.
#شور
#دکلمه_احساسی
#امام_رضا
#ازتوی_گردوغباروشن_وخاک
🌾
ازتوی گرد و غبارو شن و خاک
میون کویر بی اب و علف
ضربه ی باد شدید که میکوبید
کلاغ قصه مونو به هر طرف
🌪🌪🌪
شلاقای سخت اون طوفان و سنگ
امونش رو واقعا بریده بود
ضربه ی مخمصه ها حادثه ها
تمومه بال و پرش رو چیده بود
نیمه جون یه گوشه ای افتاده بود
دست و پا میزد ولی رمق نداشت
باتوکل به خدا چشماشو بست
سرشو اروم روی زمین گذاشت
یه دفه معجزه شد شفاگرفت
انگاری یه چیزای عجیبی دید
مثل اینکه قصه ها عوض شد و
کلاغه رفت و به خونه شون رسید
دید همه جای زمین چراغونه
میون دسته ای از کبوتراس
اب و دونه میریزن براش همه
اون بالا یه گنبد زرد طلاس
باخودش میگفت چی شداینجا کجاس
این همون بهشته معروفه خداس
کفتراگفتن دیگه غصه نخور
اینجا گنبد غریب الغرباس
اره من همون کلاغ روسیام
که بایک نگاه کبوترت شدم
روسیاهم ولی بانگاه تو
عمریه گدای این درت شدم
#مجیدمرادزاده✍
.👇