eitaa logo
آوازِ قو.
266 دنبال‌کننده
24 عکس
6 ویدیو
0 فایل
«قلبم شب بود. پُر شده بود از تمامِ ابر هایِ سیاهی که نمی‌بارند.»
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت‌هایی که با صدایِ ملایمت برام کتاب‌ می‌خونی و موهایِ فرم رو بین انگشت‌هایِ ظریفت تاب میدی، کلمات به شکل اعجاب انگیزی زیبا و تاثیر گذارتر از قبل می‌شن. جمله به جملۀ اون کتاب رویِ وجود من حك‌ میشه و شب‌هایی که نیستی با قدرت، صدات رو تویِ ذهنم تکرار می‌کنم تا با خیالِ بودنت و تصورِ انگشت‌هات بینِ موهام، ترس از تاریکی رو کنار بزارم و با آرامش بیشتری از کابوس‌هام فرار کنم. تو به شکل شگفت انگیزی من رو از کابوس‌هام نجات میدی. ☆ - نامه‌های کوتاه برایِ سوفی.
خاطره‌ها گاه و بی‌ گاه می‌آیند کنارم می‌نشینند، می‌خندند، گریه می‌کنند اما، پیر نمی‌شوند. ☆ - جنابِ محمدرضا عبدالملکیان.
چمدانِ بسته‌اش که به گوشۀ اتاقك‌ِ کاهگلی نقش داده بود را دیدم. جانم فرو ریخت. کتِ قهوه‌ای رنگش آویزان بود و کفش‌هایش جفت. قصدِ رفتن و گرفتنِ دیدۀ چشم‌هایم را داشت. او، می‌خواست میانِ قاب عکسِ خاطره‌هایش تنهایم بگذارد.
پیامی ناگهانی از سمت تو، درست مثلِ سیگاری می‌ماند که سال‌ها پیش ترك‌ کرده‌ام. یك‌ رغبت همیشگی در من، دربرابر یك‌ فراموشیِ چند ساله.
🌷 - درود و اوقاتِ زمستونۀ شما به نیکی. این پیغام حاوی تقدیمی هستش و جهتِ دریافت بازارسال کنید و اسمتون رو برایِ من قرار بدید تا با توجه به اسمتون، بگم که خونۀ آیندۀ شما چجوری هستش و اسمتون رو به یه گل تشبیه کنم. - ظرفیت؟ ۲۰ چنلِ ابتدایی. جهتِ قرارگیری "لینك‌"
" https://eitaa.com/lastnights " علی رو حمایت کنید اهالی.