فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بازتاب انتشار تصاویر حضور صهیونیستها در سرزمین وحی میان جوامع اسلامی
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
تصویر لحظه آزادی چهار زن اسیر دفاع مقدس را نشان میدهد که پس از گذشت 3 سال و شش ماه از اسارت در سال 62 به کشور بازگشتند.
❇️ او را به عقب جبهه و سپس به بصره منتقل می کنند. در بصره سه اسیر زن دیگر هم به او ملحق می شوند. پس از مدتی آنها را به زندان الرشید بغداد منتقل می کنند. در این زندان، شرایط سختی برای اسرا وجود داشت. راوی و سه همراه او از طریق سایر زندانیان مرد از وجود اردوگاه و آزادی های نسبی آنجا مطلع می شوند. از عراقی ها درخواست انتقال به اردوگاه می کنند، عراقی ها نمی پذیرند.
🔹در نتیجه راوی و سه همراه او تصمیم به اعتصاب می گیرند و پس از هجده روز اعتصاب سرانجام به اردوگاه منتقل می شوند و صلیب سرخ کارت اسارت برای آنان صادر می کند.
در بهمن ماه ۱۳۶۲ همراه با ۱۹۰ نفر از اسرا، آزاد می شوند و به ایران برمی گردند. کتاب به ذکر رویدادها، مشکلات و رفتار عراقی ها با راوی و سایر اسرا می پردازد.
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
فاطمه ناهیدی نخستین بانوی آزاده ایرانی است که با مدرک مامایی به خط مقدم جبهه رفت و در مهر ماه ۵۹ اسیر شد
بعد از چند سال اسارت(بهمن ۶۲)به ایران بازگشت
✴️«چشم در چشم آنان» خاطرات دوران اسارت خانم فاطمه ناهیدی در سال ۱۳۷۵ به کوشش خانم مریم شانکی در دفتر ادبیات و هنر مقاومت تدوین شد و در انتشارات سوره به چاپ رسید. تعداد صفحات کتاب ۱۴۰ صفحه در قطع وزیری است.
خانم فاطمه ناهیدی پرستار است. با آغاز جنگ، در پنجم مهرماه ۱۳۵۹ از بندرعباس به تهران می آید و علی رغم اصرارهای بستگان، برای کمک و مداوای مجروحان به خرمشهر می رود. در بیستم مهرماه در حین اعزام برای مداوای مجروحان خط مقدم، به اسارت نیروهای بعثی درمی آید.
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
☀️#روزشمار_شهدایی_مدافعان_حرم
🗓امروز ۱۶ تیر ۱۴۰۱ مصادفبا سالروز:
🦋ولادت شهید #صفدر_حیدری
🦋ولادت شهید #نوید_صفری
🦋ولادت شهید #محمد_تاجبخش
🌟شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود
حاجی احرام دگر بند و ببین یار کجاست
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
7.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 گروههای هکری با صهیونیستها چه کردند؟
گروههایی که حتی اسمآنها راهم نشنیدید اما به اطلاعات بزرگی دست یافتند.
#ببینید
#کابوس_صهیون
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
🔸پخش زنده دعای روز عرفه از شبکههای سیما
🔹دعای حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عرفه، هجدهم تیر، از شبکههای سیما به صورت زنده پخش میشود.
🔹شبکه یک سیما دعای عرفه را از صحرای عرفات ساعت ۱۶:۱۵ دقیقه پخش میکند.
🔹شبکه دو سیما ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه از حسینیه هدایت دعای عرفه را پخش خواهد کرد.
🔹در شبکه سه ساعت ۱۷ از حرم مطهر امام رضا (ع) دعای حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عرفه پخش میشود.
🔹شبکههای چهار و پنج نیز به ترتیب دعای عرفه را ساعت ۱۶:۳۰ دقیقه از مصلای امام خمینی (ره) و ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه از حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) پخش میکنند.
🔹همچنین شبکه قرآن و معارف سیما دعای عرفه را شنبه، ۱۸ تیرماه از کربلای معلی حرم مطهر حضرت اباعبدالله الحسین (ع) ساعت ۱۵ و ۳۰ دقیقه پخش میکند.
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
10.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«یادی که دردلهاهرگزنمی میردیاد شهیدان است»🌷
#همراه_شهدا
#پنج_شنبه_های_دلتنگی
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
#پرواز_پرندهى_کوچك_من
🌷آخرينبارى كه به ديدار «على» رفتم، روى تخت بيمارستان خوابيده بود. حال و روزش را كه ديدم گريهام گرفت. همينطور كه به سر و رويم میزدم و اشك میريختم، به دست و پاى سوختهاش دست میكشيدم و قربان صدقهاش میرفتم: «على جان! چه بر سرت آمد؟ تو را به خدا به من بگو! دست و پايت چه شده مادر؟ مادربزرگ به قربانت....»
🌷وقتى هجوم اشك را بر پهناى صورتم و نگرانى مفرطم را ديد، دستهاى باندپيچى شدهاش را با زحمت بلند كرد، لبخند كمرنگى زد و گفت: «مادربزرگ! اين دستها و اين هم پاهايم؛ ببين! هيچیشان نشده، همه سرجايشان هستند.» و آنگاه كه صداى هقهق گريهام بلند شد، با مهربانى گفت: «مادربزرگ! نگفتم پيش من میآييد گريه و زارى نكنيد و دلتان را بگذاريد پيش مادر شهيد شريفى....»
🌷بعد مكثى كرد و با خنده ادامه داد: «حالا كه اينجور است من هم ديگر میخواهم شهيد شوم!» - «الهى مادربزرگ فدايت شود! كاش خدا مرا میبرد و تو را در اين حال نمیديدم!» بعد شروع كردم به سر و رويش دست كشيدن. قدرى كه آرام گرفتم؛ گفت: «مادربزرگ! ناراحت نباش، دكترها گفتهاند تا پانزده روز ديگر مرخص میشوم.»
🌷از آن روز به بعد، كارم شمردن روزهايى بود كه كند میگذشت و هر يك، سالى مینمودند. روز پانزدهم كه فرا رسيد، ديگر دل توى دلم نبود. شوق ديدار در چشمان انتظارم زبانه میكشيد. اما دريغ و درد كه كبوتر كوچكم، در آبى آسمان شهادت، بال گشوده بود!
🌹خاطره ای به یاد شهيد معزز على خليلی
راوى: مادر بزرگ شهيد
📚 کتاب "ما آن شقايقيم" ص ۷۷
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛
اوج گرمای اهواز بود ...
بلند شد، دریچه کولر اتاقش را بست!!
گفت: به یاد بسیجیهایی که
زیر آفتاب گرم میجنگند.
#شهید_حسن_باقری
┏✿○•━━━━━┓
🌺 @Atereparvaz
┗━━━━━✿•○┛