eitaa logo
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
14.2هزار دنبال‌کننده
21.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
86 فایل
ˇ﷽ براے تماشاے یڪ عشق ماندگار، در محفلے مهمان شدیم ڪھ از محبّت میان عـلے'ع و زهـرا'س میگفت؛ از عشقے حـلال...💓 •هدیهٔ ما به پاس همراهےِ شما• @Heiyat_Majazi ˼ @Rasad_Nama ˼ 🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼
مشاهده در ایتا
دانلود
∫°🍁.∫ ∫° .∫ . 🍃هر صبح °•\🌞✨ طلوع دوباره خوشبختے و امید دیگرے است°•\🤩✨ 🍃بگشای دلت را به مهربانے وعشق را در قلبت مهمان کن°•\❤️✨ 🌸 . ∫°🌤.∫ یعنے ، تو بخندے و،دلم باز شود👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍁.∫
≈|🌸|≈ ≈| |≈ . . ✨امام حسین(ع): شڪر تــو بـر نعمـت ڳذشتـه، زميـنه سـاز نعمـت آينـده است•💚• ✍نزهة الناظر، ص80 . . ≈|💓|≈جانے‌دوباره‌بردار، با ما بیا بہ پابــوس👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ≈|🌸|≈
◦≼☔️≽◦ ◦≼ 💜≽◦ . تو گذر ڪردنت``🚶‍♂ از بــ🌳ـاغِ انار آسان بود! دل خونین‌ من اما،``✋🏻 چه ترڪ‌ها برداشت...``💔 . . ◦≼🍬≽◦ زنده دل‌ها میشوند از ؏شق، مست👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◦≼☔️≽◦
•‌<💌> •< > . . •∫♥️∫خیلۍ بہش حســاس بودم؛ دوست داشتم فقط برا؎ من باشد. •∫🌹∫آخـرین دفعــہ هم بہش گفتم: مۍخواهۍ برو؎ اجــازه مۍدهم، ولۍ باید یڪ قــول بدهۍ. پرسید: چہ قــولۍ؟ •∫❣∫گفتم: عــروس اول و آخرت من باشم. خنــدید گفت: باشہ. 🌷شـهـیـد مدافع حرم •<🕊> دلــِ من پشٺِ سرش ڪـاسه‌ےآبـےشــد و ریخٺ👇🏻 •<💌> Eitaa.com/Asheghaneh_Halal
‡🎀‡ ‡ ‡ . . • حجاب باشه که چی بشه؟! از زبون جَک بالارد، یکی از نمایندگان اسبق مجلس انگلیس بخونید که: در پایان سفرش به ایران به خبرنگاری گفته ، وقتی می‏خواستم به ایران بیایم، بسیاری می‌گفتند نرو که ایرانی‏ها آزادی‏ تو را می‏گیرند و مجبوری روسری سر کنی؛ اما چند روزی که در ایران بودم، متوجه شدم فکرم آزاد شده و مثل آن‌موقعی نیستم که در کشورم بودم. آنجا که بی‏حجاب بودم، پیوسته نگران این بودم که دیگران درباره‌ام چگونه فکر کرده و با چه انگیزه‌ای با من صحبت می‌کنند؛ اما اینجا ارتباط‌هایم عادی و بی‌نگرانی بود و اکنون من حامل پیام آزادی فکر از سوی ملت ایران برای ملت خودم هستم. 💚 . . ‡💎‡چادرت، ارزش‌است، باورڪن👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ‡🎀‡
|•👒.| |• 😇.| . . وقتی تصمیم به ازدواج می‌گیرید با عقلتون این ڪار رو انجام بدین نه با قلبتون...😑 مورد داشتیم دختری عاشق پسری میشه ڪه برای اولین بار اونو دیده؛ این باعث شده بدون اینڪه بشناسه اون شخص رو، بهش جواب بله بده و در نهایت بعد از چند سال به جدایی ختم بشه🙄 اینا رو نگفتم ڪه بگم عشق و عاشقی بده؛ نه اتفاقا خیلی هم خوبه اما تو زندگی👌 اما پایه‌های زندگی باید بر مبنای عقل باشه تا طرفین تو این زندگی، عاشقانه همراه هم باشن❤️💑 . . |•🦋.|بہ دنبال ڪسے، جامانده از پرواز مےگردم👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal |•👒.|
∫°🍊.∫ ∫° .∫ . . 📝 هرگز احساسات خود را از یڪدیگر پنهان نڪنید⛔️ چرا ڪه با فرو خوردن احساسات و عواطف، صمیمیت و یڪ دلےِ خود را از دست مےدهید.😕 . . ∫°🧡.∫ بہ غیر از نداریم، تمناے دگر👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ∫°🍊.∫
