🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدونوزده
از همان نگاه سر به زیرش به ساحل قلبم میکوبید..
و نفسم بند آمده بود که ابوالفضل پادرمیانی کرد
_مادر! شما چرا خودت پسرت رو زن نمیدی؟😁
و محکم روی پا مصطفی کوبید
_این تا وقتی زن نداره خیلی بی کلّه میزنه به خط! 😁زن و بچه که داشته باشه، بیشتر احتیاط میکنه کار دست خودش و ما نمیده!😜
کمکم داشتم باور میکردم..
همه با هم هماهنگ شدند تا بله را از زیر زبان من بکشند..☺️🙈
که مادر مصطفی از صدایش شادی چکید
_من میخوام مصطفی رو زن بدم، منتظر اجازه شما و رضایت خواهرتون هستیم!😊😄
بیش از یک سال در یک خانه..
از داریا تا دمشق با مصطفی بودم،.. بارها طعم احساسش را چشیده و یک سحر در حرم حرف عشقش را از زبان خودش شنیده بودم..
و باز امشب دست و پای دلم میلرزید...
دلم میخواست از زبان خودش حرفی بگوید..
و او همه احساسش در #نگاهش👀❤️ بود که امشب دلم را بیش از همیشه زیر و رو میکرد...
ابوالفضل کار خودش را کرده بود..
که از جا بلند شد و خنده اش را پشت بهانه ای پنهان کرد
_من میرم یه سر تا مقرّ و برمیگردم.😊
و هنوز کلامش به آخر نرسیده، مصطفی از جا پرید😧 و انگار میخواست فرار کند که خودش داوطلب شد
_منم میام!🤭😧
از اینهمه دستپاچگی،...
مادرش خندید😄 و ابوالفضل دیگر دلیلی برای پنهانکاری نداشت که با نمک لحنش پاسخ داد
_داداش من دارم میرم تو راحت حرفاتو بزنی، تو کجا میخوای بیای؟😉😁
از صراحت شوخ ابوالفضل این بار من هم به خنده افتادم.. 😅🙈
و خنده بی صدایم مقاومت مصطفی را شکست..
که بی هیچ حرفی سر جایش نشست و میدیدم...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🟡 روزی عقربی یکی از دوستان امیرالمومنین علیهالسلام را نیش زد، او سریعاً نزد حضرت آمد...
حضرت به او فرمود: بر اثر این نیش نمی میری، برو.
او رفت و پس از مدتی آمد و عرض کرد: "یاامیرالمومنین بر اثر آن نیش عقرب دوماه زجر کشیدم."
حضرت به او فرمود:
میدانی آن عقرب چرا تو را نیش زد؟
عرض کرد: خیر.
حضرت فرمودند: "چون یک بار در حضور تو سلمان را به خاطر دوستی ما مسخره و غیبت کردند و تو هیچ نگفتی و از سلمان دفاع نکردی این نیش عقرب بهخاطر آن است."
(مستدرک الوسایل جلد ۱۲)
⬅️ نسبت به دفاع از دینداران و مؤمنان غیرت داشته باشیم 🤲
🌸💐عاشورائیان منتظر💐🌸
https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #ويژه بازگشایی مدارس
🔶ببينيد| خاطره حضرت آقا را از روز اولی که به مدرسه رفتند
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼دعا از آیت الله بهجت برای در امان ماندن بچه های مدرسه ای 🌼
حتما بخونید و بعد بچه هارو راهی مدرسه کنید 😍
❤️https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
یه قانون روانشناسی برای کنترل عصبانیت و خشم میگه: چرا وقتی ماشینت جوش میاره دیگه حرکت نمیکنی؟؟ میزنی کنار و وایمیسی؟ چون ممکنه آتیش بگیره و به خودت و دیگران صدمه بزنه.
خودت هم همینی!
وقتی جوش میاری عصبانی میشی تخت گاز نرو. بزن کنار ساکت باش و هیچی نگو وگرنه هم به خودت آسیب میزنی هم به اطرافیانت :)
#خشم
#آسیب
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
╚══════🍃🌺🍃═╝
برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم:
١. بیمارستان
٢. زندان
٣. قبرستان
• در بیمارستان میفهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست.
• در زندان میبینید که آزادی گرانبهاترین دارایی شماست.
• در قبرستان درمییابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد.
زمینی که امروز روی آن قدم میزنیم فردا سقفمان خواهد بود.
پس چه بهتر كه برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم ...
#زندگی
#خدا
#قدردانی
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
╚══════🍃🌺🍃═╝
⭕️از بن دندان معتقد به عدالت آموزشی بود
در طول سه سال، ۳۱هزار کلاس درسی در کشور ساخت
🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
30.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پیامبر بدون عمامه، پا برهنه
رفتند تشییع جنازه 😳😳
خیلی تحویلش گرفتند اما
اتفاقی عجیب افتاد که همه
تعجب کردند....
