🔴👇 #محبوبیت_رئیسی رو باید از کیا پرسید؟؟⁉️
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
کارگرهای #هپکو و خانواده هاشون پرسید، نه حرام لقمه های مجازی نشین
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
کارگرهای #نی_شکرهفت_تپه و خانواده هاشون پرسید نه احمق های جنبش عریان طلبِ زن زندگی آزادی
🔴 محبوبیت رئیسی رو بایداز
کارگر ها و صاحب کارخانه های بیش از #دههزارکارخانه کشور و خانواده هاشون که تعطیل یا نیمه تعطیل شده بودن و به همت و تلاش و پشتیبانی رئیسی احیا و به چرخه تولید برگشتن پرسید
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
هزاران هزار خانواده #مستاجری که به لطف و همت او حالا صاحب #مسکن شدن پرسید نه نجاست خوارهایی که صلاح وفساد خودشونو هم نمیتونن تشخیص بدن چه برسه به ملت و مملکت
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
هزاران هزار کادر درمان و مردمی که با همت و تلاش رئیسی، بدون برجام و بدون FATF از دست #کرونا خلاص شدن پرسید، نه یه مشت دری وری گویِ احمق که یادشون نمیاد شب گذشته شام چی خوردن
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
هزاران هزار جوانی که با پیگیری های رئیسی تونستن #ازدواج کنن و سر و سامان بگیرن پرسید، نه جماعت سطحی نگری که از سیاست ورزی جز آشوب و هوچی گری و فساد طلبی از جنس عمرو عاص هیچ نفهمیدن
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
خانوارهای 7 دهک کم در آمدی که با #طرح_کالابرگ_الکترونیک تونستن #معیشت شون رو ارتقا بدن پرسید، نه شکم سیر های زالو صفتی که چون رئیسی دستشونو از جیب ملت قطع کرده علیهش زر زر میکنن
🔴 عشق و علاقه به رئیسی رو باید از
هزاران هزار جوان و سرپرست خانواری که با طرح #صدور_مجوز_های_کسب_وکار تونستن به جای چند سال دوندگی، در چند دقیقه مجوز کسب و کار شون رو بگیرن و از مزایاش استفاده کنن پرسید، نه یه مشت علافِ خوش گذرونِ اعل عیش و نوش که یا مست و پاتیلن یا نعشه پ پای بساط
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
فلسطینی هایی پرسید که با عملیات موشکی #وعده_صادق کمی از آلام و مصیبت هاشون کم شد و دلگرم شدن که بالاخره توی این دنیای درنده، کسی هست که پشتیبان شونه
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
اون جوانهای ساده یی که فریب جنبش مستهجنِ زن زندگی آزادی رو خوردن پرسید وقتی رئیسی براشون از رهبری طلب #عفو_عمومی کرد (البته اگر انصاف داشته باشن)
🔴 محبوبیت رئیسی رو باید از
هزاران هزار #تاجر و وارد کننده و صادر کننده کشور پرسید که رئیسی #بدون_برجام و FATF کاری کرد که تجارت شون با دنیا و کشورهای همسایه چندین برابر بشه نه یه مشت بیسواد نق نقو
برای همین این تشییع با شکوه تعجب نداره، چون او لایقش بود ✅
شرح خدمات دولت رئیسی واقعا مثنوی 70 من کاغذه ولی سعی شد ملموس ترین هاش رو یادآوری کنم
#نشر_حداکثری
https://eitaa.com/Atash_Be_Ekhtiyar_Tonekabon313
بسم الله الرحمن الرحیم
من بیست سال در اراک زندگی کردم.
وقتی میگویند #هپکو من دقیقاً میدانم دارند از چه حرف میزنند. افتخار مدرسهٔ دولتی من این بود که هر سال ما را ببرد اردوی بازدید #کارخانه_هپکو.
من خیلی کوچک بودم که فهمیدم هپکو اولین و بزرگترین کارخانهٔ تولید تجهیزات سنگین، نه فقط در ایران، که در کل خاورمیانه است. موقع بازدید هپکو محو عظمتش شده بودم. در ۱۳سالگی بابت گزارشی که از آن بازدید نوشتم، در مدرسه تقدیر شدم، تازه گزارشی که مال سال ۸۳ بود، قبل عصر اینترنت، قبل این همه رشد و بالندگی صنایع کشور.
مادر شاگردم طلاق گرفت و رفت.
پدر دوستم از فرط غم، سرطان گرفت.
یکی از آشناهایم از شدت استیصال درگیر اعتیاد شد.
همهشان کارگر هپکو بودند
و همهٔ این بلاها، طی چهار سال اتفاق افتاد، از ۹۴ تا ۹۸ که بزرگترین کارخانهٔ تجهیزات سنگین خاورمیانه با سر زمین خورد.
کارگران هپکو در دولت مردی که برای بازدید از کارخانهها از اتومبیل ضدگلولهاش پیاده نمیشد، به خاک سیاه نشستند. دولت بنفش، هپکو را دو بار به ثمن بخس، به بیتعهدترین و غیرمتخصصترین گزینههای غیربومی واگذار کرد. همزمان، تمام قطعاتی را که پیش از آن کارگران اراکی با دست هنرمند خودشان در هپکو میساختند، وارد کرد!!! تولیدات هپکو ماهها خاک میخورد و بازار پر از قطعهٔ خارجی بود…
به همین سادگی، صنعتیترین شهر ایران که سهم مردمش از همهٔ ثروتش فقط دود و سرطان و کمبود بوده و هست، به آشوب کشیده شد. فضا امنیتی شد. اعتصاب پشت اعتصاب. بیفایده. هپکو شده بود درد لاعلاج، اسباب نفرت کارگرانی که روزگاری وقتی آرم کارخانه را میدیدند، سینهشان را جلو میدادند و به آن افتخار میکردند…
سیدابراهیم رئیسی هپکو را نجات داد.
رئیسی امید را به کارگران اراکی برگرداند.
رئیسی یکی از مهمترین کارخانههای ایران را احیا کرد.
رئیسی نان گذاشت سر سفرهٔ #نان_گزیده_ها
رئیسی با همان صبر و آرامش و تقوا و متانت عجیبش، درد کارگران هپکو را شنید و خودش آستین بالا زد تا دوباره چراغ کارخانه روشن شود.
در خیابان آزادی تهران، هنگام عبور تابوت شهید🌷 سیدابراهیم رئیسی، کارگران هپکو با صدای بلند زار میزدند و به سر و سینه میکوفتند.
روی برگهای نوشته بودند: «جامعهٔ کارگری ایران داغدار شد».
کارگرهای هپکو، رئیس جمهور مملکتشان را یکی مثل خودشان و از خودشان میدانستند.
من تا آخر عمر، هروقت آرم هپکو را ببینم
دلتنگ مردی میشوم
که توهین شنید و قضاوت و تمسخر شد
اما آنقدر بیخوابی کشید و دوید تا کارگران هپکو، شب راحت بخوابند.
https://eitaa.com/Atash_Be_Ekhtiyar_Tonekabon313