عاشقانه های حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》 [ #قسمت_شصت_وپنجم ] مثل یک مرده ی متحرک، بدون هیچ فک
❢💞❢
❢ #عشقینه 💌❢
.
.
[📖] رمان:《 #توبه_نصوح 》
[ #قسمت_شصت_وششم ]
گالن آب را از پشت ماشین باز کردم و به همراه گل ها به سمت سنگ قبرهایی رفتم که با هر قدم نزدیک شدن به آن ها، روحم به پرواز در می آمد. چقدر بی وفا بودی حسام. چطور توانستی این همه مدت بی خیال کس و کارت شوی. چقدر غرق لاقیدی ات بودی که حتی یاد مزارشان هم نمی افتادی. پایین پایشان ایستادم و چشمم را از سنگ اول تا سنگ ششم که مادربزرگم بود و سنگی سفید و متفاوت از پنج سنگ سیاه داشت، چرخاندم. انگار چادر سفید مادربزرگ را روی سنگ مزارش کشیده بودند. نمی دانم چه وقت بغضم ترکیده بود که صورتم یکپارچه خیس از اشک های بی امان شده بود و بدون کنترل بر آنها بی دریغ روی گونه ام می غلتید و می افتاد. حتی روی سلام گفتن نداشتم. گل ها را زمین گذاشتم و گالن بزرگ آب را از سنگ اول تا سنگ سفید ششم گرداندم و قبرهای خاک گرفته ی عزیزانم را شستم و گل ها را روی آنها پرپر کردم. چقدر غریبانه و تنها همانجا نشستم و نمی دانستم اول از کدامشان شروع کنم. فاتحه خواندم و نگاهم را روی اسم پدرم ثابت کردم.
_ بابا... ناامیدت کردم! من اون پسری نبودم که آرزوشو داشتی. می دونم. تمام طول عمر ده سالی که داشتمت فقط از خوب و بد کارا می گفتی و برام با همون فهم کودکانه توضیح می دادی که دلت چطور پسری میخواد... نشدم... نشدم اونی که تو می خواستی. مامان... کجا بودی ببینی چند شب پیش از بی پناهی چی کشیدم؟ کجا بودی ببینی با چه حسرتی به مادر محمدرضا و حتی حاج خانوم مادر حوریا چطور نگاه می کردم؟ اون شب محمدرضا به پشتوانه ی خانواده ش... به اعتبار پدر و مادرش اومد و حوریای منو ازم گرفت. کجا بودین خفت و خاری منو ببینین؟ منم اگه پدر و مادر داشتم اگه بزرگتر داشتم شاید بهتر از محمدرضا می شدم و حوریا خودش منو انتخاب می کرد.
نگاهم روی مزار مادربزرگم چرخید و با خجالت سرم را پایین انداختم.
_ میدونم... دارم چرت و پرت میگم. دارم ناسپاسی می کنم مادربزرگ. تو چیزی کم نذاشتی و به نوبه ی خودت تا چند سال بزرگتر من بودی اما زیادی لوسم کردی. زیادی هوامو داشتی. همین زیادی لی لی به لالا گذاشتن ها منو بی چشم و رو کرده. من تک تکتونو می خوام. تنهام گذاشتین که چی بشه... به من فکر نکردین چطور می تونم خودمو از منجلاب بیرون بکشم؟ چطور خواستگاری برم؟ نمیگن کو پدرت کو مادرت؟ کجا هستن کس و کارت؟ عمه... کجایی که سینه سپر کنی بگی برادرزاده ی من از همه ی خواستگارای حوریا سره و پزمو بدی. نازنین اگه زنده بود الآن مثل یه خواهر بزرگتر خودش می رفت با حوریا حرف بزنه... ای خدااا... درد من بی کسیه... با این همه غرورم و اینهمه دارایی که شما برام جا گذاشتین، اون شب به محمدرضا بخاطر خانوادش حسودیم شد. چون خانواده ای داشت که همراهش باشن و درخواست پسرشونو به حاج رسول بگن.
