🌹 قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
🌹 حضرت امیرمؤمنان (ع) فرمودند:
♦️ بسا روزه داری كه بهره ای جز گرسنگی و تشنگی از روزه داری ندارد، و با شب زنده داری چیزی جز رنج و بی خوابی به دست نیاورد، خوشا خواب زیركان، و روزه گشودن آنان!
📚 نهج البلاغه،حکمت۱۴۵
🌍@Ashooraieanamontazer
❤️آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده
🌹پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانوادهاش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یکسری محافظ که نمیشناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظها معلوم شد که آقا آنجا هستند. گفتند ما خانوادهی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آنجا بودهاند.
♦️خانوادهی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچهی صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند.
✍🏼 روایت امیرناصر آراسته از همرزمان شهید صیاد شیرازی
🌍 @Ashooraieanamontazer
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💕در یڪ خانہ و خانواده چهار چیز باید باشد:
🌾محبت
🌾حرمت
🌾مشورت
🌾مدیریت
جایے ڪہ محبت هست
دو چیز وجود ندارد:
یڪے قدرت طلبے ودیگرے دشمنی
@Ashooraieanamontazer
✅آیا روزه ای؟
✍ در ماه رمضان چند جوان،پیرمردی را دیدند کـه دور از چشم مردم غذا میخورد.
بـه او گفتند:اي پیرمرد مگر روزه نیستی؟
پیرمرد گفت:چرا روزه ام،فقط آب و غذا میخورم.
جوانان خندیدند و گفتند:واقعا؟
پیرمرد گفت: بلی، دروغ نمیگویم، بـه کسی بد نگاه نمیکنم،کسی را مسخره نمیکنم
با کسی با دشنام سخن نمیگویم، کسی را آزرده نمیکنم چشم بـه مال کسی ندارم و…
ولی چون بیماری خاصی دارم متاسفانه نمیتوانم معده را هم روزه دارش کنم.
بعد پیرمرد بـه جوانان گفت: آیا شـما هم روزه هستید؟
یکی از جوانان در حالیکه سرش را از خجالت پایین انداخته بود بـه آرامی گفت: خیر ما
فقط غذا نمیخوریم!!!
@Ashooraieanamontazer
🌺🌵🌹
#لطیفه
#لطیفه😊😁😭😂
😀
یادش بخیر #بچه که بودیم می خواستیم روزه کله #گنجشکی بگیریم
سحری رو میخوردم بعدش #صبحونه بعدشم که #نهار
بعد از ظهرم #عصرونه به راه بوده و بعد لحظات شیرین #افطار
شبم گشنم میشد #شام میخوردم!😆😋😆
🌹🌷🌹🌷🌷🌷🌷
#احکام_روزه 🏖
#احکامشرعی🌷🌹🌷🌹🌷
🍒 اگر کسی در حال روزه #اشتباهی یا از روی #فراموشی چیزی بخورد #روزه اش صحیح است و #باطل نمیشود 🍑
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 شایعه تولید گردوغبار در مرز ایران و عراق
♦️با ورود گردوغبار در پایتخت شایعهای پخش شد که عراقیها از عمد در حال تولید گردوغبار در مرز ایران هستند. عدهای دیگر هم با ویدیویی ادعا کردند که دستگاههای تولید ریزگرد با همکاری چین برای فراریدادن مردم خوزستان به کار گرفته شده است.
♦️اما بررسی این فیلم نشان میدهد که این تکه فیلم بخشی از گزارش یک برنامه پرتغالیزبان است که در سال ۲۰۱۹ پخش شده است. با این دستگاه کشاورزان در حال پاشیدن خاک بر روی زمینهای کشاورزی خود هستند تا از کودهای شیمیایی کمتری استفاده کنند و محصول ارگانیک تولید کنند.
🌍 @Ashooraieanamontazer
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام_شیطان
#قسمت_بیست_و_یک🎬
نزدیک اربعین بود,درونم وِلوِله ای برپااست.
یک نیرویی به من میگفت به زیارت بروم ومطمئن بودم این نیرو,ازسمت شیاطین واجنه نیست چون,یکی ازاعتقادات عرفانهای کاذب این است که زیارت رفتن یک امرناپسندومطرودمی باشد.
