eitaa logo
عاشورائیان منتظر
257 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
6.9هزار ویدیو
49 فایل
⬅️صَلَّ اللُه عَلیَکَ یاٰ أباعَبدِالله الحُسَینْ"➡️ 🔷زیر نظر آقای امیر توکلی ارتباط با مدیر کانال⬅️ @M_Namira
مشاهده در ایتا
دانلود
🎥 تصویری از حضور رهبر انقلاب به همراه روسای قوا در بزرگداشت شهید نصرالله «عاشورائیان منتظر»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 راه حل به افرادی که در بیرون خوش اخلاق‌اند اما در کنار خانواده اینگونه نیستند. ╔═🍃🌺🍃══════╗ 🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer ╚══════🍃🌺🍃═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧕 🌱 ⁉️چرا از چادر می ترسند؟ https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
⭕️امیرالمؤمنین عليه السلام: 📩هر كس خود را در جايگاه هاى تهمت قرار دهد، نبايد كسى را كه به او گمانِ بد مى برد سرزنش كند 📚حکمت 159 نهج البلاغه 🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همونایی که می‌گفتن خامنه‌ای در پناهگاه است، همونا همگی به گوش وایسادن ببینن امروز رهبر مقتدر ایران چی میگه. https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
♦️‌استوری ملیکا زارعی؛ جمعه تاریخی ایران https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
⭕️ این رادار باند ایکس آمریکاست 💰گرانترین رادار دنیا 💵قیمت 500 میلیون دلار به اندازه 83 تانک مرکاوا قیمت دارد باارزش ترین و دقیق ترین سیستم راداری ساخته شده در دنیا 🔍این رادار آنقدر دقیق است که میتواند در فاصله سه هزار کیلومتری ریز پرنده های بسیار کوچک را در ابعاد پنج سانتیمتر شناسایی کند محل دقیق پرتاب موشک را از فصله 5000 کیلومتری به محض پرتاب مشخص میکند یکی از علتهایی که ایران موشکها را از لانچر متحرک پرتاب کرد وجود این رادار بود حالا بعد این همه تعریف ایرانی ها توانسته اند این غول راداری را در شب عملیات وعده ی صادق در صحرای نگب و در نزدیکی پایگاه نواتیم نابود کنند نابودی این رادار آنقدر درد داشته است که آمریکایی ها را در شوک فرو برد 1⃣اول قدرت اطلاعاتی شناسایی این رادار که کاملا استتار بوده توسط قدرت اطلاعاتی ایران 2⃣دوم قدرت جنگال ایران 3⃣سوم کور کردن چشمی که رهبر تمام چشمها در شب عملیات وعده ی صادق بود البته این بخش کوچکی از اتفاقات عملیات وعده ی صادق بود لطفا منتشر کنید تا همگان بدانند بچه های ما چه شاهکاری کرده اند. 🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ بیشتر طلاق‌ها به‌دلیل درکنار هم ماندن مرد و زن به مدت طولانی اتفاق می‌افتد. 💔ما بلد نیستیم بعضی وقتا کنار هم خوب زندگی کنیم...😢 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ خدا را به همه ائمه(ع) قسم میدادم.. پای مصطفی و ابوالفضل را به این مسلخ نکشاند.😖😖😖🤲🤲🤲🤲😭😭😭😭😭😭 از فشار انگشتان درشتش... دستم بی حس شده بود، دعا میکردم زودتر خالصم کند و پیش از آنکه ابوالفضل به خانه برسد، از اینجا بروند... تا دیگر حنجر برادرم زیر خنجرشان نیفتد...😭😭😭🤲🤲🤲 خیال میکردم میخواهند ما را از خانه بیرون ببرند.. و نمیدانستم برای زنان زینبیه وحشی گری را به رسانده اند....😨😨😭😭😭 که از راه پله باریک خانه... ما را مثل جنازهای بالا میکشیدند... مادر مصطفی مقابلم روی پله زمین خورد😱😣 و همچنان او را میکشیدند که باصورت و تمام بدنش روی هر پله کوبیده میشد...😥😰😭 و به گمانم دیگر جانی به تنش نبود.. که نفسی هم نمیزد... ردّ خون از گوشه دهانم تا روی شال سپیدم جاری بود،.. هنوز عطر دستان مصطفی روی صورتم مانده بود..