سکوت کردم و مدتی به حال خودم فکر کردم. انگار تازه یادم آمده بود چگونه حوریا را از دست دادم. نگاهی به مزار مادربزرگم انداختم و گفت:
_ مادربزرگ روزه گرفتم. نمازمو میخونم. درسته ظاهرم همون حسام مد روز پوشه اما باطنم یه آدم دیگه شده. فکر کنم الآن باب میلت شدم. همون حسامی که میخواستی. حال دلم خیلی داغونه. دعام کنید... با همه تون هستم. حسام رو دعا کنید.
از مزارشان دور شدم و ماشین را سمت جایی راندم که پسرک گل می فروخت. می دانستم همه ی گلها را خریده بودم اما امیدوار بودم ببینمش اما نبود. به سمت خروجی آرامستان که می راندم همراه پسری که دو سه سال از او بزرگتر بود جلوی درب ورودی و خروجی آرامستان گلاب می فروخت. بوق زدم و آنها را متوجه کردم. پسرک کوچکتر که مرا می شناخت از ماشین بالا کشید
_ سلام عمو...
_ سلام... کارتون مونده؟
سه تا دیگه گلاب بفروشیم میریم.
_ داداشته؟
_ آره... بگم بیاد ماشینتونو ببینه؟
_ بگو بیاد ولی بساطشم جمع کنه. بیاید سوار می خوام برسونمتون خونه. پول اون سه تا گلاب رو من میدم.
بدون اینکه جوابم را بدهد با پرش و شادی سمت برادرش رفت و او را با خودش همراه ساخت. دو نفری روی صندلی جلو نشستند. قبل از حرکت پول گلاب ها را دادم و با برادرش آشنا شدم. برعکس پسرک، چهره ای عبوس داشت و کم حرف بود و با نگاهی مشکوک مدام مرا می پایید و خیلی جوابم را نمی داد. گاهی هم به دور از نگاه من دستی به داشبرد و دکمه های ماشین می کشید و خودش را جمع می کرد.
_ توی خونه چند نفر هستین؟
پسر بزرگتر گفت:
_ برای چی می پرسین؟
لبخندی زدم و گفتم:
_ میخوام شام بخرم براتون
پسر کوچک از جایش پرید و گفت:
_ آخ جووون. عمو چلو کباب می خری؟
پسر بزرگتر با دست روی سرش زد و گفت:
_ بشین. مگه مامان نگفت چیزی قبول نکنین؟
_ اشکالی نداره... به مامانتون بگین یه آقایی گفته پدر و مادرم مردن و اینا رو برامون خریدن که به جاش فاتحه بخونیم خیراته. صدقه که نیست حالا بگو چند نفر هستین؟
بعدازخریدشام تاسرکوچه شان آنها را بردم
#نویسنده_طاهره_ترابی
「💚」◦
◦「 #قرار_عاشقی 🕗」
چـه خوشبـختیم
که دعای شمـا
پشـتِ سر ماست
عزیزدلـم♥
◦「🕊」 حتما قرارِشـــاهوگدا، هستیادتان👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
「💚」◦
هدایت شده از رصدنما 🚩
[• #نظرپرسے_تبیینے 🧐 •]
.
.
❓( #نظرپرسے | شماره 5 ):
▫️مهمترین تاثیر برگزاری جام
جهانی قطر بر منطقه را چه میدانید!؟
🌐 https://EitaaBot.ir/poll/n5oz6?eitaafly
👥 مشارکت کنید و نظر دهید(لینک فوق☝️)
♻️ بازنشر حداکثری سفیران رصدنما
.
.
📱 #نظرپرسے_آنلاین
📆 #نظرسنجے_هفتگے
📝 #جهاد_تبیین
✔️ لینک توضیحات طرح نظرپرسے
مطالبه به روش پرسشگری😉👇
•🔎 • eitaa.com/joinchat/527499284C7fe1d7515d
«🍼»
« #نےنے_شو 👼🏻»
باباییییی°😱😱°
واشتا من بیام. °🏃♂°
تهناتهنا میلی توو دَشن°❤️°
منم بیبَل خوو. °😍°
ماما عشت °📸° لو بِدیل دالم میلما.