برای بابا نوشتم,دلم هوای حرم کرده..بابا صورتم رابوسید اشک درچشماش حلقه زدوگفت:اگر آقا سعادت حضور بدهند من چکاره ام...وازخانه بیرون رفت.
بابا دیرکرده بود ,من ومامان نگران شده بودیم,حتی گوشیش هم نبرده بود.i
مدام ذکرمیگفتم که طوریش نشده باشه
ازپنجره بیرون رانگاه کردم اون شیطان خبیث هنوز همونجا خیره به من بود
اما چیزجالبی که شاهدش بودم اینه که هر روز کوچک وکوچک تر میشد ,وانگارمیفهمید من ازش نمیترسم,برخی اوقات که نماز میخوندم صداش رامیشنیدم که فحشهای رکیکی میده.
شب شد وبالاخره بابا خسته وکوفته از راه رسید وگفت:بیایین اینجا کارتون دارم,ازصبح تاحالا صدتا دفترکاروان زیارتی راسرزدم,بالاخره اسممون را جز یکی از کاروانها نوشتم.
برین اماده بشین دوروز دیگه به سمت نجف پرواز داریم😭
بابا گفت,ازهمون روز عاشورا که این اتفاق افتاد نیت کردم برای شفای هما بریم کربلا وپیگیر کارها بودم تااینکه امروز با چیزی که هما برام نوشت ,فهمیدم الان وقتشه..
باورم نمیشد,من......حرم ارباب....اربعین.....
در آغوش مادرم بی صدا گریه کردم وبه اینهمه مهربانی ارباب افتخار....😭
#ادامه_دارد ..
#رمان
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
@Ashooraieanamontazer
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام_شیطان
#قسمت_بیست_دوم🎬
روز سفر فرا رسید از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم...
راهی فرودگاه شدیم,هرچه اطرافم رانگاه کردم,از اون ابلیس خبیث خبری نبود,
گمان کردم دیگر نبینمش,اما اشتباه فکر میکردم ,دریافته بود ما انسانها با خواست خودمون این ابلیسها رابه زندگیمان راه میدهیم
وتا انسان ابلیس صفت باشد ,رد پای این شیاطین هم هست...
رسیدیم به شهرنجف,
شهر گوهر و صدف,
شهر اعتبار و شرف,
شهر عشاق و هدف,
شهر ملائک صف به صف...
نه تنها حال من بلکه حال پدرومادرم هم قابل گفتن نبود لحظه شماری میکردیم برای رسیدن به حرم .....
نزدیک اذان ظهر حرکت کردیم به سمت حرم برای زیارت ونماز...
گنبدی طلایی چشمم را نوازش می داد,پابه صحن حرم که گذاشتیم,درون غلغله ی جمعیت این چشم بود که شیرین زبانیها میکرد واین اشک بود که اظهار وجود مینمود,مهری عجیب بر دلم حس میکردم
مهری ازپدری مهربان برفرزندگنهکارش,
احساسم قابل وصف نبود....
گریه کردم بر غربت مولایم علی ع ,
برظلم هایی که به آل طه شد,
برغربت مذهبم شیعه ,
برظلمهایی که توسط خناثان درلباس دین به مذهب سراسر نورم وارد میشود,
گریه کردم برای گناهانم.
وبرای رهایی از دست ناپاکیها....
زیارت ونماز باحالی معنوی به اتمام رسید چون نیت کرده بودیم ازنجف تاکربلا پیاده برویم ,باید به همین زیارت کوتاه ودل انگیز بسنده میکردیم....
قادر به خداحافظی نبودم,
رو کردم به گنبد طلایی مولا و با زبان بی زبانی گفتم:حال بچه ای دارم که به زور از پدرش جدایش میکنند
مولای عزیزم به جان مادرم زهراس قسمت میدهم, مرا بار دیگر به این مکان فراخوان......
اشک درچشم سفرعشق راشروع کردیم....
به به چه سفری بود وچه حلاوتی بروجودمان مستولی شده بود...
اینجا فقط عشق بود وعشق بود وعشق...
اینجا مردمانش همه ی دار و ندارشان را فدایی خون خدا میکردند,یکی با لیوانی آب,یکی با ماهیهایی که از شط صید کرده بود,یکی با گوشت گوسفندان گله اش,یکی با حلوایی که از تنها درخت نخل خانه اش درست کرده بودو....