و نمیتوانستم تصور کنم از دیدن جنازه ام چه زجری میکشد... که این قطره اشک نه از درد و ترس که به عشق همسرم😭❤️ از گوشه چشمم چکید. به رسیده بودیم.. و تازه از آنجا دیدم زینبیه محشر شده است...😰😰😱😱 دود انفجار انتحاریِ دقایقی پیش هنوز در آسمان بالا میرفت.. و صدای تیراندازی و جیغ زنان از خانه های اطراف شنیده میشد... چشمم روی آشوب کوچه های اطراف میچرخید و میدیدم💚حرم حضرت زینب (س)💚بین دود و آتش گرفتار شده... که فریاد حیوان تکفیری👿🗣 گوشم را کر کرد... مادر مصطفی را تا لب بام برده بود، پیرزن تمام تنش میلرزید.. و او نعره میکشید تا بگوید مردان این خانه کجا هستند.. 😰😰😰😰😰😰😭😭😭😭😭 و میشنیدم او به جای ، را میخواند که قلبم از هم پاره شد... میدانستم نباید لب از لب باز کنم.. تا نفهمند ایرانی ام و تنها با ضجه هایم التماس میکردم او را..😩😖🤲🤲😭😭😭 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ التماس میکردم او را رها کنند... مقابل پایشان به زمین افتاده بودم، با هر دو دستم به تن سنگ زمین چنگ انداخته و طوری جیغ میزدم 😩😭😵😰😭که گلویم خراش افتاد و طعم خون را در دهانم حس میکردم.... از شدت گریه پلکهایم در هم فرو رفته بود... و با همین چشمان کورم دیدم دو نفرشان شانه های مادر مصطفی را گرفتند... و از لبه بام پرتش کردند..😱😱😱😱 که دیگر اختیار زبانم از دستم رفت... و با همان نایی که به گلویم نمانده بوده، رو به گنبد ضجه زدم _یـــــــــــا زیــــــــــــنب!💚✨😱😱😭😭😭😭😭✨✨🤲🤲🤲😭😭😭😵😵😵😵😵😵😵😰😰😭😭😭 با دستانم خودم را روی زمین تا لب بام کشاندم،.. به دیوار چنگ انداختم تا کف کوچه را ببینم و پیش از آنکه پیکر غرق به خون مادر مصطفی را ببینم.. چند نفری طوری از پشت شانه ام را کشیدند که حس کردم کتفم از جا کنده شد...😣😖😰😭 با همین یک کلمه... 🇮🇷 و ✨ بودنم را با هم فهمیده بودند... و نمیدانستند با این چه کنند که دورم له له میزدند... بین پاها و پوتین هایشان در خودم مچاله شده و همچنان حضرت زینب(س) را با ناله صدا میزدم،.. دلم میخواست زودتر جانم را بگیرند.. و آنها تازه 🔥طعمه ابوجعده🔥را پیدا کرده بودند که دوباره عکسی را در موبایل به هم نشان میدادند و یکی خرناس کشید _ابوجعده چقدر براش میده؟👿😈 و دیگری اعتراض کرد _برا چی بدیمش دست ابوجعده؟میدونی میشه باهاش چندتا اسیر مبادله کرد؟😈😏 و او برای تحویل من به ابوجعده... کیسه دوخته بود که اعتراض رفیقش را به تمسخر گرفت _بابام اسیره یا برادرم که فکر مبادله باشم؟ ارتش آزاد خودش میدونه با اون ۴٨ تا ایرانی چجوری آدماشو مبادله کنه!😈😈😈😈 سپس به سمت صورتم خم شد،.. ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
اگر بگی اون نارنجیه این سبزه رو تهدید نظامی کرده! تست گل میگیرن ازت!!😂😂 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینایی که هی میگن اسرائیل اسرائیل... 🔻 جوانان ما عرض اسرائیل رو تک چرخ میزنن😂 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
4_6043854597129245829.mp3
12.67M
کلنگ زنی پروژه آخرالزمان 🔴این صوت استاد امینی خواه عزیز رو با جان دلتون در محیطی آرام و با تمام توجه بشنوید 🔸کدهای زیادی درونش هست 🔹️اللهم عجل لولیک الفرج ‌ ‌https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
🔴 💠 آقایان باید بدانند که در مقابل كوچكترين تغييرات خود از قبيل رنگ مو يا لباس جديد حساس هستند. 💠 لذا پس از این تغییرات منتظر همسرشان هستند. 💠 نسبت به اين تغييرات واكنش نشان دهيد و از همسرتان تعريف و تمجید کنید و آن را بهانه‌ای برای ابراز محبت قرار دهید تا باعث و گرمی روابط شود. 💠 جملاتی مثل : "به به چه خانم شدی"، "چقدر بهت میاد"، "تو دل بروتر شدی" و جملات دیگری که یقیناً محبّت را بین شما بیشتر می‌کند. 🌸💐عاشورائیان منتظر💐🌸 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تفاوت موز و پلانتین🍌 🔹من همین الان فهمیدم، بیشتر از نصف عمرم پلانتین خوردم نه موز🤔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
📚کلیله و دمنه 📸موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد. ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزيد. از مرغ برايش سوپ درست کردند. گوسفند را برای عيادت کنندگان سر بريدند. گاو را برای مراسم ترحيم کشتند و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه میکرد و به مشکلی که به ديگران ربط نداشت فکر میکرد! حالا شده حکایت براندازای ایران که میگن مشکل فلسطین و لبنان و سوریه به ما ربطی نداره😐 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حمایت دانشجویان دانشگاه سیانس پو فرانسه از حزب‌الله 🔹اینجا دانشگاه سیانس پو پاریس است و دانشجویان در حال حمایت از "حزب الله" و اعتراض به جنایت‌های رژیم صهیونی در لبنان هستند. 🔹دانشجویان این دانشگاه که یکی از شناخته‌شده‌ترین دانشگاه‌های پاریس است، این روزها با فریاد زدن نام حزب‌الله و حمایت از مردم لبنان، مانع از تدریس اساتید می‌شوند. 🌹عاشورائیان منتظر🌹 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پشت‌پرده ادعای کمبود اقلام اساسی در فروشگاه‌های شهروند 🔹به دنبال ادعای برخی رسانه‌های فارسی زبان بیگانه مبنی بر کمبود اقلام اساسی در فروشگاه‌های زنجیره‌ای شهروند، «عبدالمطهر محمدخانی» رئیس مرکز ارتباطات و امور بین‌الملل شهرداری تهران با انتشار فیلم زیر، پشت‌پرده این اقدام شیطنت سخیف رسانه‌های بیگانه را افشا کرد. 🔹فیلم منتشر شده درباره کمبود در فروشگاه شهروند واقعیت ندارد. به فیلم دوربین مداربسته همان فروشگاه نگاه کنید. 🔹یک فرد مجهول خودش اطلاعیه می‌چسباند، فیلمبرداری می‌کند و به سفارش‌دهنده می‌فرستد. بعد هم رسانه اپوزوسیون منتشر می‌کند. مراقب شایعه‌سازی و عملیات روانی دشمنان مردم باشیم. 🇮🇷کانال عاشورائیان منتظر🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
اهدای طلا و جواهرات بانوان بوشهری برای جنگ با اسرائیل 🔹فاطمه یوسفی، مدیر مدرسهٔ علمیهٔ معصومیه(س) بوشهر: به‌دنبال صدور حکم جهاد توسط ولی امر مسلمین که فرمودند «فرض است بر همه مسلمانان که از مردم مسلمان فلسطین، لبنان و جبههٔ مقاومت حمایت و پشتیبانی کنند»، بانوان ولایتمدار و انقلابی بوشهر، به ویژه طلاب حوزه‌های علمیهٔ خواهران، با احساس مسئولیت و اعتقاد به این حکم، لبیک گفتند. 🔹ظرف یک روز با اهدای طلاها و زیورآلات خود، حدود ۱.۵ میلیارد تومان جمع‌آوری شد. 🇮🇷 عاشورائیان منتظر 🇵🇸 https://eitaa.com/joinchat/3891462190Cc6d819ef56
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویر جدیدی از موشک‌باران پایگاه نواتیم در عملیات وعدهٔ صادق ۲ @Farsna
⭕️ ایام قمر در عقرب 🌹 امام صادق علیه السلام:کسی که سفر کند و یا ازدواج نماید در حالیکه قمر در عقرب باشد، خوشی و خوبی نمی بیند. (کافی ج۸ ص۲۷۵) ⏱ قمر در عقرب بنابر احتیاط از عصر دیروز ساعت ۱۵:۲۱ شروع شده و در ساعت ۷:۳۰ چهارشنبه ۱۸ مهر تمام می‌شود. ☑️ بهتر است از ازدواج، شروع کارهای مهم و سرنوشت ساز، سفر، عمل جراحی، حجامت و فصد در این ایام اجتناب کرد. اگر به دلیل ضرورتی که دارد، نمیتوان اجتناب کرد، حتما قبل از آن صدقه ای داده شود. بهتر است به صورت کلی برای دفع بلایا، آسیبها و عوارض قمر در عقرب با همین نیت نیز صدقه ای داده شود. 🆔 https://eitaa.com/Ashooraieanamontazer
