حق نداری به کسی دل بدهی الا من
پیش روی تو دو راه است فقط من یامن😏
#اندکی_خودخواه❤️
@sabasarbaz
انصــــاف نباشد که من خسته رنجور
پـــــروانه او باشم و او شمع جماعت
لیکن چــــه توان کرد که قوت نتوان کرد
با گــــــردش ایـام به بازوی شجـــــاعت
#سعدی✨
#منبر_بزرگان🍃🌸
برای دفع افکار آزاردهنده:
۱- همیشه با وضو باشید
٢- قرآن زیاد بخوانید
٣- ذکر لا اله الا الله هم زیاد بگوئید.
#آیت_اللّٰه_جاودان✨
+توتنهاییاتبهچےفکرمیکنے؟!
-بهخیلےچیزا...
+مثلاچے؟!
-مثلا #شهــادت((:💔
#عشقشہادت
⛔️ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی
قسمت پنجم
به یکی از دوستان مختصر پولی داده بودم تا غذا و آب برام بیاره. وقتی دیدم دو سه تا از طلبه های دیگه هم دارن احتیاط شرعی میکنن تا از غذای بیمارستان و سهم بیت المال برای پرسنل و بیماران استفاده نکنند، برای دوستم تماس گرفتم و گفتم: ته کارتم هر چی هست، بعلاوه شهریه آخر این ماه، مدیریت کن تا بتونیم برای یه هفته چهار نفر غذا و آب و چایی فراهم کنی.
دوستم گفت: نگران این چیزا نباش. یکی از رفقا گفته که یه نفر نماز استیجاری گرفته و نذر کرده که پولش برای هزینه های یومیه طلبه هایی که دارن به کورونایی ها کمک میکنند مصرف بشه.
حقیقتش ته دلم گرم تر شد. میدونستم خدا میرسونه اما خب دیگه ... گاهی توکلم ضعیف میشه.
ازش پرسیدم: تو کجایی؟ بیمارستان برای کمک پیدا کردی؟
حرفی زد که برام خیلی جالب بود. گفت: بیمارستان مال شماها باکلاس هاست. ما میریم پمپ بنزین و برای مردم بنزین میزنیم.
اولش باورم نشد. گفتم: جدی میگی؟
گفت: آره . چون یکی از محل های شیوع این ویروس، پمپ بنزین هاست. بعضی جایگاه دارها حتی از خرید چند تا دستکش برای کارمنداشون دریغ میکنند. ما میریم که هم کمک به حال اونا باشیم و هم برای مردم بنزین میزنیم تا شیوع ویروس کنترل بشه.
برام جالب بود.
فکر خوبی کرده بودند.
خلاصه از روز دوم، غذا و آب و چایی برای ما سه چهار نفر میآوردند و بعداً فهمیدم که اونی که نماز استیجاری خریده بوده تا بتونه کمک هزینه چند تا طلبه را تو این شرایط فراهم کنه، یکی از #خواهران_طلبه ، از همسران رفقا بود که شوهرش تو یکی از همون جایگاه های بنزین کمک میکرد.
ادامه دارد ...
#حدادپور_جهرمی
@sabasarbaz
⛔️ ایام تبلیغ کاملا #کورونایی
قسمت ششم
صدام بد نیست اما به پای سیمام نمیرسه😌
البته بگو ماشاالله
به خاطر همین، وقتی قراره زیارت و قرآن و این جور چیزا خونده بشه، خودمو فورا جلو نمیندازم.
بعد از نماز صبح بود که یکی از طلبه ها زیارت عاشورا خوند و بقیه هم باهاش زمزمه میکردند.
البته اینم بگم که تقسیم کرده بودیم و صبح، عاشورا میخوندیم. ظهر، حدیث کسا و شب هم دعای هفتم صحیفه سجادیه.
به ذهنمون رسید که وقتی توی نمازخونه میخونیم، حداکثر بیست سی نفر بیشتر استفاده نمیکنند. به خاطر همین، یکی از رفقا با رییس بخش هماهنگ کرد و قرار شد بشینیم وسط بخش و برای همه بخونیم.