پیرمردی رادیدم که از مال دنیا بهره ای نداشت اما سوزن به دست باکوک برکفشهای زائران حسین ع توشه ی آخرت جمع می کرد...
پیرزنی تنها اتاق زندگیش رامیهمانخانه ی زوار کرده بود تا دمی درآن بیاسایند وازاین میهمانخانه ,آسایش عقبا رابرای خود میخرید...
هرچه میدیدی عشق بود وعشق بود....ازهرطرف نوای لبیک یاحسین بر آسمان بلند میشد...
پدرم هرازگاهی برمن نگاهی میافکند تا ببیند از هرم عشق این عشاق ,زبان الکن من بازشده یانه...پدرم بااعتقادی محکم میگفت:هما من تورااز حسین ع دارم ومطمئنم شفایت هم ازارباب میگیرم😭
سفرعشق به اخرین قدمهایش میرسید,نزدیکیهای کربلا بودم که صدای خنده ی کریه ان ابلیس درگوشم پیچید
به اطراف نگاه کردم,وااای خدای من درنقطه ای دورتر جمع ابلیسان جمع بود...میخواستم ببینم انجا چه خبراست؟
دست مادر رارها کردم وباسرعت به ان طرف حرکت نمودم..
پدرومادرم دوان دوان پشت سرم میامدند...
رسیدم به اون هاله ی سیاه رنگ ,دوتا زن محجبه بودند دستشان کاغذی بود برای تبلیغ چیزی,اطرافشان مملواز شیاطین کریه المنظر ,روی کاغذ راخواندم
واااای خدای من تبلیغ برای کلاسهای عرفان حلقه.....توپیاده روی اربعین؟!!😳
چقدددد اینها شیاطین انسان نمای کثیفی هستند ....ازاعتقادات پاک ومذهبی مردم سواستفاده میکنند....
#ادامه_دارد ...
#رمان
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
@Ashooraieanamontazer
📌هنرمندانه تدبیر کن بانو
🌼در روزگاری که همه چیز رنگ گرانی به خود گرفته و مردها در فشار اقتصادی شدیدی غوطه ورند، تنها #تدبیر_زنانه تو می تواند به خانواده، این محیط باارزش گرمی و لطافت عاشقانه ببخشد تا آب در دل کسی تکان نخورد؛
بایددست از هوسها و خواسته ها شست...
🌸گاهی بایدچشم بر روی تجملات زنانه ات ببندی تا هزینه اضافه نتراشی،
گاهی باید ناشنوا باشی تا از برخوردهای دور از ذهن همسرت برافروخته نشوی و طغیان نکنی،
تدبیر کن و سکوت را چاشنی لحظات نابسامان زندگانی ات کن تا همدلی جای گله مندی را بگیرد و همزبانی جای غرو لندهای زنانگی ات...
🌼بگذار توقعات زنانه ات در برابر این حجم از فشارهای اقتصادی پله های نزولی را طی کنند و خیمه ای که با وجود همسرت پا برجاست برای ثانیه ای هم فرو نریزد .☺️
✅زندگی در شرایط سخت همراهی تو را می طلبد،
کافیست خودت را دست کم نگیری؛
هنرمند باش و مدبرانه پیش برو ...
خانواده ای موفق در این شرایط سخت، محصول تدبیر هنرمندانه توست.
#خانواده
#سبک_زندگی_اسلامی
@Ashooraieanamontazer
🔴روزهی بی نتیجه
🌹حضرت محمد صلی الله علیه و آله:
«هر کس در ماه رمضان، از مسلمانی #غیبت کند، برای روزهاش مزدی دریافت نخواهد کرد.»
📚بحار الأنوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۲۵۸
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹درجات روزه داری از نظر آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
@Ashooraieanamontazer
💬 سؤال :📝حکم تزریق#آمپول در حال #روزه ماه مبارک رمضان چیست؟
✅ پاسخ :📚
👈آیات عظام امام، بهجت و سبحانی :🌷🌹
اگر#آمپول جنبه غذایی و تقویتی دارد، بنابر احتیاط واجب، باید از#تزریق آن خودداری کرد، ولی اگر جنبه دارویی دارد یا عضو را بی حس می کند و یا درد را کاهش می دهد، #تزریق آن اشکالی ندارد.
👈آیت الله خامنه ای :🌷🌹
احتیاط واجب آن است که #روزه دار از آمپول های مغذی یا مقوی و هر#آمپولی که در رگ تزریق می شود و انواع سرم ها خودداری کند؛ لکن #آمپول های دارویی که در عضله تزریق می شود و نیز#آمپول هایی که برای بی حس کردن به کار می رود، مانعی ندارد.
👈آیات عظام سیستانی و صافی گلپایگانی :🌷🌹
به طور کلی تزریق #آمپول روزه را باطل نمی کند (خواه جنبه غذایی و تقویتی داشته باشد، یا جنبه دارویی و مانند آن).
👈آیت الله مکارم شیرازی :🌷🌹
تمام انواع #آمپول های دارویی یا تقویتی که به صورت #عضلانی تزریق می شوند و همچنین تزریق عضلانی واکسن برای افراد روزه دار اشکالی ندارد؛ ولی #تزریق آمپول ها و سرم هایی که در #رگ تزریق می شوند، #روزه را باطل می کند.
@Ashooraieanamontazer
#سلامامامزمانم
هر کسی که دل به او بستم دلم را زد شکست
با دل ویرانه خواهانی ندارم جز خودت
یک زمانی هم اگرحرفی ز آبادی شود
درخراب آباد دل بانی ندارم جز خودت
🌼تعجیل در فرج آقا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) صلوات🌼
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
روزتون مهدوی
🌴بوی ظهور می آید قدمی بر داریم🌴
🌿الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 #ذکراثرندارد !!!
💠 استاد مسعود عالی
#هفتچیزخطرناکاست
1⃣ثروت بدون زحمت
2⃣دانش بدون شخصیت
3⃣علم بدون انسانیت
4⃣سیاست بدون شرافت
5⃣لذت بدون وجدان
6⃣تجارت بدون اخلاق
7⃣و عبادت بدون ایثار!
👌با اشتراک گذاری از ما حمایت کنید
@Ashooraieanamontazer
#تغذیه_در_رمضان
✍گنجی مخفی برای روزه داران
💥برای جلوگیری از عطش، تقویت
روده و جلوگیری از یبوست تخم
شربتی را استفاده کنید
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراقب کودکان و نوجوانان خود باشیم.
لطفا کلیپ را با دقت مشاهده کنید
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امر به معروف و نهی از منکر
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «آگاهی مردم»
👤 استاد #رائفی_پور
❌ باید شیعه تربیت بشود وگرنه ظهوری در کار نیست.
🔅 باید مقدمات ظهور را فراهم کنیم، مهمترین شرط ظهور آگاهی مردمه...
📥 دانلود با کیفیت بالا
https://aparat.com/v/MCyED
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Ashooraieanamontazer
احکام به زبان ساده:
اگه کسی شک داره كه روزه براش ضرر داره يا نه؛ ولى دکتر بگه نباید بگیری. تكليفش چیه؟
📚 همه مراجع: ملاک ضررداشتن، تشخيص خود انسانه؛ اگه باتوجه به حرفهای دکتر واقعاً احتمال ضرر میدین و این احتمال هم منطقی و عاقلانه است، نبايد روزه بگيرین.
👈 اما اگه با تجربه فهمیدین که دکتر اشتباه میکنه و براتون ضرر نداره، بايد روزهها رو بگيرین.
اگه هم به حرف دکتر شک دارین، مىتونین يكىدو روز بگیرین و تجربه كنین، ببینین ضرر داره یا نه. دراینصورت هم، هر ساعت از روز که فهمیدین براتون ضرر داره، میتونین روزه رو بشکنین.
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینهمه ثواب‼️
دلیلش چیه؟
حجة الاسلام عالی پاسخ میدن👆
@Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۴ نکته مهم تغذیهای برای افطار و سحر
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
📚حکیم خیراندیش
@Ashooraieanamontazer
🌺 فرزند پروری حرفه ای....🌸
ظلمی که به تک فرزندان میشود
«مریم اردبیلی» مادر پنج فرزند، پزشک، دکترای رشته آیندهپژوهی و کارشناس مسائل زنان و خانواده گفت:
❇️ خانوادههای کنونی بسیار بیشتر از قدیمیها تربیت فرزند را سخت میگیرند و تمرکزی که روی یک فرزند در یک خانواده وجود دارد بزرگترین ظلمی است که از نظر تربیتی بر او روا داشته میشود.