بَل دوشم °💪°
پَلشَمت °🇮🇷°
لو تا آشمونااا میتِشونم.
🏷● #نےنے_لغت↓
🇮🇷 تهنا تهنا: تنها
🇮🇷میلی توو دشن: میری جشن!!
🇮🇷عشتت: عکس
🇮🇷بَل دوشم: بر دوشم
🇮🇷پَلشَمت: پرچمت
🇮🇷تا آشمونااا میبَلم: تا آسمونا میتشونم
ــــــــــــــــــــــــــــــ♡ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
«🍭» گـــــردانِزرهپوشڪے👇🏻
«🍼» Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍃
•[ #خادمانه ]•
و کلیپ تولیدی دیگری از
بچههای پشتصحنهی فانوس😍✋
برای بُرد جانانهی تیم ملی غیور ایران😍🤝
بسم الله الرحمن الرحیم
صدای مردم ایران شنیده شد✋
صدای ما با برد بازیکنانِ
تیمملی شنیده شد✌️
#برای_ایران #ملت_ایران
#تیم_ملی_ایران🇮🇷
#پیروزی_تیمملی_مبارکباد😍👏
#حمایت_در_انتشار
#کلیپ_تولیدی
#من_یک_فانوسی_ام
کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
Eitaa.com/Rasad_Nama
🇮🇷🍃
عاشقانه های حلال C᭄
[• #نظرپرسے_تبیینے 🧐 •] . . ❓( #نظرپرسے | شماره 5 ): ▫️مهمترین تاثیر برگزاری جام جهانی قطر بر منطقه
تو این #نظرپرسے_تبیینے مون
همتون میتونید شرڪت کنید😍👌
باتشکر☺️💐
فقط کافیه بزنید رو لینڪ👏
◖┋💍┋◗
◗┋ #همسفرانه 💑┋◖
.
.
[🌙] ماه خندیـد به کوتاهے شور و شعفم
[🙁] دست بردم به تمـنا و نیامد به ڪفم
[🙄] کشش ساحل اگر هست، چرا کوشش موج؟
[🤤] جذبهی دیدن تو میکشد از هر طرفم
#دوستتدارمجانا😌❤️
.
.
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◖┋💍┋◗
عاشقانه های حلال C᭄
«💕» «🤩» #چالش_همسفرانه #مختص_عشق_حلالم . . ↩️شرڪت ڪننده: شماره3⃣4⃣ گلِ همیشه بهـار زندگیم:)💙 #
|🎈|
😌❤️
#خادمانه #مختص_عشق_حلالم
سلام از وسط جمعـه ای
که درگیـر خوشحـالی
بعد از پیـروزی فوتـباله⚽️
اومدیـم با یه خـبررر📣
خب 😍😍
بعد از چند صباحی
دوباره خدمتتون رسیدیم؛
این مدت با خـوندن
عاشقانه هاتون لذت بردیم😌
و دعا کردیم که مستدام باشند
و ابدی براتون !❤️
و ان شالله که فرصتی بود
برای گرم تر کردن آشیونه عشق تون🤪
و حالا این چالش هم
به پایـان رسیـده😁
و تا فـردا
برنـده های خوش
روزی و شانسش،
اعلـام میشن🤩
http://Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|🎈|
|. 🍁'|
|' #آقامونه .|
.
.
😘}• هر چه دلتنگت شوم
اشعار من زیباتر است☺️
👥}• بچه های کوچه هــم
شاعر صدایم می کنند...😌
#امید_قهرمانی /✍
|✋🏻 #لبیک_یا_خامنه_ای
|💛 #سلامتےامامخامنهاۍصلوات
|🔄 بازنشر: #صدقهٔجاریه
|🖼 #نگارهٔ «1636»
.