نمیدونم کی اولین بار این طرح به ذهنش اومد اما هر کسی بود، خدا رحمت کنه پدر و مادرش!
چرا؟
چون هر چی بگم چقدر این کار گرفت و ازش استقبال شد، حد نداره!
قرار شد ابدا شعر و مدح و شاخ و برگ بهش ندیم و فقط متن خونده بشه و جوری هم بخونه که بقیه بتونن جوابش بدن.
فکر کن ... وقتی صبح ها عاشورا میخوند و میرسید به : «یا ابا عبدالله»
همه بخش با هم زمزمه میکردند و جوابش میدادند.
بسیار بسیار جو عالی شده بود
تا اینکه ...
نمیدونم کدوم نانجیب بود که یهو بعدش گفت: همون حاج آقاهه که برامون شعر «سلام گلای روی تخت ... کوروناییای سرسخت» خوند، دعا کنه تا بقیه هم آمین بگن!
منو میگی؟
یهو برقم گرفت.
در یک چشم به هم زدنی دیدم همه زمین و زمان و احیا و اموات و مریض و سالم و خوشگل و زشت و زن و مرد دارن به من نگاه میکنن!
دیگه چاره ای نبود
باید دعا میکردم
همون لحظه بازم آدرنالین شیطنتم گل کرد و رفتم وسط...
همون نانجیب تا اومدم وسط با صدای بلند گفت: نابودی علمای اسراییل صلوات بفرست😱
بقیه: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم😂
و با یه قیافه خیلی معنوی و جدی، رو به قبله ، دستامو بردم بالا و شروع کردم:
بعد از چند تا دعای مشتی برای امام زمان و حضرت آقا و خانواده ها و ...
من: خدایا به حق محمد و آل محمد کار این مریض هایی که توی این بخش خوابیده اند را یک سره بفرما😱
همه: (با حداکثر صدا) الهی آمین😂
من: خدایا به حق محمد و آل محمد زیارت حور العین در بزرخ و زندگی سعادتمندانه در جوارشان در قیامت، روزی همه آرزومندان قرار بده😱
همه: (با داد و فریاد) الهی آمین😂
من: خدایا شر همه مجردان را از سر این مردم و مملکت، علی الخصوص این بیمارستان و خصوصا این بخش، لا سیّما هر کی لباس سفید پوشیده، کم و کسر بفرما😱
همه: (علی الخصوص آقایون) الهی آمین😂
من: خدایا تو را به مقربین درگاهت سوگند میدهم به آقایون مجرد بی ناموس، جرات و جسارت خوشبخت کردن دختر مردم و دل کندن از نوامیس مردم عنایت بفرما😱
همه: (مخصوصا خانما و پرستارای بخش) الهی آمین😂
من: خدایا ما را بفرما😱
بقیه: الهی آمین😂😂
خلاصه جمعمون کردند
گفتن دیگه دعا نکن که کم کم عذاب الهی نازل میشه😐
حسودا😒
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
@sabasarbaz
❎ هنرمندی در دعواها
✋ #کوتاه_آمدن (۱)
شاید بتوان گفت هیچ دو نفری کاملا شبیه یکدیگر نیستند و این نشانه حکمت الهی است، در نتیجه هر لحظه امکان دارد اختلاف نظر و بحثی در بگیرد و دعوایی رخ دهد.
بنابراین مسئله ای است که مخصوص همه است.
اما عده توان #مدیریت این چالش ها را داشته و عده ای دیگر عاجز هستند؛ و چگونگی این داستان به فهمیدن و بکار بستن ترفند هایی بستگی دارد که میتوان اسم آن را هنر مدیریت ارتباطات گذاشت.
از جمله آن ها؛ #کوتاه_آمدن است. اما باید ساختگی نبوده و واقعی باشد. در مسائلی که اهمیت کمتری هم دارند، میتوان کوتاه آمد و به طرف مقابل نشان داد که من کوتاه آمدن ام، اماباید مراقب بود تا در اموری که جای کوتاه آمدن نیست مثل آن جایی که بحث #دین و زندگی در میان می آید، از این ترفند استفاده نکرد.
#رسم رفاقت✨