👈 در گذشته کودکان با هم بزرگ میشدند و این شیرینترین و سالمترین مرحله رشد آنها بود؛ اما اکنون کودکان با بزرگان فامیل بزرگ میشوند و حس شیرین کودکی کردن با کودکان همسن و سال را تجربه نمیکنند.
❌ تمرکزی که خانوادههای کنونی بر روی نابغهپروری فرزندان دارند سلامت روح آنها را به مخاطره میاندازد.
#تک_فرزندی
🇮🇷@Ashooraieanamontazer
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
دام شیطان
#قسمت_بیست_سوم 🎬
این نامردهاازاحساسات پاک ودینی مردم سواستفاده میکنند وبه اسم عرفان وخداشناسی مردم ساده را به اوج شیطان پرستی آلوده میکنند...
خونم به جوش امد...اختیارازکف دادم وبه طرف یکی ازمبلغین حمله کردم ...زدم وزدم باتمام توانم ضربه میزدم.
پدرومادرم به خیال اینکه باز جنی ودیوانه شده ام ,دستهام راگرفتندواز داخل جمعیتی که دورمان راگرفته بودند ,بیرونم کشیدند.
بااشاره به طرف ان دوتا زن صداهای نامفهومی ازگلوم خارج میشد اما نمیتونستم منظورم رابه اطرافیان بگویم.
تا خودکربلا ,پدرومادرم دوطرفم راگرفته بودند.
رسیدیم
به وادی نینوا
به آن دشت بلا
به مأمن شهدا
به عطری آشنا
به آرزوی عاشقا
به شهرگریه ودعا
به سرزمین پاک کربلا....
چشمم به گنبد آقا افتاد ,بابا زد توسرش گفت ارباب گدا اوردم گدا...دختری مجنون اوردم برای شفا...
یک لحظه محوگنبدشدم,نوری عجیب بربدنم نشست,دستم راگذاشتم روسینه ام وگفتم:السلام علیک یا ثارالله,السلام علیک یا مظلوم,السلام علیک یا غریب...
سلام اقای خوبیها,اقا بااین همه عاشق ,مثل پدربزرگوارتان علی ع هنوز غریبید,
اقا اسلام غریب شده,
اقا مذهب شیعه که به خاطرش خونتان رافداکردید غریب شده,
آقا پیغمبر غریب شده,
آقا به خداااا,, خدا غریب شده وغربت مهرحک شده ایست برجبین شیعه و تاظهور منتقم کربلا,مولای دنیا,حامی ضعفا,مهدی زهراس باقیست
پدرومادرم از شیرین زبانی دخترک لالشان متعجب شده بودند وناگاه هردوبه سجده ی شکر افتاند...
دوسال از زمانی که گرفتارعرفان حلقه شدم وسپس خود را آزاد نمودم میگذرد....
شکرخداقدرت تکلم خودم رابدست آوردم وترم بعدازآن موضوع ,سردرس ودانشگاه برگشتم
ولی به خاطر اتفاقات گذشته,یک جور حساسیت به دیدن خون پیداکرده بودم,پس رشته ی تحصیلی ام وحتی دانشگاهم را عوض کردم چون رتبه ی تک رقمی کنکور را آورده بود درتغییررشته کمی آزادتر بودم پس رشته ی,شیمی هسته ای را انتخاب نمودم .
درطول این دوسال قران را به طورکامل حفظ کردم ونیروی روحی خودم راتقویت نمودم .
آقای موسوی که خیلی ازموفقیتهام رادراین زمینه مدیون اوهستم,بسیار تعریف وتمجیدمیکند ومیگویید درزمینه ی مسایل معنوی برای خودت استادی شدی دخترم...😊
#ادامه_دارد ..
