eitaa logo
عطر ناب خدا 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
133 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 . @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ +بهش‌ گفتم: ❌«چرا یه طور‌ لباس نمیپوشی که ‌در شأن ‌و موقعیت اجتماعیت باشه؟ ی کم ‌بیشتر خرج خودت کن. ❌چرا همش‌ لباسای ساده و‌ ارزون ‌می‌پوشی؟ تو که ‌وضعت خوبه». 🌷-گفت:«تو بگو ‌ ❌چرا باید یه چیزایی داشته ‌باشم‌ که بعضیا حسرت ‌داشتن ‌اونا رو بخـورن؟ ❌چرا باید زرق‌ و برق ‌دنیا چشمام رو کور کنه؟ دوست‌ دارم مثل بقیه ‌مردم ‌زندگی کنم». 🌺 📚منبع:آن روز هشت صبح، صفحه ۲۱،۲۲ نـݜـر_پیـام_صدقہ_جاریہ🌿 🧕 اَلَّلهُمـّ_عجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج_اَلــــــسٰاعة 🌤 ᰔـاݪِـᰔـہٖ‌ٺَمـᰔـاݦ‌ݥـᰔـڔاڄـᰔـع👇 💟•▹∝ @Resule10 ∝◃•💟
برای تشییع جنازه‌ی زنی رفته بودم ،دیدم اطراف میت شلوغ بود ، صدایشان بلند بود.. یکی می‌گفت کفن را این طرفی بیاورید ،تا خوب پوشیده شود . دیگری دنبال محارم جنازه بود ، برای دفن . صداها بلند بودند و بلند‌تر می‌شد ، حریص و جدی بودند برای دفن پیرزن . همه‌شان غیرت داشتند ، به این که چشم نامحرم به جسد نیافتد ، جسدی که در کفن پیچیده شده بود!!!! نگاهی به آنها کردم و با خودم گفتم این‌ها همان‌هایی نیستند که همسرانشان را بیرون می‌برند ، با لباس های تنگ و کوتاه !.. بدون حیا و شرم ! با عطرهایی که کوچه ها و خیابان ها را طی می‌کند ؟ آیا این‌ها ، همان‌هایی نیستند که دخترانشان ...؟ چرا برای زنده هایی که در میانشان هستند غیرتی ندارند و برای جسد پیرزن ِمُرده چنین غیورند ؟ این جا بود که دلم میخواست به همه شان تسلیت بگویم ، بخاطر مرگ ِقلب شان در برابر زندگان ،و زندگی قلب شان در برابر مُردگان ! « إنا لله و انا الیه راجعون. ـــــــــــــــــــــــــــــــ
⚠️ می‌گفت: بہ‌ جاۍاینکہ‌ عکس‌ خودتونو بزارید پروفایل‌ تا بقیہ‌ با دیدنش‌ بہ‌ گناه‌ بیفتن؛ یہ‌ تلنگر قشنگ‌ بزارید کہ‌ با دیدنش بہ‌ خودشون‌ بیان..!. :) 🌺شهید‌_ابومهدی‌_المهندس 【﷽】 –ناب–خدا✍👇 ❣ @Atre_Naab_khoda
⤵️استاد دانشمند: تصور کن امام زمان اومده پیشت🙂 میخواد یه نگاهی به گوشیت بندازه📱 خدایی راستش رو بگین 🎤 گوشیتو بهش میدی بدون اینکه دست به حافظه اش ببری؟؟؟ ❌همه جواب بدید اگر بهش میدی بهت تبریک میگم و اما شما که ...😔 حالا هرچی که باعث میشه در اون لحظه به خاطر اون چیز گوشیتو به امام زمان عج نَدی و خجالت بکشی، به خاطر شادی دلِ امام زمان عج همین الان از گوشیت همه رو حذف کن...