.
|'😌.| عشق یعني، یڪ #علي رهبر شده👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|.🍁'|
📣🍃
[ #خادمانه | #اطلاعیه ]
سلام و رحمت، حال و احوالتون
با این پیروزے شیرین
میدونیم احسن الاحواله😍✌️
ما بَروبچه های پشت صحنه،
به وجود تک تک شماهای فانوسی
مفتخریم و بالنده🌻
ما تلاشهامون برای اینه که
اینجارو ملجا و مامن خودتون بدونید♥
و الهی که به عنایتِ صاحب اصلی کانالین
به این بابِ مراد رسیده باشیم💐
اومدم خبری بدم:
فراخوانِ جذب خادمِ
مجموعهی ما شروع شده📣
#خواهرانی که دوست دارن
بهفرمودهی سیدنا امام خامنه ای
در جهت جهاد تبیین،
به جهاد رسانه ای و مجازی
لبیک بگن و قدم تازه و محکم و
ثابتقدمی بردارن ، ما اینجاییم! همینجا:
@Daricheh_khadem
فقط کافیه به عشق مولا علی،
در امر مجاهدت تو هر زمینه و تخصصی که دارید
#یاعلی بگید و پیشکش محضر امام زمان عج بکنید ..
و با پل ارتباطی داده شده ارتباط بگیرید.
و البته شرایط:
- #خواهر
- بانوانِ سنین ۱۴ تا ۳۰ سال
- فعال و پویا و دغدغه مند
- جهادگر و انقلابی
- اگر سابقهی فعالیت یا جهاد و
خادمی هم داشتید که چه بهتر🌹
اگر علاقهمند درزمینه های:
#عکاسی
#ادیتوری
#گویندگی
#هوشمندوکاربلد_در_جذبوتبادلات
موثر در قسمت #بصیرتی_سیاسی
موثر در قسمت #معنوی_مذهبی
موثر در قسمت ترویج #عشق_حلال
و و و .. هستید، برای خادمی میتونین اقدام کنید.🌹
● ما در ڪنارتونیم☺️🌹
#یاعلےمدد✋
کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
Eitaa.com/Rasad_Nama
📣🍃
∫°🍁.∫
∫° #صبحونه .∫
.
.
سلام کہ تکرار شود✋
آرامش قطره قطرۀ کدورتهای😖
جان راشستشو میدهد🌧
باز هم سـ💓ـلام
کہ نام خداست مفهـوم زندگیست🌱🌹
و نمایش احساس است💖
سلااااااااام✨🦋
.
.
∫°🌤.∫ #صبح یعنے ،
تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
∫°🍁.∫
≈|🌸|≈
≈|#پابوس |≈
.
.
قـال رسـول الله صلے الله علیه و آله و سلـم:
✨ان من یمن المراة تیسیر خطبتها✨
پـیامبر خـدا صلے الله علیه و
آلـه و سلـم فـرمود:
از نشانـه هاے برڪت زن آن است ڪه خواستگاریـش بے تڪلف و آسـان انجام گیرد🌱💍
✍ڪنز العمال، ج 16، ص 322، ح 44721
.
.
≈|💓|≈جانےدوبارهبردار،
با ما بیا بہ پابــوس👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦
◦≼ #مجردانه 💜≽◦
.
.
[😌] من همیشه سر به زیرم او همیشه بــاحیا
[👟] کفشهایش را عوض کرد او، من نشناختم
#بعلهاینجوریاس🙈
.
.
◦≼🍬≽◦ زنده دلها میشوند از ؏شق، مست👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
◦≼☔️≽◦
•<💌>
•< #همسفرانه >
.
.
بچہ ڪہ بہ دنیــا آمد، پدرم خبــرش را تلفــنی بہ او داد. اول نگفتہ بود ڪہ بچہ دختــر است...😢
فڪر ڪرده بود ناراحت میشود.
وقتی گفتہ بود، او همــان جا پای تلفــن سجــده شڪر ڪرده بود...😍
برای دیــدن من و بچہ آمد قــزوین.
