آینده سازان ایران
پاسخ جوانان عراقی به عمامه پرانی اوباش در ایران👆🏼[#عمامه_بوسی] "ارسالیاز زهراسادات"😍 مامعتقدبه #پ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین #عمامه_بوسی مربوط به جبهههای مقاومت و زمانی است که سردار سلیمانی عمامهی شهید مدافع حرم شیخ مصطفی خلیلی بلوطکی را میبوسد
یکصدا#لبیک_یا_خامنه_ای
تاپای جان#برای_ایران
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
در زمانی که بازیکنان تیم ملی آمریکا به بازیکنان تیم ملی ایران دلداری میدادند، یه عده تو ایران از با
12.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غربیا اگه تو بلک فرایدی اینجوری سر و کله هم میزنند، بهش نیاز ندارند، واسه هیجانشه!
[🔴#پاورقی]
تاپای جان#برای_ایران
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
I💞💍💞I [ #همسرانه ] 🧕🏼#خانوم_ها_بدانند⚠️ رازهایی در مورد مردان...‼️ مردها از بی تفاوتی متنفرند❌ پس
I💞💍💞I
[ #همسرانه ]
اگر بعد هرکاره کوچکے زن و شوهر ازهم سپاس گزاری کنن؛ زندگی سرشار از عشق و محبت خواهد شد.
تشکر کردن را فراموش نکنید!👌🏻
چه پیامکے📲
چه حضوری 😘😍
و چه در جمع خانوادگی و دوستانه و اقوام
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
تعجیل در فرج آقا #امام_زمان صلوات ...
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
غربیا اگه تو بلک فرایدی اینجوری سر و کله هم میزنند، بهش نیاز ندارند، واسه هیجانشه! [🔴#پاورقی] تاپا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه تو اروپا تخفیف میذارند، چون آخر ساله، میخوان انبار خالی بشه، شما چرا چهارماه به آخر سال تخفیف میذارید؟
[🔴#پاورقی]
تاپای جان#برای_ایران
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
[#خنده🤣] وقتی میشینی کلی با یه برانداز صحبت میکنی تا از چیز های که امثال بی بی سی و اینترنشنال به خو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[#خنده🤣]
براندازی از نظر اغتشاشگران به همین راحتی است!
اون ول میکنه تو میگیری
و البته
با کله پهن زمین میشی😂😐👆🏼...
═══ೋ❀😝❀ೋ═══
تاپای جان#برای_ایرن
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
اگه تو اروپا تخفیف میذارند، چون آخر ساله، میخوان انبار خالی بشه، شما چرا چهارماه به آخر سال تخفیف م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه تو ازت ۱۵ بار دزدی شده، مشکل از خودته، اینم که چرا مسئولین کاری نمیکنند، ابرقدرته، دلش میخواد، اینجوری تشخیص داده!
[🔴#پاورقی]
تاپای جان#برای_ایران
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
هدایت شده از 🍃عشقــ جانــ🍃
باید بهت بگم که
یه وقتایی از همه چیز گله میکنم
میشم یه آدم بدبین
که از زمین و زمان عصبانی و ناراحته
اما درنهایت هیچوقت امیدمو از دست نمیدم!
یه شبایی دلتنگ ترینم،
تنهاییمو بغل میکنم
و گوش هامو میسپارم
به غمگینترین شعرهای جهان
اما فرداش رد پای نورو دنبال میکنم
تا برسم به یه روشنی!
من آدم همیشه از پا افتادن نیستم
روزایی بوده که زمین خوردم
اما دوباره بلند شدم
چون بالاخره یه راهی پیدا میکنم
برای حال خوبم!
باید بهت بگم دلگیری از بعضی آدمها،
برخی اتفاقات نباید امیدتو ایمانتو ازت بگیره،
تا ته این زندگی باید امیدوار بود و جنگید...
23.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- آی جوون با عمامه ، بی عمامه نوکرتم(:♥️🍃...
