eitaa logo
🌹عاشقـــ♡ــان ظهور 🌹
1.4هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
4.5هزار ویدیو
19 فایل
#السلام‌علیک‌یابقیة‌الله‌🖐 عشق تو آغاز و پایان دل است❣ عشق تو دریای غم راساحل است❣ #حضرت‌مهدی(؏)می فرمایند: برای تعجیل در #ظهور من زیاد دعا کنیدکه خود فرج و نجات شماست🤲 📗كمال الدّين،ص۴۸۵ ⬇خـدمتگزارشمـا: 📞 @Ya_Qaem_314 #کپی_آزاد🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
♥️🍃 می‌خواست برود سرکار از پله‌ها؎ آپارتمان، تندتند پایین می‌آمد! آنقدر عجله داشت که پله‌ها را دوتا یکی‌ رد می‌کرد! جلوی در خانه که رسید، بهش سلام کردم‌ گفتم: آرام‌تر فوقش یک دقیقه دیرتر می‌رسی سرِکارت! سریع نشست روی موتور، روشن کرد و گفت علی‌آقا! همین یك دقیقه یك دقیقه‌ها شهادت آدم را یك روز به یك روز به عقب می‌اندازد! @Asheghanezohoor
💟 سالروز شهادت شهید نوید صفری 🍃 روایتی از خواهر بزرگوار شهید نوید صفری هفته‌ای چند بار با هم حرف می‌زدیم. به خاطر دارم در زمان شهادت شهید محسن حججی، نوید در سوریه بود و خیلی از این مسأله ناراحت شده بود که از دیگر رفقایش عقب مانده است. ☎️ با ما تماس گرفت و تأکید کرد حتماً حتماً در مراسم تشییع پیکر شهید حججی شرکت کنیم. شهید محسن حججی اول محرم شهید شدند و ایشون آخر صفر. 🍁 🍂خیلی دوست داشت مثل ایشون شهید بشه و به آرزویش رسید و با قساوت سر از بدنش جدا کردند.🍂 🌷 🥀 🍃 @Asheghanezohoor
🌹 🥀 امام زمان ارواحنافداه منتظر شماستــ، قلب خود را پاڪ ڪنید و همچنان محڪم و استوار بر عقیده و ایمان خود باشید و زمان را براے ظهور حضرتش آماده و مهیا سازید. مگر نمیبینی ڪہ ظلم سراسر گیتے را فرا گرفتہ و مهدے فاطمہ ارواحنافداه سرباز مےطلـــبد... 🤲🍃 ❣صبحتون شهدایی ❣ ♥️ عاشقـــ♡ــــان ظهور ♥️ @Asheghanezohoor
💫راز بزرگ شهید محسن حججی ⁉️ میدونید راز بزرگی که باعث شد، شهید حججی شهید و اسطوره بشه، چیه؟! 🌱من میگم براتون! شهید حججی قبل از ورود به سپاه توی یک شرکتی کار میکرده که بهش اجازه خوندن نماز اول وقت نمی‌دادن، با وجود نیاز شدید مالی و فقط به خاطر نماز اول وقت از شرکت میاد بیرون و بعد وارد سپاه میشه و میشه شهید حججی🌷 ✨نمازتو اول وقت بخون، چون می‌تونه ازت حججی بسازه🕊 🌹 عاشقـــ♡ــــان ظهور 🌹 @Asheghanezohoor
✍ بهش گفتم: از این سیدعلی تون که اینقدر سنگش رو به سینه می‌زنی، برام بگو. راستش آن اوایل تا می‌دیدمش، مدام به رهبر، بد و بیراه میگفتم. او هم سرش را می‌انداخت پایین و لام تا کام حرفی نمی‌زد. آن روز گفت: گفتنی نیست، باید راهش رو بری تا بشناسیش! چشم انداخت توی چشمم و بهم قول داد: اونوقت محسن نیستم اگه تو رو ننشونم جلوی آقا. بعد از شهادتش، خواهرم زنگ زد گفت: داریم میریم دیدار رهبری ، گفتیم تو هم بیای. پیش خودم گفتم: حتماً باید از پشت میله ها ببینمش. باورم نمیشد نمازم رو پشت سر رهبر بخوانم، نه از پشت میله ها، به فاصله یک و نیم متری. عزت از این بالاتر که بروی دست مجروح رهبر را بگیری و ببوسی و دستت را در دست سالمش فشار بدهد و بگوید: عاقبت بخیر بشی! همانجا به محسن گفتم: تو قول دادی و به قولت عمل کردی، منم عوض شدم؛ ولی هوام رو داشته باش عوضی نشم. 📕برگرفته از کتاب سربلند ؛ روایت هایی از زندگی ...🌷🕊 . 🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨
🔖 ✍ همیشه به خاطر جسم و جان ضعیفش حواسم بهش بود جیبش را پر از پسته و مغزیجات می‌کردم سر سفره گوشت هارا سوا می‌کردم و می‌ریختم توی بشقابش او ساعت دو و ربع می‌آمد شوهرم ساعت دو و نیم با اینکه برایش سفره می‌انداختم و غذا میکشیدم دست نمی برد تا آقای عباسی برسد آدم بخوری نبود با زهرا غذایشان را در یک بشقاب می‌ریختند زیر چشمی می‌پاییدمش زود کنار می‌کشید زیاد که اصرار میکردم چند قاشق بیشتر بخورد می گفت: آدم باید بتونه نَفسِش رو نگه داره! راوی مادرخانم...🌷🕊 🌿☘ با ما همراه باشید در👇👇👇 🍃🔸 🍃🔸 🍀🌾🔸 @Asheghanezohoor ☘✨