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ سپس به سمت صورتم خم شد،.. چانه ام خیسِ اشک و خون شده بود و از ترس و غصه میلرزید...😣😖😰😭 که نیشخندی نشانم داد و تحقیرم کرد _فکر نمیکردم سپاه پاسداران جاسوس زن داشته باشه!👿😏😈 از چشمانشان به پای حال خرابم خنده میبارید.. و تنها حضرت زینب(س) دست دلم را گرفته بود تا از وحشت این همه تشنه به خونم جان ندهم.. که در حلقه تنگ محاصره شان سرم پایین بود و بیصدا گریه میکردم... ایکاش به مبادله ام راضی شده بودند😣 و هوس تحویلم به ابوجعده بی تاب شان کرده بود... که همان لحظه با کسی تماس گرفتند..📲و مژده به دام افتادنم را دادند... احساس میکردم از زمین به سمت آسمان آتش میپاشد.. که رگبار گلوله لحظه ای قطع نمیشد و ترس رسیدن نیروهای مقاومت به جانشان افتاده بود.. که پشت موبایل به کسی اصرار میکردند _ما میخوایم بریم سمت بیمارستان، زودتر بیا تحویلش بگیر!😈😏👿 صدایش را نمیشنیدم.. اما حدس میزدم چه کسی پشت این تماس برای به چنگ آوردنم تعیین میکند...😱😰😭 و به چند دقیقه نکشید که خودش را رساند... پیکرم را در زمین فشار میدادم.. بلکه این سنگ ها پناهم دهند و پناهی نبود که دوباره شانه ام را با تمام قدرت کشید و تن بی توانم را با یک تکان از جا کَند...😭😭😖😖😖😖 با فشار دستش شانه ام را هل میداد تا جلو بیفتم،.. میدیدم دهانشان از بریدن سرم آب افتاده و باید ابتدا زبانم را به صلّابه میکشیدند..که عجالتاً خنجرهایشان غلاف بود... پاشنه درِ پشت بام مقداری از سطح زمین بالاتر بود و طوری هلم میدادند که چشمم ندید، پایم به لبه پاشنه پیچید و با تمام قامتم...😖😖😖😖 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
🕌رمـــــان 🕌قسمٺ با تمام قامتم روی سنگ راه پله زمین خوردم... احساس کردم تمام استخوان هایم در هم شکست و دیگر جز نام (س) به لب هایم نمیآمد😖🤲😭 که حضرت را با صدا میزدم و میدیدم خون دهانم روی زمین خط انداخته است... دلم میخواست خودم از جا بلند شوم.. و که از پشت پیراهنم را کشیدند و بلندم کردند... شانه ام را وحشیانه فشار میدادند.. تا زودتر پایین روم، برای دیدن هر پله به چشمانم التماس میکردم.. 😖😭🤲 و باز پایم برای رفتن به حجله ابوجعده پیش نمیرفت.. که از پیچ پله دیدم روی مبل کنار اتاق نشسته و با موبایلش با کسی حرف میزند... مسیر حمله به سمت حرم را بررسی میکردند.. و تا نگاهش به من افتاد، چشمانش مثل دو چاه از آتش شعله کشید و از جا بلند شد...👿😡😈 کریه تر از آن شب نگاهم میکرد👁👹 و به گمانم در همین یک سال به قدری خون خورده بود که صورتش از پشت همان ریش و سبیل خاکستری مثل سگ شده بود... تماسش را قطع کرد.. و انگار برای جویدن حنجره ام آماده میشد.. که دندانهایش را به هم میسایید و با نعره ای سرم خراب شد _پس از وهابیهای افغانستانی؟!😈😡😏👿 جریان خون به زحمت خودش را در رگهایم میکشاند، قلبم از تپش ایستاده و نفسم بیصدا در سینه مانده بود..😰😖😭 و او طوری عربده کشید که روح از بدنم رفت _یا حرف میزنی یا همینجا ریز ریزت میکنم!👿😡😡😈 و همان تهدیدش برای کشتن دل من کافی بود.. که چاقوی کوچکی را از جیب شلوارش بیرون کشید، هنوز چند پله مانده بود تا به قتلگاهم برسم.. و او از همانجا با تیزی زبان جهنمی اش جانم را گرفت _آخرین جایی که میبرّم زبونته! کاری باهات میکنم به حرف بیای!😈😡😏😈👿 قلبم از وحشت...😰😰😰😭😭😭😭 ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