تاپای جان#برای_ایران
یکصدا#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب ما صلاحما
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
﷽ #رمان #پارت_صد_و_بیست_و_یکم که به انتظار دیدار یار، روی نوک پای مژگانم بلند شده بود، با دیدن چشمان
﷽
#رمان
#پارت_صد_و_بیست_و_دوم
و با مهربانی برادرانهاش پیشنهاد داد: «الهه جان! میای با هم بریم بیرون؟» سفره را پیچیده و داخل کابینت گذاشتم و خوب فهمید حوصله گردش و تفریح ندارم که باز اصرار کرد: «الهه جان! چند وقته از خونه بیرون نرفتی؟ اصلاً من دوست دارم که یخورده با هم قدم بزنیم.» به چشمان بیرنگم خیره شد و التماس کرد: «الهه! روی داداشت رو زمین ننداز! خواهش میکنم بیا یه سر بریم ساحل.» و حالت صدایش آنقدر پُر مهر و محبت بود که نتوانستم مقاومت کنم و با همه بیحوصلگی، پذیرفتم که همراهیاش کنم. پیاده روی مسیر خانه تا ساحل، فرصت خوبی برای دل مهربان او بود تا تسلایم بدهد و ناگزیرم کند که برایش از دلتنگیهایم بگویم و به خیال خودش دلم را سبک کند و نمیدانست که حجم سنگین غمِ مانده بر قلبم، به این سادگیها از بین نمیرود. طول خیابان منتهی به ساحل را با قدمهایی کوتاه طی میکردیم و من برایش از خوابی که دیده بودم میگفتم که اشک در چشمانش نشست و با حسرتی که در لحنش پیدا بود، گفت: «خوش بحالت! منم خیلی دلم میخواد خواب مامانو ببینم. ولی تا حالا ندیدم.»سپس به نیم رخ صورت غرق اندوهم، نگاهی کرد و با اینکه خودش پاسخ سؤالش را میدانست، پرسید: «دلت برای مامان خیلی تنگ شده؟» و بدون آنکه معطل جواب من شود، به افق بالای سر خلیج فارس چشم انداخت و زیر لب زمزمه کرد: «من که دلم خیلی براش تنگ شده!» از آهنگ آکنده به اندوه صدایش، پرده چشمم به لرزه افتاد و باز قطرات اشک روی صورتم غلطید که از طنین نفسهای خیسم به سمتم رو گرداند. با دیدن چشمان گریانم، لحظاتی مکث کرد و بعد مثل اینکه نتواند احساس عمیق قلبش را پنهان کند، به صدا در آمد: «پس میدونی دلتنگی چقدر سخته!» از اشاره مبهمش، جا خوردم که خودش با لحنی نرمتر ادامه داد: «الهه! میدونی دل مجید چقدر برات تنگ شده؟ تو اصلاً میدونی داری با مجید چی کار میکنی؟» و همین که نام مجید را شنیدم، حس تلخ بیتوجهی این چند روزش در دلم جان گرفت و بیاعتنا به خبری که عبدالله از حالش میداد، پوزخندی نشانش دادم و گفتم: «اگه دلش تنگ شده بود، این چند روزه یه سراغی از من میگرفت...» که کلامم را قطع کرد و با ناراحتی جواب داد: «الهه! تو که از هیچی خبر نداری، چرا قضاوت میکنی؟ گوشیات که خاموشه، تلفن خونه رو که جواب نمیدی، شب هم که میشه پاتو تو حیاط نمیذاری، مبادا چشمت به چشم مجید بیفته! بابا هم که جواب سلام مجید رو نمیده، چه برسه به اینکه اجازه بده بیاد تو خونه!» و بعد مثل اینکه نگاه مشتاق مجید پیش چشمانش جان گرفته باشد، نفس بلندی کشید و گفت: «مجید هر روز با من تماس میگیره. هر روز اول صبح زنگ میزنه و حال تو رو از من میپرسه. حتی چند بار اومده مدرسه و مفصل باهام حرف زده.» و در برابر چشمانم که به اشتیاق شنیدن شرح عاشقیهای مجید به وجد آمده بود، لبخندی زد و ادامه داد: «الهه! باور کن که مجید تو این مدت حتی یه لحظه هم فراموشت نکرده! هر شب آخر شب از همون طبقه بالا اس ام اس میده و ازم میپرسه که الهه چطوره؟ حالش بهتره؟ آروم شده؟ خوابش برده؟» سپس چین به پیشانی انداخت و با صدایی گرفته اعتراف کرد: «اگه من این چند روزه بهت چیزی نگفتم، بخاطر اینه که هر بار که اسم مجید رو میارم، حالت بدتر میشه.ولی تا کِی میخوای مجید رو طرد کنی؟ تا کِی میخوای با این رفتار سردت عذابش بدی؟ خواهر من! باور کن مجید اگه حالش بدتر از تو نباشه، بهتر نیس!» و حالا نرمی ماسههای زیر قدمهایمان، آوای آرام امواج خلیج فارس و رایحه آشنای دریا هم به ماجرای شیدایی مجید اضافه شده و بعد از روزها حالم را خوش میکرد که نگاهم کرد و گفت: «همین بعدازظهری بهم زنگ زده بود. حالش اصلاً خوب نبود. به روی خودش نمیاُورد، ولی از صداش معلوم بود که خیلی به هم ریخته!» از تصور حال خراب مجیدم، دلم لرزید و پایم از ادامه راه سُست شد که به اولین نیمکتی که رسیدم، نشستم و عبدالله همانطور که رو به من، پشت به دریا ایستاده بود، مثل اینکه پژواک پریشانی مجید در گوشش تداعی شده باشد، خیره نگاهم کرد و گفت: «خیلی نگران حالت شده بود. هر چی میگفتم الهه حالش خوبه، قبول نمیکرد. میخواست هرجوری شده باهات حرف بزنه، میخواست خودش از حالت با خبر بشه...» و تازه متوجه احساس غریبی شدم که...
✍🏻به قلــــم فاطمه ولی نژاد
تعجیلدرفرجآقا#امام_زمان صلوات
اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran
آینده سازان ایران
اینکه تو ازت ۱۵ بار دزدی شده، مشکل از خودته، اینم که چرا مسئولین کاری نمیکنند، ابرقدرته، دلش میخواد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه چیزشون اجباری و زوریه، همزمان شعار میدن مرگ بر دیکتاتور!
[🔴#پاورقی]
تاپای جان#برای_ایران
🆔|➣@Ayande_Sazane_Iran