خیلی قصه شنیدیه
🌱اول یه صلوات دلچسب بفرستید🌱
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه زیبای برخورد دو موج دریا به یکدیگر
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ما هر جور دلمون خواست بریم بیرون، مردا نگاه نکنن!
🔹دکتر شاهین فرهنگ: وقتی شاخه ها از باغ زد بیرون، دیگه تو انتخاب کننده نیستی، بخوای یا نخوای بهت دست درازی میشه
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
#تلنگر
° بعضیا ميگن: بابا دلت پاک باشه!
° جواب از قرآن ؛
اون کسی که تو رو خلق کرده ،
اگر دل پاک براش کافی بود
فقط میگفت " آمنوا "
در حالیکه گفته :
« آمَُنوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات »
یعنی هم دلت پاک باشه ،
هم کارت درست باشه ...
° اگرتخمه کدو رو بشکنی
و مغزش رو بکاری سبز نمیشه.
پوستش رو هم بکاری سبز نمیشه.
+مغز و پوست باید با هم باشه
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیش بینی جالب اقای ظهره وند قبل از انتخابات.🤔
🇮🇷کانال عاشورائیان منتظر🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوبیست
میدیدم زیر پرده ای از خنده، نگاهش میدرخشد و به نرمی میلرزد...
مادرش به بهانه بدرقه ابوالفضل به زحمت از جا بلند شد، با هم از اتاق بیرون رفتند و دیگر برنگشت...
باران احساسش به حدی شدید بود که با چتر پلکم چشمانم را پوشاندم..
و او ساده شروع کرد
_شاید فکر کنید الان تو این وضعیت نباید این خواسته رو مطرح میکردم.😊
و من از همان سحر حرم منتظر بودم حرفی بزند..
و امشب قسمت شده بود شرح عشقش را بشنوم.. که لحنش هم مثل دلش برایم لرزید
_چند روز قبل با برادرتون صحبت کردم، گفتن همه چی به خودتون بستگی داره.😊
نگاهش تشنه پاسخی به سمت چشمه چشمانم آمد و من در برابر این همه احساسش کلمه کم آورده بودم..
که با آهنگ آرمش بخش صدایش جانم را نوازش داد
_همونجوری که این مدت بهم اعتماد کردید میتونید تا آخر عمر بهم اعتماد کنید؟😊😥
طعم عشقش به
کام دلم به قدری شیرین بود..
که در برابرش تنها پلکی زدم☺️🙈
و او از همین اشاره چشمم، پاسخش را گرفت که لبخندی شیرین☺️ لبهایش را ربود و ساکت سر به زیر انداخت...
در این شهر هیچکدام آشنایی نداشتیم..
که چند روز بعد...
تنها با حضور ابوالفضل و مادرش در #دفتررهبری در زینبیه 💞عقد کردیم.💞 😍💞💍
کنارم که نشست..
گرمای شانه هایش را حس کردم ☺️😍و از صبح برای چندمین بار صدای تیراندازی در زینبیه
بلند شده بود...
که دستم را میان انگشتانش محکم گرفت و زیر گوشم اولین عاشقانه اش را خرج کرد
_باورم نمیشه دستت رو گرفتم!😍
از حرارت لمس احساسش، گرمای عشقش در تمام رگهایم دوید.. ☺️
و نگاهم را با ناز به سمت چشمانش کشیدم..
که ضربه ای شیشه های اتاق را در هم شکست....😱😨
مصطفی با هر دو دستش...
ادامه دارد....
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری🖇
- که امشب حال من مثل شب شام
غریبونه...💔🥺
#طبس
#ایران_تسلیت
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
بابا آب داد، بابا نان داد
بابا برای نان در معدن جان داد.
مگه مظلوم تر از کارگر ایرانی هم هست؟!🥀😔
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
🔴پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی حادثه اندوهبار معدن طبس
🔹در پی حادثه اندوهبار انفجار معدن در طبس و جان باختن شماری از کارگران، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت به خانوادههای داغدار، بر لزوم بیشترین تلاش برای امدادرسانی به کارگران تاکید کردند.
🔹متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهی تلخ و اندوهبار، در معدن ذغال سنگ در طبس را که در آن تعدادی از کارگران قربانی یا مصدوم شدند، به خانوادههای این عزیزان و مردم آن منطقه تسلیت عرض میکنم. به مجموعهی امداد که از سوی مقامات دولتی برای کمک به محل حادثه رفتهاند تاکید میکنم که بیشترین تلاش خود را مصروف نجات آنان کنند و برای کاهش ابعاد این مصیبت هر اقدام لازم را انجام دهند. رسیدگی فوری به وضع مصدومان نیز باید مورد اهتمام قرار گیرد.
