eitaa logo
{آواے عـشق₃₁₃}
762 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
122 ویدیو
14 فایل
به نام خداوندِجانُ‌خرد🌼 سر انجام به ادبیات روی آوردم ؛ که پیوسته پناهگاه کسانی هست که نمی دانند سرِ پر شور خود را کجا بر روی زمین بگذارند.📚🌱 #زندگی زیباست🐿 به قلم#الهه_بهرامی۱۳۸۰ https://harfeto.timefriend.net/17382744096469 @shohadasharmandeimm
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر گفتم آری، خود نمی‌دانی که زیبایی چقدر! ‌ در میان دوستداران تا غریبم دید گفت: دوره‌گرد آشنا! دور و بر مایی چقدر! ‌ ای دل عاشق که پای انتظارش سوختی هیچکس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر ‌ عاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت دل نمی‌بندی ولی محبوب دلهایی چقدر ‌ آتش دوری مرا سوزاند، ای روز وصال بیش از این طاقت ندارم، دیر می‌آیی چقدر 🌸 🌸 @Avaye_eshgh_313
دیده را فایده آن است که دلبر بیند ور نبیند چه بود فایده بینایی را عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست یا غم دوست خورد یا غم رسوایی را 🌼 @Avaye_eshgh_313_1380
به شوق شاخه گنجشکی پریده است.......... ولی به دست های تو رسیده است من آن گنجشک بی بال و پرستم که پای بید مجنونی خمیده است وصالت را مگر در خواب بینم من و توقیق وصل؟از من بعید است بدون تو تماما دور ساعت تسلسل دارد و هردم جدید است شبی در پای بیدی خواب دیدم! به شوق شاخه گنجشکی پریده است.......... «ولی به دست های تو رسیده است........» @Avaye_eshgh_313_1380
برایت چایی مهرو و فا اورده ام ولیکن تو چشم به قهوه ی کافه ها داری گلم 😐😐😒 @Avaye_eshgh_313
او رفته با دگران خواه فراموشش کن خواه از دور تماشایش 😢😢 @Avaye_eshgh_313
شاعر نیستم ولیکن تورا میبینم شعرهایم گل میکند ☺️❤️ @Avaye_eshgh_313
حق داشتی سکوت کنی در جواب من شک داشتی تو هم به من و انتخاب من می‌سوزم از فراق و تو لبخند می‌زنی ای خنده‌ی تو آتش روز عذاب من تعبیر خواب‌های مرا از کسی مپرس بُگذار روی چهره بماند نقاب من آیینه‌ی تواَم، عطشم را نگاه کن یک لحظه خیره شو به خودت، آفتاب من با آه خواندمت که خدا را قسم دهم آه ای دعای نیمه‌شب مستجاب من... ‏ @Avaye_eshgh_313
وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلاَةً دَائِمَةً لاَتُحْصَی وَ لاَتُعَدُّ وَ لاَیَقْدِرُ قَدْرَهَا غَیْرُکَ سلام ودرودت فرست بر محمّد و خاندانش سلام مداوم ومستمری که به شمار و عدد در نیاید و قدرش را جز تو کسی نداند 🌱 @Avaye_eshgh_313
هوالحق رئیسی رفت از این عالم جدا شد فدای ملت و راه خدا شد چه تعبیری در این آواز قو بود وطن را ماتم عظمی به پا شد مُلِک بود وارد مُلکِ بقا شد شتابان رفت و شمع اَشقیا شد عجب فردی عجب سَید مردی عجب خاکی که آخر کیمیا شد زجا برخیز که ایران در عزا شد چه میدانی که بعد تو چه هاشد فلک صبری به ایرانم عَطا کن عزای خادم حیدر به پا شد به خدمت بود و در خدمت فدا شد بحق او خادم آل عبا شد حلالش باد این جام پُر از شَهد که شاه سَر جُدا از او رضا شد شفاعت کن که (عاجز) هم گدا شد گدای آن شَه مُشگِل گشا شد نی اَرزد اَرزنی این دیر فانی چو برگی بود از شاخه جدا شد شاعر: متخلص به (عاجز) از پایتخت تاریخ و تمدن ایران
. تاکی به سحر در سر سودای تو باشیم؟ حیرت زده ی نرگس شهلای تو باشیم ، روزی که نظر بر رخ زیبای تو کردیم ، بر سجده فتادیم که شیدای تو باشیم ، لعلِ تو بنازم که به رخ نقش نگین است ، لطفی بنما .. خاک قدمهای تو باشیم ، رویِ تو بهارست و لبانت شکرستان ، بر غمزه بیا تا سخن آرای تو باشیم ، از پرده برون آی که ما را نفسی نیست ، بگذار دمی محو تماشای تو باشیم ، 🌱 @Avaye_eshgh_313
امروز روز زیباے ⚪️عید قربان است ... باز امروز عــشق ⚪️مــــهمان دل هاست خداوندا......!!!! ⚪️تا هر رنجی به رحمت هر غصه ای به شادی  ⚪️هر بیماری به سلامتی  هر فراقی به وصل  ⚪️هر تاریکی به نور  پروردگارا تمام آرزو هایمان را  ⚪️غرق محبت و نگاه گرمت قرار بده الهی آمین عید قربان بر عاشقان مبارک
ملا نصرالدین از همسایه اش دیگی قرض گرفت، پس از چند روز دیگ را به همراه دیگ کوچکی به او پس داد. وقتی همسایه قضیه دیگ اضافی را پرسید، ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه ی خوش خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملانصر الدین خبری نشد، همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد😊 همسایه گفت: مگر دیگ هم میمیرد؟ چرا مزخرف می گویی!!! ملا گفت: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی دیگ نمیزاید؟ دیگی که میزاید حتما مردن هم دارد😄 +این حکایت بعضی از ماست که هرجا به نفعمان باشد عجیب ترین دروغ ها و داستان ها را باور میکنیم اما کوچکترین ضررها را برنمی تابیم. @Avaye_eshgh_313