eitaa logo
عطر ناب خدا 🕊
1.1هزار دنبال‌کننده
31.3هزار عکس
10.1هزار ویدیو
133 فایل
#تــــــــــــــــوجه👇👇👇 📚 کتاب هایی که قبل ازمرگ باید بخوانیم...👇✅ https://eitaa.com/joinchat/2373517458Cb099503ae7 . @Hossein_Hajivand
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 💠 خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدايمان می‌رفت طبقه پايين. يک روز پايينی به من گفت: به خدا اين قدر دلم می‌خواد يه روز که آقا مهدی مياد خونه لای در خونه‌تون باز باشه، من ببينم شما دو تا زن و شوهر به هم ديگه چی می‌گيد، که اين قدر می‌خنديد؟ 📙يادگاران، كتاب مهدی باكری ❥┅┄→•☆↓ ↓☆•←┄┅❥ •••❥❥•←• ☆﷽☆ Jõıň☞‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌❢✧❁ @Resule10 ❁✧❢
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت ازش خبری نشد دوساعت گذشت ....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
ام چه میکرد؟ سال بود عروسی کرده بودم مجبور شدم بخاطر کار همسرم بیام شهر بزرگی زندگی کنم.واحدروبه رویمون خانوم ۴۰ ۵۰ ساله بود.چون تنها بود هر روز می‌اومد خونه ما همیشه هم آرایش کرده و شیک. تا اینکه هرروز غروب منو به صرف چای دعوت میکرد خونشون درست نیم ساعت بعد برگشتن خواب سنگینی منو می‌گرفت سرشب از خواب بیهوش میشدم تا اینکه شک کردم رفتم خونشون چای برداشتم وقتی برا کاری رفت آشپزخونه چای خالی کردم تو گلدون نیم ساعت بعد گفتم خواب میاد دیدم.... ادامه داستان.... ادامه داستان....
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/394723744Cf4ef57f64d
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
💠رسول خدا (ص) فرمودند: 📛هركس اش را كند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می كند و جايگاهش دوزخ است که بد جایگاهی است. 📚بحارالانوار، ج 74، ص150
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9
هدایت شده از 
شب زایمانم رسیده بود و شوهرم حسابی داشت به خودش میرسید خیلی برام عجیب بود چون به ندرت حموم میرفت،میگفت وقتی بچه به دنیا میاد میخوام تمیز باشم، من درد میکشیدم و توی رویاهام لحظه ی بغل کردن بچه رو میدیدم ، بعد از زایمانم یه ساعت گذشت از شوهرم خبری نشد دوساعت گذشت ولی خبری نشد....هرچی از مادرشوهرم می‌پرسیدم ،با بهونه ردم میکرد ساعت ۶صبح بود که مون خبر برام آورد شوهرت....👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2468610190C52cfd5dbe9