eitaa logo
💚‌عـاشقان‌امـام‌زمـان‌(عج)💚
1.7هزار دنبال‌کننده
21.7هزار عکس
12.9هزار ویدیو
158 فایل
بسم رب الذی خلق المهدی❤ 🔹ارتباط‌بامرڪزپاسخگویےومشاوره‌‌رایگان‌حوزه‌ علمیہ‌قم‌درزمینہ‌هاےدینے،اعتقادے،خانوادگےو احکام و تربیت کودک و. @pasokhgo313 کپی باذکرصلوات برای تعجیل فرج ❤ همسایهامون @golljin// @ibrahim_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
مفقودالاثر به دست منافقین ابراهیم تارا 🍃⚘🍃 درتاریخ ۱۳۳۸/۰۴/۰۱ در گرگان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. متاهل بودو تنها یادگارش سمیه خانم یک ساله بود. 🍃⚘🍃 از سالگی فعالیت‌های انقلابی خود را آغاز کرد، بعد از دیپلم در ریاضی فیزیک، در دانشگاه قبول شد اما به دلیل همزمانی با انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها، آن سال موفق به حضور در دانشگاه نشد. 🍃⚘🍃 با توجه به شرایط بعد از پیروزی انقلاب و درگیری ضدانقلاب در کردستان، به غرب کشور رفت و تحت بروجردی قرار گرفت. 🍃⚘🍃 #اطلاعات عملیات مناطقی از جمله ،، و بود که در دی ماه 1361 در حالی که با نیروها، همسر و تنها دخترش در جاده تردد می‌کرد به کومله درآمد و پس از شکنجه‌های طولانی به رسید. 🍃⚘🍃 🥀📕♥⃟❤️🥀📕 🌸꙱❥ ♥️⃟🖇📕🥀 @Ashghaneemamezaman313
سر مهدی تشنه لب را به زانو گذاشته بودم . دیدم لب مهدی به هم می‌خوره؛ گوشم را نزدیک بردم؛ گفت: آقارضا سرم‌ را روی زمین بذار.... بیهوش بودم مهدی با لباس یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد، گفت: حضرت زهرا(س) میخواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم رو از روی زانوت رو زمین بزاری . ✍راوی: شهید رضا پور خسروانی 🌷 📕🥀❤️✨❤️🥀❤️📕 🌸꙱❥ ♥️⃟🖇📕❤️🥀 @Ashghaneemamezaman313
ز کودکی در ِاین خانه کار می کردم به نوکری حسین افتخار می کردم اگر خدا به تن من هزار جان می داد برای حضرت زینب(س) نثار می کردم 🌷حجت الاسلام شهید محمد مهدی مالامیری🌷 📕🥀❤️😍❤️🌹📕 ✨❤️🥀❤️📕 🌸꙱❥ ♥️⃟🖇📕❤️🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
دو روز قبل از اینکه اعزام بشه در حالی که تو فکر بود بهم نگاه انداخت گفت باید حلالم کنی؛ من برم دیگه برنمیگردم...‼️ نگاهش کردم گفتم این حرفو نزن. 😢 گفت دیشب خواب دیدم توی صحرای بزرگی هستیم من و یه عالمه آدم دیگه درحالی که هرکدوم زخمی به تن داریم یا حسین میگیم. بر سر و سینه زنان و دوان دوان از اونجا رد میشیم، شبیه اون دسته‌های عزاداری که روز اربعین از بین الحرمین میگذرند.😭 تعبیر خوابش چه زیبا بود؛ صحرای وعده‌گاه عاشقان...💔 راوی: همسر 🖤🥀 از شهدای لشکر 🦋🕊 هدیه به روح مطهر شهید 📕🥀❤️😍❤️🌹📕 ✨❤️🥀❤️📕 🌸꙱❥ ♥️⃟🖇📕❤️🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
⚘ سیزده ساله بود که ساواک دستگیرش کرد وانداخت تو بند نوجوانان بزهکار... یه مدت بعد به امامتش نماز جماعت می خوندند کلاس قران هم به راه بود... 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
⚘ بار آخر که اومد اصفهان ، رفت خمس مالش رو داد. وقتی برگشت خوشحال بود... 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
⚘ گفت من فردا شهید میشم اول تیری به قلبم برخورد خواهد کرد وبعد از چند قدم تیری به سرم اصابت می کند... ...فردای اون روز همونطور که گفته بود شهید شد 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
تشییع پیکر مطهر شهید بسیجی مدافع حرم محمد اینانلو وداع با پیکر مطهر شهید : شنبه ۲۰ شهریور ماه بعد از نماز مغرب و عشاء مراسع تشییع خودرویی : یکشنبه ۲۱ شهریور ماه ساعت ۹ صبح 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
⚘ امام جماعت واحد تعاون بود با روحیه ای عجیب... سر بریده اش را دیدم که می گفت: 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
🕊♥️ کسی اورا نمی شناخت. جایش همیشه در حاشیه بود به انتخاب خودش. فرمانده مهمی در سوریه که جایش در کنار کادر تصویر سردار سلیمانی بود. اون قطعه کوتاهی که اصغر پاشاپور جلوی ماشین فرمانده اش یعنی حاج قاسم راهم می‌گیرد و می‌گويد نمی‌ذارم جلوتر برین، چون جلو خطرناکه و سردار به او می‌گوید اصغر مرا از دوتا گلوله می‌ترسانی را خیلی ها در تلویزیون دیدند. بعداز اینکه آزادسازی وسیعی در منطقه به فرماندهی او صورت گرفت ، حاج قاسم به او گفت اصغر سر تو بریده خواهد شد. قرار بود شبی که حاج قاسم شهید شد، همراهش باشد اما در آخرين لحظات سفرش به عراق لغو می‌شود . ولی او از دوری فرمانده اش تاب نمی‌آورد و مدت کوتاهی بعد به شهادت می‌رسد. شهید بردستان مادر و خواهر در حرم امام رضا طواف داده میشود و خواهر به پیکر دست می زند و می‌فهمد پیکر گلگون برادرش سر ندارد! و داغی همیشگی بر دل مادر ....... 🕊 🌷 تاریخ تولد : ۳۱ شهریور ۱۳۵۶ تاریخ شهادت : ۱۳ بهمن ۱۳۹۸.حلب سوریه مزار شهید : بهشت زهرا، قطعه ۴۰ 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
ماجرای این عکس چیست؟ سمت راست: شهید حجت مقدم نفر وسط: آقا عطا سمت چپ: شهید مالک اوزمچلویی شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱؛ عملیات بیت المقدس ۲ اما ماجرای عکس: زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور در کردستان صورت می گیرد در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه می مانند تا حتما دوستانشون رو برگردونن... روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف و سرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن... سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس و چند تا عکس دیگه به یادگار می مونه... دعای مادران شهدا همیشه پشت سر عزیزانی ست که نگذاشتند مادرها چشم انتظار بمانند... 💔هدیه به روح مطهر شهداصلوات💔 💚🕊🥀 ❥━━━•••🦋•••━━━❥ ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313
●ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻢ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﺍﺳﺖ ﺷﻐﻠﺶ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺗﺎ ﺧﺎﻃﺮﻩ‌ﯼ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺩﺭ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻣﺎ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﯿﺎﻓﺘﺪ . ﺧﺐ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺷﺨﺼﯿﺖ‌ﻫﺎ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﻋﻘﺐ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﺪ ﻃﺮﻑ ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﻭﺩ ﻭ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ. ﺭﻭﺯ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﺳﺎﻟﻦ ﺑﺒﺮﺩ ﺩﺭ ﻋﻘﺐ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﻣﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪﻡ ﺑﻌﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺎ ﺭﻓﺖ ﺟﻠﻮ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ ﻓﯿﻠﻤﺒﺮﺩﺍﺭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺍﺭﯼ ﭼﮑﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟! ﺧﻨﺪﯾﺪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ●ﻭﻗﺘﯽ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺳﺎﻟﻦ ﺍﺫﺍﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻭ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻟﻦ ﭘﺨﺶ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻧﻤﺎﺯ ﺟﻤﺎﻋﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﮐﺮﺩ. ●ﺁﺧﺮ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﮐﻨﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺗﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﮐﺴﯽ ﻣﺜﻞ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﻗﻮﺕ ﻗﻠﺐ ﻣﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ. ﺑﺮﺍﺩﺭﻡ ﺑﻪ ﺷﻮﺧﯽ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺷﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻟﺒﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﮐﻦ ﺑﺮﻭﯾﻢ، ﺍﯾﻨﺎ ﻫﻤﺶ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩ. ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺫﯾﺘﻢ ﮐﻨﺪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻦ ﺩﯾﮕﻪ. ✍راوی : همسر شهید 🌷 💚🕊🥀 ♥️🦋♥️ @Ashghaneemamezaman313