زن عجله داشت تا به قرار هفتگی اش برسد. چادرش را مرتب کرد و به راهش ادامه داد .  کمی آن طرف دو تا دختر توجهش را جلب کردند.  پوشش نامناسب و آرایش عجیب شان باعث شده بود که زن بی خیال عجله ای که داشت بشود و قدم هایش را آهسته تر کند . پسر جوانی خودش را کنار آن دو دختر رساند و شروع کرد به خندیدن و حرف زدن و شماره دادن . دخترها هم بدشان نمی آمد و مقاومتی نمی کردند .  زن انگار یادش آمده باشد که عجله دارد ، چشم از صحنه ی ناهنجاری که می دید برداشت و قدم هایش را تندتر کرد.  یکدفعه مردی با سرعت زیاد جوری از کنارش عبور کرد که نزدیک بود با او برخورد کند . زن چادرش مرتب کرد وبه تندی به سمت مرد برگشت .  قبل از آنکه زن اعتراضی بکند ، مرد جوان دستش را روی سینه اش گذاشت ، کمی خودش را به نشانه ی ادب و احترام خم کرد و در نهایت متانت درحالیکه چشمانش به نشانه ی ادب به پایین دوخته شده بود گفت : شرمنده ام خانم ببخشید متوجه شما نشدم . زن سرجایش خشک شد . این مرد جوان همان کسی بود که چند لحظه قبل داشت با آن دخترها باجسارت و شوخی رفتار می کرد.‼️
زن عجله داشت تا به قرار هفتگی اش برسد. چادرش را مرتب کرد و به راهش ادامه داد .  کمی آن طرف دو تا دختر توجهش را جلب کردند.  پوشش نامناسب و آرایش عجیب شان باعث شده بود که زن بی خیال عجله ای که داشت بشود و قدم هایش را آهسته تر کند . پسر جوانی خودش را کنار آن دو دختر رساند و شروع کرد به خندیدن و حرف زدن و شماره دادن . دخترها هم بدشان نمی آمد و مقاومتی نمی کردند .  زن انگار یادش آمده باشد که عجله دارد ، چشم از صحنه ی ناهنجاری که می دید برداشت و قدم هایش را تندتر کرد.  یکدفعه مردی با سرعت زیاد جوری از کنارش عبور کرد که نزدیک بود با او برخورد کند . زن چادرش مرتب کرد وبه تندی به سمت مرد برگشت .  قبل از آنکه زن اعتراضی بکند ، مرد جوان دستش را روی سینه اش گذاشت ، کمی خودش را به نشانه ی ادب و احترام خم کرد و در نهایت متانت درحالیکه چشمانش به نشانه ی ادب به پایین دوخته شده بود گفت : شرمنده ام خانم ببخشید متوجه شما نشدم . زن سرجایش خشک شد . این مرد جوان همان کسی بود که چند لحظه قبل داشت با آن دخترها باجسارت و شوخی رفتار می کرد.‼️
🚨 حضور در کلاس بعضیا فقط تو کلاس حضور دارن.... یعنی وقتی تو کلاس نشستن اصلا حواسشون به معلم نیست. معلم رو نگاه میکنن، ولی خودشون تو یه عالم دیگه هستن و به چیزای دیگه فکر میکنن. 🙎‍♂حالا اگر معلم ازشون بپرسه چی گفتم؟ ❌بلد نیستن!!! میمونن که چه جوابی بدن!!! 👈چون به معلم توجه نداشتن!!! هم مثل کلاسِ درس میمونه.👌 و آزمایش‌های_الهی هم، مثل همون سوال‌های معلم. 👇👇 خیلی از ماها فقط سرِ حضور داریم، اصلا حواسمون به اون کلماتی که خدا به ما یاد داده نیست! ❌ 🤔 به هزار تا چیز فکر میکنیم غیر از معانی !!! ⚠️به همین خاطره که وقتی خدا ما رو آزمایش میکنه ما نمیتونیم از اون آزمایشات سربلند بیرون بیاییم❗️ ✅ چون از ، خوب بهره نبردیم.❗️🔔 👈❌فقط سرِ ، حضور داشتیم❌
⚠️ بدونیم‼️ قضیه‌ این‌ دختر‌ محجبه‌ها‌ که تو اینستا با چادر دلبری‌ میکنن‌ و تبرج بعدم‌ میگن‌ کارای‌ ما به‌ کسی‌ مربوط‌ نیست، مثل‌ قضیه‌ اون‌‌ مسلمونه‌است‌‌ که‌‌ رفته‌‌ بود مکه، بعد زنگ‌زد به‌ رفیقش،‌ گفت‌ حاجی‌ برو اون‌ دبه‌ انگور رو تکون‌ بده، شرابش خراب نشه!!