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ نحوه صحیح درک متقابل زن و شوهر در خانه
#دکتر_سعید_عزیزی
#درک_متقابل
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
╚══════🍃🌺🍃═╝
🔴 با حکم رهبر انقلاب، محمد مخبر مشاور و دستیار رهبری شد
🔹رهبر انقلاب در حکمی آقای دکتر محمد مخبر را به عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب و وظیفه ایشان را امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسائی و بکارگیری نیروهای جوان و نخبه جهت کمک به دستگاههای مختلف، تعیین کردند.
🇮🇷کانال عاشورائیان منتظر🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️رئیس جمهور شهید در 60 ثانیه
دست مریزاد🌹
🌹عاشورائیان منتظر🌹
https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻یک زن در فرهنگ غرب میتونه تولیدکننده لبنیات مایحتاج خانواده باشه بدون اینکه مسخرش کنن یا بهش انگ بزنن تازه بهترین آموزشها را هم براش تهیه میکنن چون برای اقتصادشون سودمنده اما همین فعالیت برای زن ایرانی جوری مورد تهاجم فرهنگی قرار گرفته که نوعی عقبماندگی به حساب میاد
🌸💐عاشورائیان منتظر💐🌸
https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
••
💑 به همسـرتان نشـان دهیـد که دوستش دارید😍
🔸هنگامی که با همسر خود بیرون منزلید نشان دهید که از بودن کنــار او خوشحال هستید.
🔸گاه به دور از چشــم دیگران دست او را بگیرید، به او لبخند یا چشمک بزنید و هیچ گاه در جمع، همسرتان را تحقیر نکنید.
🔸بعداً از اینکه همسرتان در مهمانی، فلان توجّه خاص و شیرین را به شما داشت از او تشکّر ویژه کنید تا برای تکرار آن در دفعات بعدی انرژی داشــته باشــد.
#همسرانه
#دوست_داشتن
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
╚══════🍃🌺🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واسطه رزق خدا باباست....❤️
#شعور_اجتماعی رو به فرزندتون یاد بدید☝️
🎙#دکتر_سعید_عزیزی
╔═🍃🌺🍃══════╗
🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
╚══════🍃🌺🍃═╝
🕌رمـــــان #دمشـــق_شہرعشق
🕌قسمٺ #صدوبیست_ویک
مصطفی با هر دو دستش سر و صورتم را پوشاند و شانه هایم را طوری کشید که هر دو با هم روی زمین افتادیم...
بدنمان بین پایه های صندلی و میز شیشه ای سفره عقد مانده بود،..
تمام تنم میان دستانش از ترس میلرزید😥😨 و همچنان رگبار گلوله به در و دیوار اتاق و چهارچوب پنجره میخورد...
ابوالفضل خودش را از اتاق کناری رسانده و فریاد وحشت زده اش را میشنیدم
_از بیرون ساختمون رو به گلوله بستن!😐😧
مصطفی دستانش را روی سر و کمرم سپر کرده بود تا بلند نشوم..
و مضطرب صدایم میکرد
_زینب حالت خوبه؟😥❤️
زبانم به سقف دهانم چسبیده و او میخواست بدنم را روی زمین بکشد..
که دستان ابوالفضل به کمک آمد...
خمیده وارد اتاق شده بود و شانه هایم را گرفت و با یک تکان از بین صندلی تا در اتاق کشید...
مصطفی به سرعت خودش را از اتاق بیرون کشید و رگبار گلوله از پنجره های بدون شیشه همچنان دیوار مقابل را میکوبید.. که جیغم در گلو خفه شد.😱😰
مادر مصطفی کنار دیگر کارکنان دفتر رهبری گوشه یکی از اتاق ها پناه گرفته بود،..
ابوالفضل در پناه بازوانش مرا تا آنجا برد و او مادرانه در آغوشم کشید...😢😰🤗
مصطفی پوشیده در پیراهن سفید و کت و شلوار نوک مدادی #دامادی اش هراسان دنبال #اسلحه ای میگشت و چند نفر از کارکنان دفتر فقط کلت کمری داشتند..
که ابوالفضل فریاد کشید
_این بیشرفها دارن با مسلسل و دوشکا میزنن، ما با کلت چیکار میخوایم بکنیم؟😡🗣
روحانی مسئول دفتر تلاش میکرد ما را آرام کند و فرصتی برای آرامش نبود..
که تمام در و پنجره های دفتر را...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer