❗️شرابی که سرکه شد...
✍
⚜📚📖 وقتى كه آيه تحريم خمر (شراب) فرود آمد منادى حضرت رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلم ) ندا داد كسى نبايد شراب بخورد. ✨
🔺روزى رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) از كوچه اى مى گذشتند؛ اتفاقا يكى از مسلمانها شيشه شرابى در دست داشت وارد همان كوچه اى شد كه حضرت داشتند مي گذشتند تا حضرت رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) را ديد مى آيد خيلى ترسيد، گفت الان است كه آبرويم بريزد (زيرا به حضرت خيلى علاقه داشت ). ✨
🔺گفت خدايا غلط كردم توبه كردم و ديگر لب به خمر و شراب نمى زنم فقط مرا جلوى حضرت رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) رسوا نكن .✨
🔺وقتى كه نزديك حضرت شد. حضرت رسول اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: در اين شيشه چيست ؟ از ترس گفت آقا سركه است . آن حضرت فرمود: اگر سركه است قدرى در دست من بريز حضرت دست مبارك را پيش برد.آن مرد هم شيشه را برگردانيد يك وقت متوجه شد كه مقدارى سركه در دست حضرت ريخته شده . ✨
🔺مرد به گريه در آمد و گفت يا رسول اللّه قسم بخدا كه در اين شيشه شراب بود ولى چون توبه كردم و از خدا خواستم كه مرا رسوا نكند خدا هم توبه مرا قبول كرده و دعايم را مستجاب فرموده .✨
🕊🍃حضرت رسول اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: چنين است حال كسى كه توبه كند از گناهان خود و خداوند متعال تمام سيئات و بديها و زشتى هاى او را تبديل به حسنه و خوبى می نماید.خداوند می فرماید: اولئك يبدّل اللّه سيّئاتهم حسنات🕊🍃
🍃(گناهان کبیره،ج2)🍃
موضوع سی و هفتم
👈 رسوایی
✳️🌷 #داستان_قرآنی
#آیات_زندگی
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇
https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
سجده شکر
✍
⚜📚📖 هشامبن احمر میگوید:
💫 در اطراف مدینه به همراه امام موسی کاظم(علیه السّلام)حرکت میکردم که حضرت از مرکب خود به زیر آمد و به سجده افتاد. سجده به طول انجامید تا آنکه حضرت سر بلند کرد و سوار بر مرکب گردید.عرض کردم: فدایت شوم، چرا سجده شما طولانی شد؟✨
💫 فرمود: «انّنی ذکرت نعمة انعم اللّه بها علی فاحببت ان اشکر ربی»؛ به یاد یکی از نعمتهایی افتادم که پروردگار ارزانیام داشته بود، دوست داشتم شکر آن نعمت را به جای آورم. ✨
💫امام کاظم (علیه السّلام) این روش را از پدر بزرگوارش امام صادق(علیه السّلام) آموخته اند که فرمودند:
💫هرگاه یکی از شما نعمتی از نعمتهای خداوند را به یاد آورد، باید در مقام سپاسگزاری از خدا گونه خود را بر خاک نهد؛ اگر او سوار بر مرکب است، از مرکب خود پیاده شود و بر خاک سجده کند و اگر برای پرهیز از شهرت نمیتواند پیاده شود، گونه خویش را بر قسمت مقدم زین قرار دهد و اگر قادر بر آن هم نیست، گونه خود را بر کف دستش قرار داده، خدا را بر نعمتهایی که به او عطا نموده، ستایش کند. ✨📚📖
🍃(عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال , ج21 , ص194)🍃
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
موضوع سی و هشتم
👈 یادآوری نعمت های خداوند
✳️🌷 #داستان_قرآنی
#آیات_زندگی
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇
https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
کفش های کهنه
✍
⚜📚📖 شاعر معروف (سعدی) می گوید:
در تمام عمر غصه نخوردم جز آن هنگام که کفشهایم پاره شد و توان مالى نداشتم که براى خود کفشى تهیه کنم. با همین وضع با کمال دلتنگى به مسجد جامع کوفه رفتم، دیدم که پاهاى یک نفر قطع شده و پا ندارد.🍃
🔺گفتم: اگر من کفش ندارم، او پا ندارد، از این رو بر نداشتن کفش صبر کردم.🍃
مرغ بریان به چشم مردم سیر 🌷
کمتر از برگ تره بر خوان است 🌷
و آنکه را دستگاه و قوت نیست 🌹
شلغم پخته مرغ بریان است 🌹
🔺🔺آرى هر کس باید در امور مادى به زیر دست نگاه کند، تا آنچه را دارد، قدر بشناسد و شکر بسیار بنماید.🍃📚📖
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
موضوع سی و نهم
👈 نعمت های بی پایان
✳️🌷 #داستان_قرآنی
#آیات_زندگی
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇
https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
دعای خالصانه
✍️
⚜️📚📖 درشهر اصفهان شخصی بود به نام عبدالرحمان که یکی از شیعیان معروف به حساب می آمد و از علاقه مندان به ائمه اطهار (علیهم السلام) بود؛ مخصوصاً که علاقه خاصی نسبت به حضرت هادی (علیه السّلام) داشت.✨
💫 روزی به او گفتند: علت تشیع و علاقه ی تو به امام علی هادی (علیه السّلام) چیست؟✨
💫 در پاسخ اظهار داشت:من شخصی فقیر و بی بضاعت بودم به طوری که نمی توانستم تشکیل خانواده دهم، به همین جهت به همراه قافله ای که عازم عراق و شهر سامراء بود، حرکت کردم تا به دربار خلیفه ی عباسی بروم، به امید آن که شاید از طرف او برایم کمکی شود و مشکل من برطرف گردد. چون به شهر سامراء وارد شدیم، جلوی دربار متوکل رفته و منتظر وقت ملاقات ماندیم، در همان اثناء گفته شد که حضرت ابوالحسن، امام هادی (علیه السّلام) نیز از طرف خلیفه دعوت شده است تا به ملاقات وی آید.✨
💫 ناگهان متوجه شدم که حضرت در حال آمدن به دربار خلیفه می باشد، تمامی افرادی که حضور داشتند مشغول تماشای او گشتند و آن حضرت به آرامی از بین جمعیت عبور می نمود. چون عبورش به من افتاد، نگاهی محبت آمیز و عمیق به من انداخت و من آهسته، به طور مرتب برای موفقیت و سلامتی وجود مبارکش، دعا می کردم.✨
💫همین که حضرت مقابل من قرار گرفت، به من فرمود: خداوند متعال دعایت را مستجاب نمود و عمرت را طولانی گرداند و نسبت به ثروت و اموال برایت برکت قرار داد، همچنین فرزندانت نیز افزایش مییابند.✨
💫 در همین حال، لحظه ای تمام بدنم را رعشه فرا گرفت؛ و دوستانم هر یک جویای حالم بودند و می گفتند: چه شده است؟ و چرا چنین حالتی به تو دست داد؟ ✨
💫و من در پاسخ به ایشان میگفتم: نترسید، چیزی نیست، انشاء الله که خیر است. و پیرامون نیت خود و مشکلاتی که داشتم با هیچکس سخنی نگفته بودم.✨
💫 پس از آن که به اصفهان بازگشتم، خداوند متعال درهای رحمت و برکت را برایم گشود و از هر جهت در رفاه و آسایش قرار گرفتم و صاحب ثروتی بسیار و عائله ای خوب و مورد علاقه ام گشتم. و در حال حاضر دارای ده فرزند هستم و متجاوز از هفتاد سال از عمرم سپری گشته است.✨
💫 به همین دلائل یکی از علاقه مندان و مخلصین اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام)، مخصوصاً حضرت ابوالحسن، امام علی هادی (علیه السّلام) گشته ام. ✨📚📖
🍃(الخرائج و الجرائح: ج 1، ص 392)🍃
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
موضوع چهلم
👈 دعا برای پدر و مادر (۱)
✳️🌷 #داستان_قرآنی
#آیات_زندگی
🌲✨🌹🍃🌸✨💐🌼✨
برای دریافت بقیه ی محتوای آیات زندگی به کانال زیر بپیوندید 👇
https://eitaa.com/AyatZendegi_Quran
هدایت شده از آموزش مجازی | قرآن
✍️ امانت دار باش!
📕 سال هفتم هجری پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) برای فتح قلعه خیبر که در 32 فرسخی مدینه قرار داشت روانه شدند. 💫
🌳مسلمانان در بیابانهای اطراف خیبر مدّتی ماندند و نتوانستند قلعه های خیبر را فتح کنند. از نظر غذایی در مضیقه ی سختی قرار داشتند به طوری که بر اثر گرسنگی، از گوشت حیواناتی که مکروه بود، مانند گوشت قاطر و اسب استفاده می کردند. 💫
🌲 در این شرایط، چوپان سیاه چهره ای که گوسفندان یهودیان را می چراند، به حضور پیامبر آمد و مسلمان شد و سپس گفت: این گوسفندان مال یهودیان است در اختیار شما می گذارم. 💫
🌴 پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) با کمال صراحت در پاسخ او فرمودند: این گوسفندان نزد تو امانت هستند و در آیین ما خیانت به امانت جایز نیست، بر تو لازم است که همه گوسفندان را به در قلعه ببری و به صاحبانش بدهی. 💫
🏝 او فرمان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلم) را اطاعت کرد و گوسفندان را به صاحبانش رساند و به جبهه مسلمین بازگشت. 🦋📖📚
🍃داستان راستان، ج ۱، ص ۱41🍃
✨📚✨📒✨📘✨📙✨📗✨📕✨🦋
✳️ با تدبر در آیه 58 سوره مبارکه نساء میتوان نشانهای از آن یافت
امانتداری
💠 إنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا
📖📚 همانا خدا به شما امر می کند که امانت ها را به صاحبانش باز دهید.
✨📚✨📒✨📘✨📙✨📗✨📕✨🦋
#داستان_قرآنی
#آیات_زندگی
🆔 @beytolahzanQuran
🆔 @Ayatzendegi_quran