#رمان
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
@Ashooraieanamontazer
💜🖇♥️🖇💜🖇💜
💜🖇💜🖇💜
♥️🖇💜
💜
#دام شیطان
#قسمت _بیست_چهارم 🎬
بعداز برگشتن از سفرمعنوی و پربرکت کربلا,اقای محمدی,باهام تماس گرفت وقرارحضوری گذاشتیم.
اقای محمدی گفت:روز عاشورابه محل اجتماع مسترها حمله میکنند,تعدادی فرار وتعدادی به دام میافتند
بیژن سلمانی هم جز دستگیرشدگان بوده,مثل اینکه ازمسترهای اصلی این حلقه میباشد وفریبهای برنامه ریزی شده راکه براانجمنشان مهم قلمداد میشده ,توسط این ادم ابلیس صفت صورت میگرفته,وکارهای,ساده تر رامسترهای نوپا انجام میدادند.
اقای محمدی گفت :هرچه درباره ی سر رشته ی انجمنشان سوال میکردیم ,جواب نمیدادند
جلسه ی دوم بازجویی که قراربود بازپرس زبده ی پلیس از سلمانی بازجویی کند,متاسفانه قبل ازبازجویی خودش را حلقه اویزمیکند وبه درک واصل میشه واین نشان دهنده ی این است که سلمانی اطلاعات مهمی داشته که برای,لو نرفتن ان دست به خودکشی زده...
اقای محمدی به من تاکید کرد :چون شما از طرف انجمنشان انتخاب شدید احتمالا دوباره به سراغتان خواهند آمد وسفارش کرد به محض اینکه احساس کردی کسی مشکوک است به مااطلاع دهید.
تا الان که هیچ برخورد مشکوکی باکسی نداشتم,امیدوارم بعدازاین هم نداشته باشم.
امروز دوتا فرمول جدید که بوسیله ی ان میشود دوتا داروی شیمیایی ومورد نیاز بیماران راتولید کرد,تمام نمودم,مدتها بود روی این دو فرمول کارمیکردم ,امروز میخواهم به یکی ازاساتید به نام ابراهیمی ,ارایه دهم...
دل تو دلم نیست ,امیدوارم زحمتهام مثمر ثمر باشد....
فرمولها رابردم اتاق استاد ابراهیمی,سلام استاد...
وااای خدای من این کیه دیگه؟استادابراهیمی نبود درهمین حین از پشت سرم صدای استاد امد سلام خانم سعادت ,بفرمایید
گفتم :استاد این فرمولها خیلی روشون زحمت کشیدم ,استاد یک نگاهی به من ویک نگاه به برگه کردوگفت:خانم سعادت ,احسنتم نشان دادی که از تبار ابن سینایی😊
وادامه داد:من اینارا بررسی میکنم ,(به طرف اون اقاهه که داخل اتاقش بوداشاره کرد)درضمن آقای معینی تازه ازخارج تشریف اوردند ودراینجورموارد مهارت خاصی دارند.
نگاهم افتاد سمت اقای معینی وااای بلابه دور,توچشماش آتیش دیدم, درست مثل دوسال پیش زمانی که سلمانی رادیدم,ناخوداگاه زیر لبم شروع کردم به خواندن ایت الکرسی...
چهره ی معینی درهم ودرهم میشد...
امد نزدیکم وگفت:علیک سلام خانم سعادت!!!
من سلام نکرده بودم ,سرم راانداختم پایین وگفتم:ببخشید یه کم هل شدم,سلام استاد..
معینی امد نزدیکتروگفت:امیدوارم کشفیاتتان مثل خودتون دافعه نداشته باشه.
خدااای من یعنی واقعا اینم حس کرده قران خوندن من را...
دیگه مطمئن شدم ,اینم یه جورایی به شیطان پرستان ربط دارد.
#ادامه_دارد ..
#رمان
─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─
@Ashooraieanamontazer
🔴 #تقسیم_شیرینی_با_همسر
💠 جعبه شیرینی رو جلوش گرفتم، یکی برداشت و گفت: «میتونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود. میگفت: «میبرم با #خانم و بچه هام میخورم». میگفت: اینکه آدم شیرینیهای زندگیشو با زن و بچهاش تقسیم کنه خیلی توی زندگی خانوادگی تأثیر میذاره!
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
📕سیدمرتضیآوینی،کتاب دانشجویی،ص۱۹
@Ashooraieanamontazer