،ببینی،چه جوری می زدن ما رو
*بابا! دنبالم می دویدن،تازیانه هارو می چرخوندن،من یه دخترِ کوچولوم،آدم های گُنده سرم می ریختن...*
نبودی،ببینی،چه زجری می کشیدم من
تو صحرا، رو خارا،برهنه پا، دویدم من
بابا،بابا،بابا....
دیگه بسه جدایی
منو ببر بابایی
دلم خون و رُخم زرده
روزا گرم و شبا سرده
سَرَم،چشمم،تنم
گوشم،همه درده
نیگاه کن،شده رخسارِ من نیلی
یه باره می اُفتم،سرم گیج میره از سیلی
*بابا!صورتِ منو نگاه کن چیکار کردن...*
بابا،بابا،بابا....
نمونده دیگه سو به چشمای ترم، بابا!
یا از ترس،یا از درد،شب از خواب می پرم، بابا!
*خواب بود بچه،تو خواب دید بغل باباست،تا چشماش رو باز کرد دید خرابه است،بابا نیست...بهونه ی بابا رو گرفت....
نانجیبا می خواستن آرومش کنن،سر باباش رو گذاشتن تو یه طبق،تا از در خرابه وارد کردن،عمه ی سادات که فهمید چه خبرِ،بلند شد،دوید رفت جلوشون رو گرفت...چیکار می کنید؟نبرید این سر رو، می کُشید این بچه رو،خودم آرومش می کنم،برگردونید این طبق رو...آی حسینا! عمه سادات رو با تازیانه زدن...بی بی رو کنار زدن،این طبق رو بردن جلو...حسین...
گفت: دیدم کنار ضریح، پیر زنی یه چیزی رو تو دستش گرفته بود،گریه می کرد،هی نشون میده به ضریح...بلند شد برِ.... گفتم:مادرجان! من داشتم نگاه می کردم،می تونم ازت بپرسم این چی بود؟یا چی می گفتی؟
شروع کرد گریه کردن،گفت:پسرم ما از عشایرِ ایرانیم،تو بیابون و دشتیم،خیلی وقت ها در اثر راه رفتن،پاهامون زخم میشه...کفِ پاهامون آبله میزنه،از گیاهان دارویی،چربی حیوانات،یه پماد داریم،میزنیم خوب میشیم....
گفت:وقتی داشتم می اومدم اینجا،شنیدم این دخترکوچولو پاهاش آبله داره،از همون پماد آوردم،داشتم می گفتم:قربونت بشم،پات خوب شده؟...
ان شاءالله تو حرمش باشیم،همون حرمی که هنوز احساس می کنیم داره میگه: بابا!...