eitaa logo
آینده سازان ایران
414 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.4هزار ویدیو
57 فایل
﷽ راه ارتباطیمون 👇🏼:‌‌‌ @H_dastafkan ناشناسمون😶‍🌫😃👇🏼: https://harfeto.timefriend.net/17372162498571 لینک کانال👇🏼 🍃اسـتیکـرامـونــ🍃: @eshgh_jaan ﴿🦋ڪاࢪی از گࢪۅه دختران گمنام حاج قاسم🦋﴾ « شهرستان آران و بیدگل »
مشاهده در ایتا
دانلود
آینده سازان ایران
آماری که کارشناسان سعودی به اصطلاح راستگو نمی توانند حتی بشنوند چه برسه به اینکه قبول کنند...👆🏼😏 زند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اشک‌های گاگا⭕️ «ليدی گاگا» رقاص و خواننده مشهور آمريكايی که شرکت‌های مد و لباس برای بدنش سر و دست می‌شکنند، در مراسم فرش قرمز با یک کت‌وشلوار گشاد مردانه بر روی سن رفت و با چشمانی گریان گفت: در غرب همه مرا به‌خاطر لباس‌های ناجور و تن عریانم می‌خواهند، نه برای خودم. ⚠️بخشی از واقعیت غرب وحشی⚠️ تعجیل در فرج آقا صلوات... اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
به روایت تصویر:)! غیرت یعنی یک دست سالم داری اما با همون یک دست از ناموس شیعه محافظت می‌کنی😍 سایه ا
من یک دهه هشتادی ام! همون نسلی که رها شده .. رها شده و انتظار دارن انقلابی بار بیاد! از اون دسته دهه هشتادی های انقلابی ام ... به لطف حق! همونایی که این چند روز از زمین و زمان شنیدن!😄 دوست و دشمن بهمون حرف زدن چپ و راست گفتن آره اینا که ریختن تو خیابون هم نسلی های شما هستن ... نسل شما فلانه ... انگار رجوی و سالومه و بغدادی و علینژاد و ... از نسل همینا نیستن🚶🏻‍♂ ماها انقلاب ندیدیم، امام ره ندیدیم، دفاع مقدس ندیدیم، حتی داعش هم یادمون نیست! امامِ زمان ندیدیم! ماها یه سید علی می شناسیم(♥) ، که بهمون بها داد، مارو آدم حساب کرد، کردمون افسر جنگ نرم! بر پایه وظیفه شرعیمون تا تونستیم پای اسلام و انقلابمون بودیم! و می‌مونیم! ماها تو مدرسه مظلومیم، یه تنه یک کلاس غرب زده رو ساکت می‌کنیم ... ماها با جمع کردن پول توجیبی هامون کتابای جهاد تبیینی می خریم و می خونیم!😄 ما از ترس انحراف در زمان نبود امامِ زمان، هر سخنرانی رهبری رو چند بار با دقت گوش میدیم! با ما از جهاد تو جبهه حرف نزنید! جهاد علمی و جهاد تبیین رو باهم داریم:) سنمون کم و تجربمون کمتر .. شدیم افسر جنگ نرم! تو دوره ای که هرکسی هرچیزی رو باور می کنه، برای تک تک عقایدمون ساعت ها مطالعه کردیم! کسی جواب سوالامون رو نداد! با بدبختی به جواب رسیدیم ... تو مجازی با خیلی بزرگ تر از خودمون مناظره کردیم! سنامون رو لو ندادیم چون بهمون میگن "بچه"! ولی ما ، آره ما بچه ها ... زود بزرگ شدیم! زود وارد مسائل جامعه شدیم! خیلی زود ... رهبر که فرمان میدن زمین و زمان رو به هم می دوزیم تا قدمی باشیم برای به تحقق رسیدن آرمان ها! به وقتش با انواع اقسام روش ها هرکی رو می شناختیم کشوندیم پای صندوق رأی درحالی که خودمون حق رأی نداشتیم:) ما تو شبهات مجازی قد کشیدیم🍃 هرکدوممون قد یه عالم برای شبهات جواب داریم! ما بزرگ شدیم و ساخته شدیم و شدیم نسلی که به گفته امام خامنه ای ظهور رو به تماشا می نشینه ان شاءالله:)) خدایی حق نیست این داعشی های دهه هشتادی کف خیابون رو به پای ما می نویسید و با ما یک گروه می دونیدا😄🚶🏻‍♂ ما دهه هشتادی های محصول انقلابِ امام ره، اعتراض داریم انتقاد داریم مطالبه داریم و پیگیر هم هستیم:) انقلابیِ منتقدِ معتقدیم!🇮🇷 با وجود فحش خوری های مدام .. بر عهدمان با انقلاب پایبندیم ان شاءالله اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