•﴾🖤﴿• •﴿ ﴾• ♡' من سراغ هرڪسے رفتم ♡''دلم را زد شڪست...!‌ . ♡'''غالبا این لحظھ ھـا ♡''''مــادر به دادم میرسد... :) '💜' ﴿🦋﴾اَلْحَـمدُللّهٖ ڪھ مـٰادَرمے👇🏻 ﴾ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ﴿ •﴾🖤﴿•
4_6044109391769111958.mp3
10.38M
↓🎧↓ •| |• . . 🎙 دهان های عشق نچشیده ورّاج اند . باید تنها شد ، تا از تو شد حسینِ من . . •|💚| •صد مُــرده زنده مےشود، از ذڪرِ ( ؏)👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ↑🎧↑
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•[🎨]• •[ 🎈]• شـڪ نـدارم دارم‌ هــردو‌دنـیــ🌏ــا رو 🙂💚 •[📱]• بفرمایید خوشگلاسیون موبایل👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal •[🎨]•
◉❲‌🌹❳◉ ◉❲‌ 💌❳◉ . . ‏خدایا چنان ڪن سرانجام کار .. تو خوشنود باشي و ما نزد یار :)❤️ . . ◉❲😌‌❳ ◉ چــون ماتِ ، دگر چہ بازم؟!👇🏻 Eitaa.com/Asheghaneh_Halal ◉❲‌🌹❳ ◉
عاشقانه‌‌ های‌ حلال C᭄
❢💞❢ ❢ #عشقینه 💌❢ . . [📖] رمان:《 #رایحه_حضور 》 [ #قسمت_چهاردهم ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
❢💞❢ ❢ 💌❢ . . [📖] رمان:《 》 [ ] ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ _نظرت سارا؟! همانطور که با ناخن هایش و سوهان در دستش ور می رفت ، نگاهی سمت من انداخت : خوبه ! ولی اون پیرهن قرمزت بهتر نبود؟! چشمانم را برایش گرد کردم : خیر بهتر نبود! همینم مونده پیرهن دکلته بپوشم ! اونم قرمززز! خیلی بی خیال شانه هایش را بالا انداخت : چه عیبی داره مگه؟! بعد چپ چپی که نگاهش کردم ، سراغ موهایم رفتم خیلی ساده دم اسبی بستمشان و قسمت جلویش را هم فر ریز کردم ، با نمک می شدم با موهای فر ! با زنگ گوشیم رو به سارا گفتم : سعید اومده دنبال من ! میایی با ما یا خودت میایی؟! صورتش جمع شد : خیلی از نامزد عتیقه ات خوشم میاد ! با ماشین خودم میام من ! با خنده گفتم : چه بهتر ! مادرم دفتر بود و گفته بودم که می روم مهمانی ! سارا هم آمده بود تا با هم آماده شویم ! من به دلیل قوانینی که در خانه حاکم بود ،زیاد به دورهمی ها نمی رفتم ، سارا اما بیشتر از من میرفت ! بعد سلام و احوال پرسی ساده ، سکوت میانمان حکمرانی می کرد! زندگیم شده بود شبیه فیلم هایی که سر و ته شان معلوم نبود ! عاقبتم با سعید قرار بود به کجا ختم شود ؟! نکند جدی جدی زنش شوم ؟! : چی پرسیدی ؟! نگاهی به نیم رخم انداخت : پروژه ات دقیقا کجا افتاده ؟! کمی فکر کردم : یکی از روستاهای شماله ، نزدیک شهر بابل البته هم به بابل نزدیکه هم به آمل ، یه ربعی با شهر فاصله داره .. _ خوبه ! کی میری؟! کمی با شالم ور رفتم : اووم ..فک کنم شنبه صبح،خودشم میگن روستا تقریبا حالت سنتیش رو حفظ کرده،به دریا و جنگل و دشت هم خیلی نزدیکه ! _اسم خود روستا چیه؟! گوشی را در دست گرفتم و به عکسی که از آدرسش گرفته بودم نگاه کردم ، حفظ کردن اسمش کمی سخت بود ! : تو گویش محلی بهش میگن بیش مله محل دستش را روی فرمان تغییر داد : اسم جالبیه ! حالا معنیش چیه دقیقا ؟! با ذوق کودکانه ای به علامت تایید سرم را بالا و پایین کردم و ادامه دادم : بیش یعنی همون محله و جنگل و مل هم همون محله میشه محله جنگل.. [⛔️] ڪپے تنها‌باذڪرمنبع‌موردرضایت‌است. . . ❢💞❢ Eitaa.com/Asheghaneh_Halal