از خوشحــالی این ڪہ بچہ دار شده از همان دم در بیمــارستان بہ پرستــارها و خدمتڪارها پول داده بود...💶
یڪ سبــد خیلی بزرگ گل گــلایل و یڪ گــردنبند قیمتی هم برای من آورد...🌺
🌷شهید دفاع مقدس #عباس_بابائی
.
.
•<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش
ڪـاسهےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻
•<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‡🎀‡
‡ #ریحانه ‡
.
. (◄ همانا عفیف و پاڪدامنـــ،
فرشتهاےازفرشتههاست🌺°)
به گفته مولامون علی علیه السلام♥️°
.
.
‡💎‡چادرت،
ارزشاست، باورڪن👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡
|•👒.|
|• #مجردانه 😇.|
.
.
شاید واسه شما هم این سؤال پیش بیاد ڪه تا چه حدی باید در مورد گذشته خودمون با خواستگارمون صحبت ڪنیم⁉️
یه موقعی هست شما یه گذشتهای داری ڪه واقعا گذشته و شما سالهاست اون خطا رو دیگه انجام ندادی🙂
برای مثال شما تو سن 14 سالگی یه اشتباهی ڪردی ڪه با شخصیت 25 ساله الانت دیگه تداخلی نداره چون دیگه سمتش نرفتی😇
این موضوع گفته نشه اشڪالی نداره👌
اما آقا پسر یا دختر خانم قبل از این خواستگار، یه ازدواج ناموفق داشته ڪه تو عقد به هم خورده؛ این موضوعیه ڪه حتما باید گفته بشه😦
یا آقا پسر قبلا اعتیاد داشته اما الان پاڪه؛ اینم باید گفته بشه😐
خلاصش این میشه؛ مسائلی گفته بشه ڪه تو زندگی مشترک شما اثر داره🤗
#آرامش
#ازدواج_موفق
.
.
|•🦋.|بہ دنبال ڪسے،
جامانده از پرواز مےگردم👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
|•👒.|
هدایت شده از رصدنما 🚩
🗞🍃
#خادمانه
🌸• سلام و خداقوت
به رصدنمایے های عزیز
به بابصیرتهایی که
دغدغهی مجاهدت از نوع
تبیینی رو دارید😍✌️
میخوای از مهارتت تو
روشنگری و بصیرت افزایی
استفاده کنی؟!☺️🤝
میخوای اهل سیاست بودنت رو
اهل بصیرت بودنت رو
یجای خوب و در جهت
تحقق امر ظهور خرج کنی؟!🤔
میخوای در عرصهی رسانه و
مجازی، فعال و موثر ورود پیدا کنی و
به امر رهبری لبیک گفته باشی؟!👏
اگر ضرورت جهاد تبیین رو فهمیدی و
به عنوان بسیجی مجازی
استعداد و تواناییش رو داری که
برای بصیرت و در راه سیاست
روشنگری و تبیین گری کنی☺️✋
بسمالله:
فانوسے شوید!☺️👇
●[ @Daricheh_khadem ]●
☝️• به این آیدی برای خادمی در
کانال بصیرتی سیاسیمون لبیک بگید.
#بسمالله💚
#ببینمکیاینجااهلمجاهدتبصیرتیان✌️
#یاعلےمدد🦋☺️
کانالهاے مجموعه فانوس را دنبال کنید:👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
Eitaa.com/Heiyat_Majazi
Eitaa.com/Rasad_Nama
🗞🍃
#خادمانه
رمان ازسوریه تا منا🌸👇
https://eitaa.com/heiyat_majazi/50883
رمان توبهی نصوح🌸👇
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal/57509
رمان نقاب ابلیس🌸👇
https://eitaa.com/rasad_nama/25563
•[🎨]•
•[ #پشتڪ 🎈]•
.
.
بـــــــــــ😍ـــــــرای
ایـــــــــــــ🇮🇷ـــــــــــران و
ایـــــــــــــــرانـــــــ🇮🇷😎ـــــــــــی
.
•[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻
Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
•[🎨]•⟮🌱◔◔࿐