زمان آدمها را دگرگون میکند اما تصویری که از آنها داریم ثابت نگه میدارد ؛ هیچ چیزی دردناکتر از این تضاد میان دگرگونی آدمها و ثبات خاطره نیست .
Marcel Proust "
ترسناک ترین چیز اینه که
یک لبخند خیلی چیزهارو میتونه پنهان کنه !
Jimin "
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊹ ִֶָ𓏲࣪ . 𝖬𝗈𝗎𝗌𝖾 ˖ ›
— و این نوع عشق ، عاقلانه نیست .
برای اینکه بتونی کسی رو بکشی باید چشمهات خالی باشن اما چشمهای تو پر از احساسن ؛ پر از پشیمونی ، همدردی و عشق...
Mouse "
بیگانه(@Attic_Room).pdf
2.42M
فکر آزارم میداد ؛ تا تنها میشدم از هجوم یک احساسهای درهم و برهم مغزم میخواست منفجر شود. میدانستم که فکر کردن کار خطرناکی است . فکر ، آدم را به کشتن میداد .
Kourosh Asadi "
ناطوردشت(@Attic_Room).pdf
5.58M
𓂃 : #کتآبام 𓐇
「 کتاب #ناطور_دشت
🖊← اثر دیوید سالینجر 」
« راوی کتاب ناطور دشت ، پسری نیویورکی و شانزده ساله به نام هولدن کالفیلد است . او مدرسه اش در پنسیلوانیا را ترک گفته و سه روز را به صورت مخفیانه در نیویورک می گذراند . »
هیچوقت احساس ناراحتی نکنید ؛
چون من هر روز براتون آرزوی خوشحالی میکنم .
kim taehyung "
کلمات مثل چکش سفت و سختن ولی قلب آدم مثل شیشه میمونه و این چکشهان که همیشه شیشه هارو میشکنند نه انسان ها .
قهوهیسردِآقاینویسنده.pdf
16.13M
𓂃 : #کتآبام 𓐇
「 کتاب #قهوه_سرد_آقای_نویسنده
🖊← اثر روزبه معین 」
« عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو تو یه کافه شلوغ میمونه !
اگه بخوای به اون صدای قشنگ گوش کنی، باید چشمهات را ببندی و از همه صداها بگذری و نشنویشون، بقیه صداها واست آزار دهنده میشه، صدا پچ پچ مردم، صدا خنده ها، گریه ها، صدا به هم خوردن فنجان ها، حتی صدای باد…تو واسم اون صدای قشنگ بودی که من به خاطرش هیچ صدایی رو نشنیدم! »
+ تو که گفتی هیچی هیچوقت نمیتونه حس منو نسبت به تو عوض کنه .
- فک کنم جفتمون دروغگوییم .
After "
قمارباز(@Attic_Room).pdf
2.07M
𓂃 : #کتآبام 𓐇
「 کتاب #قمار_باز
🖊← اثر فئودور داستایوفسکی 」
« "قمار باز یکی از آثار جذاب و درعینحال ممتاز داستایوفسکی و ادبیات روس به شمار میرود . داستایوفسکی این رمان را در شرایطی خاص در سن 45 سالگی و در مدتزمانی کوتاه ( حدود 26 روز ) نوشته است ؛ اما خلاقیت بی پایان و هنرمندانه او در این مدت اندک به خلق اثری جاودان انجامیده است . »
و عشق صدای فاصله هاست ؛
صدای فاصله هایی که غرقِ ابهامند .
Sohrab Sepehri "