eitaa logo
•نوڪࢪ‌آقا 🇮🇷•
287 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
12 فایل
یاحیدر″ فوروارد های مفید +چندتا پست دلی:)
مشاهده در ایتا
دانلود
💌🕊 💌 یڪ وصیت ڪوتاه میڪنم و آن وصیت امامان و سفارش پیامبران است ڪه فرمودند: ✔با هواے نفسانے خود مبارزه ڪنید تا مالك آن شوید.
یکی از دوستان روحانی برای معرفی هادی ذوالفقاری اینگونه می گفت: 🍃وقتی انسانی کارهایش را برای خدا و پنهانی انجام دهد، خداوند در همین دنیا آن را آشکار می کند.. هادی ذوالفقاری مصداق همین مطلب است. او گمنام فعالیت کرد و مظلومانه شهید شد. 💔 به همین دلیل است که بعد از شهادت شما از هادی ذوالفقاری زیاد شنیده اید و بعد از این بیشتر خواهی شنید.
‌~💎~ هیچ گاه ندیدم که ما را به کاری کند، بلکه همیشه حرفش را میزد؛ مثلا، آخرشب میگفت: 💎 من میروم وضو بگیرم . در روایات تاکید شده کسی که با وضو بخوابد شیطان به سراغ او نمی آید . نا خودآگاه ما هم ترغیب میشدیم و به همراه او برای وضو گرفتن حرکت میکردیم .
گفتم: دارم‌ از استرس‌ می‌میرم ‌‌√گفت‌: یہ بهت‌ میگم‌ هر بار ڪردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: √گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌ همین ‌باز ڪرد (آخہ ‌خودشم‌ بہ‌ سختـی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) گفتم: باشہ ‌داداش ‌بگو، √گفت: تسبیح ‌داری؟ گفتم: آره، √گفت: بگو " ‌سلام ‌الله ‌علیها"... √حتمـا ‌سہ‌ سـالہ‌‌ی‌ ارباب ‌نظر می‌ڪنہ، منتظرتم و قطع‌ ڪردم‌ چشممو بستم‌‌ شروع‌ ڪردم: ‌سلام‌الله‌علیها سلام‌الله‌علیها...✨ ۱۰تا‌ نگفتم ‌ڪہ ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفـر آخرین ‌لیستہ، بقیہ‌اش ‌فـردا‼️، توجہ‌ نڪردم‌ همینجور ‌ذڪر می‌گفتم ڪہ ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترڪید با گریہ ‌رفتم‌ سمت ‌خونہ حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست‌شد، √اشڪ ‌تو چشمش ‌حلقہ ‌زد‌ و گفت: "الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌ الله ‌علیها"...💔 مدافع حرم
شهید مدافع حـــ🕊ـــــــرم ۹۴ ساعت 12بهم زنگ زد حلالیت خواست دقیقا ساعت1/5ظهر عاشورا مثل زمان امام حسین شهید شد و تنها وابستگیش به قول خودش فقط به پسرش بود نمیتونست ازش دل بكنه ولی باز رفت، اونجا هم با اینكه بهش گفتن بعد اینكه دو سه نفرو زدی باید برگردی عقب كه شناسایی نشی ولی چون اگر عقب میامد 200نفر از همرزماش كشته میشدن وا میسته و تنهایی نقطه نفوذ داعش رو میبنده كه اخرش شهید میشه
PouyanfarPouyanfar-Roze Bekhan Madar.mp3.mp3
زمان: حجم: 14.23M
روضه‌بخوان‌مادر‌از‌پیکر‌بےسر🥀 روضه‌بخوان‌‌یافاطمه‌از‌خنجر‌و‌حنجر🥀 وایلتاواویلتاحسین‌جان💔 🎙
🌹🌱‌~ 🌱 مادرش برداشت؛ به این نیت که اگر قرار است پسرش شود، روز باشد و گریه ای که می کند برای باشد. محمود که رفت منطقه، عکسش را قاب گرفت و نصب کرد روی دیوار. 🌹روز عاشورا که فرا رسید، مادر هنوز خبر نداشت که محمود شهید شده. نگاه کرد به قاب عکسش که از قبل آماده اش کرده بود و دست هایش را رو به آسمان بلند کرد. خدایا، هنوز منو قابل ندونستی که دعام رو مستجاب کنی. 🌹چند روز بعد دعای مادر مستجاب شد؛ خبر شهادت محمود را در روز عاشورا برای مادر آوردند. 🌱 راوی: مادر بزرگوار
!! 🦋 آن روز، به مسجد نرسيده بود. برای نماز به خانه آمد و رفت توی اتاقش. داشتم يواشکی نماز خواندنش را تماشا می‌کردم. حالت عجيبی داشت. انگار خدا، در مقابلش ايستاده بود. طوری حمد و سوره می‌خواند مثل اين که خدا را می‌بيند؛ ذکرها را دقيق و شمرده ادا می‌کرد. بعدها در مورد نحوه‌ نماز خواندنش ازش پرسيدم، گفت: «اشکال کار ما اينه که برای همه وقت می‌ذاريم، جز برای خدا! نمازمون رو سريع می‌خونيم و فکر می‌کنيم زرنگی کرديم؛ اما يادمون ميره اونی که به وقت‌‌ها می‌ده، فقط خود ».❤️ 📚مسافر کربلا، ص ٣٢، شهيد علی ‌رضا کريمی
☘ خيلى از كارهایش درست بود و به هر جا كه اشاره میکرد اگر مشکلی بود درست مى شد. ✨ علتش اين بود كه خيلى روی نمازش تأكيد داشت و هميشه به جا می آورد.