[زنده باد #ایران] 📢 اطلاع‌رسانی اجتماع بزرگ مردمی #عید_بیعت ☀️ مصادف با سال‌روز آغاز امامت امام زم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖥 تیزر اطلاع‌رسانی اجتماع بزرگ مردمی ☀️ مصادف با سال‌روز آغاز امامت امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف 👤 سخنران: استاد علی‌اکبر 👤 مداحان: حاج سید مجید بنی‌فاطمه، کربلایی محمدحسین پویانفر، کربلایی سجاد محمدی 👤 با اجرای: حسین حقیقی 👤 مجری: حامد سلطانی 📅 زمان: پنج‌شنبه ۱۴ مهر ۱۴۰۱ 🕘 ساعت: ۱۵ ◾️ مکان: تهران، میدان آئینی امام حسین علیه‌السلام 📡 پخش زنده از سایت👇 🌐 Masaf.ir/live
آینده سازان ایران
برای حاج قاسم:).. #حجاب #‌حاج‌قاســم #زن_عفت_افتخار #مرد_غیرت_اقتدار اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّ
توییت : برای عشق برای بیداری🇮🇷 برای میرزا؛ رئیسعلی دلواری برای همت؛ باکری و املاکی برای غیرت پوتین های خاکی برای اینهمه جوون شهید دلداده برای اینهمه جانباز و آزاده برای ایران سربلند و ایستاده برای عفت و حیای خواهرم برای چـادر سیاه مـادرم برای تکرار اینهمه غیرت برای زن، زنـدگـی، عـزت اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
🖥 تیزر اطلاع‌رسانی اجتماع بزرگ مردمی #عید_بیعت ☀️ مصادف با سال‌روز آغاز امامت امام زمان عجل‌الله ت
⭕️پویش⭕️ 🎊به مناسبت جشن امامت {عج} تمامی پیج ها و کانال ها و گروه ها ، همه دوستانی که منتظر آقامون هستن، کلیپ «» رو پست و استوری کنن به نیت فرجشون🤲🏼 و به کوری چشم دشمنان🤪😏 🔥نشر حداکثری🔥 🌤اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌤
آینده سازان ایران
#تلنگر ‌بـه‌ قول‌ استاد‌ پناهیـان ؛ خدا‌ ناراحت‌‌ میشه‌ اگه‌ بندش‌ ناخوش‌ احـوال‌ و ناراحت‌ باشه😊 پ
یقین‌دارم اگرگناه‌وزن‌داشت! اگرلباسمان‌راسیاه‌میڪرد! اگرچین‌وچروڪ‌صورتمان‌را زیادمیڪرد! بیشترازاینهاحواسمان‌بہ‌خودمان‌بود گناه‌قدروح‌راخمیده! چهره‌بندگۍ‌راسیاه! وچین‌وچروڪ‌بہ پیراهن‌سعادتمان‌می‌اندازد!🍂 اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran .
آینده سازان ایران
﷽ #رمان #پارت_چهل_و_هفتم آوای آواز پرندگان در حیاط پیچیده بود که صدای باز شدن در حیاط هم اضافه شد
در برابر نگاه پرسشگر ما، شلنگ را در حوض رها کرد و رو به مجید ادامه داد: _صبح اومدم بالا ببینم الهه چطوره، دیدم خونه نیس! هر چی هم زنگ می‌زدم هیچ کدوم جواب نمی‌دادید! دلم هزار راه رفت! تازه متوجه شدم موبایلم را در خانه جا گذاشته‌ام که مجید خجالت زده سرش را پایین انداخت و گفت: _شرمنده مامان! گوشیم سایلنت بود. به سمتش رفتم، رویش را بوسیدم و با خوشرویی عذرخواهی کردم: _ببخشید مامان! یواش رفتیم که بیدار نشید! از عذری که آورده بودم، داغ دلش تازه شد و باز اعتراض کرد: _از خواب بیدار می‌شدم بهتر بود! همین که از خواب بیدار شدم گفتم دیشب تنها بودی بیام بهت سر بزنم! دیدم خونه نیستی! گفتم خدایا چی شده؟ این دختره کجا رفته؟ شرمنده از عذابی که به مادرم داده بودم، سرم را پایین انداختم که مجید چند قدمی جلو آمد و گفت: _تقصیر من شد! من از الهه خواستم بریم بیرون! فکر نمی‌کردم انقدر نگران بشید! سپس شلنگ را برداشت و با مهربانی ادامه داد: _مامان شما برید، بقیه حیاط رو من می‌شورم. مادر خواست تعارف کند که مجید دست به کار شد و من دست مادر را گرفتم و گفتم: _حالا بیاید بریم بالا یه چایی بخوریم! سری جنباند و گفت: _نه مادرجون! الآن ابراهیم زنگ زده داره میاد اینجا، تو بیا بریم. به شوق دیدن ابراهیم، پیشنهاد مادر را پذیرفتم و همراهش رفتم. داخل اتاق که شدیم، پرسیدم: _مگه امروز نرفته انبار پیش بابا؟ و همه ماجرا همین بود که مادر آهی کشید و پاسخ داد: _چی بگم؟ یه نیم ساعت پیش زنگ زد و کلی غُر زد! از دست بابات خیلی شاکی بود! گفت میام تعریف می‌کنم. سپس زیر سماور را روشن کرد و با دلخوری ادامه داد: _این پدر و پسر رو که میشناسی، همیشه مثل کارد و پنیر می‌مونن! تصور اینکه ابراهیم بخواهد مقابل مجید از پدر بدگویی کند، ناراحتم می‌کرد، اما مجید مشغول شستن حیاط بود و نمی‌توانستم به هیچ بهانه‌ای بخواهم که به اتاق خودمان برود و دقایقی نگذشته بود که ابراهیم آمد. حسابی از دست پدر دلخور بود و ظاهراً برای شکایت نزد مادر آمده بود. خدا خدا می‌کردم تا مجید در حیاط است، حرفش را بزند و بحث را تمام کند و همین که چای را مقابلش گذاشتم، شروع کرد: _ببین مامان! درسته که از این باغ و انبار چیزی رسماً به اسم من و محمد نیس، ولی ما داریم تو این نخلستون‌ها جون می‌کَنیم! مادر نگاهش کرد و با مهربانی پرسید: _باز چی شده مادرجون؟ و پیش از آنکه جوابی بدهد، مجید وارد اتاق شد و ابراهیم بدون توجه به حضور او، سر به شکایت گذاشت: _بابا داره با همه مشتری‌های قبلی به هم می‌زنه! قراردادش رو با حاج صفی و حاج آقا ملکی به هم زده! منم تا حرف می‌زنم میگه به تو هیچ ربطی نداره! ولی وقتی محصول نخلستون تلف بشه، خب من و محمد هم ضرر میدیم! مجید سرش را پایین انداخته و سکوت کرده بود که مادر اشاره کرد تا برایش چای بیاورم و همزمان از ابراهیم پرسید: _خُب مادرجون! حتماً مشتری بهتری پیدا کرده! و این حرف مادر، ابراهیم را عصبانی‌تر کرد: _مشتری بهتر کدومه؟!!! چند تا تاجر عرب مهاجرن که معلوم نیس از کجا اومدن و دارن با هزار کلک و وعده و وعید، سهم خرمای نخلستون‌ها رو یه جا پیش خرید می‌کنن! چای را که به مجید تعارف کردم، نگاهم کرد و طوری که ابراهیم و مادر متوجه نشوند، گفت: _الهه جان! من خسته‌ام، میرم بالا. شاید از نگاهم فهمیده بود که حضورش در این بحث خانوادگی اذیتم می‌کند و شاید هم خودش معذب بود که بی‌معطلی از جا بلند شد و با عذرخواهی از مادر و ابراهیم رفت. کنار ابراهیم نشستم و پرسیدم: _محمد چی میگه؟ لبی پیچ داد و گفت: _اونم ناراحته! فقط جرأت نمی‌کنه چیزی بگه! مادر مثل اینکه باز دل دردش شروع شده باشد، با دست سطح شکمش را فشار می‌داد، ولی گلایه‌های ابراهیم تمام نمی‌شد که از شدت درد صورت در هم کشید و با ناراحتی رو به ابراهیم کرد: _ابراهیم جان! تو که میدونی بابات وقتی یه تصمیمی بگیره، دیگه من و تو حریفش نمی‌شیم! و ابراهیم خواست باز اعتراض کند که به میان حرفش آمدم و گفتم: _ابراهیم! مامان حالش خوب نیس! حرص که می‌خوره، دلش درد میگیره... ولی به قدری عصبی بود که حرفم را قطع کرد و فریاد کشید: _دل دردِ مامان خوب میشه! ولی پول و سرمایه وقتی رفت دیگه بر نمی‌گرده! و با عصبانیت از جا بلند شد و همچنانکه بد و بیراه می‌گفت، از خانه بیرون رفت. ادامه دارد... ✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
⭕️پویش⭕️ 🎊به مناسبت جشن امامت #امام_زمان {عج} تمامی پیج ها و کانال ها و گروه ها ، همه دوستانی که منت
27.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃😍🥺دنیایِ چشم به راه🥺😍🍃 🎉🎊🥳 رو به تمامی شما دوستان تبریک میگم🥳🎉🎊 🌱وقتی سروده ، سرود همایش آخرالزمانی می شود.🌱 ▫️سرود ترکیبی با زبان های: فارسی، عربی، اردو، ترکی، آذری، هندی و انگلیسی با مضامین جدید... تعجیل در فرج آقا صلوات... اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
[استوری] آقامبارڪ‌است‌ردای‌امامتت ای‌غائب‌ازنظربه‌فداےامامتت.. سالروز امامت حضرت صاحب الزمان(عج) مبارک 🥳 زمانـ ، زمانـ شࢪۅع زعامٺ مھدۍسٺ غدٻࢪ دۅمــ شٻعہ، امامٺ مھدۍسٺ اللّھمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🌸 🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran