آیھ ؛
-<3`
ما ماه ها پیش از یکدیگر جدا شده بودیم، مقصر تو بودی که دست دلِ تنگت را گرفتی که شاید چاره ای یابم..
فراموش کردم آنچه رخ داده بود را وقتی صدای خنده هایت را برای ماه ها دوری شنیدم :))
،مقصر شما بودی جناب؛
شما بودی نزاشتی زندگیمونو بکنیم؛ الان بیا واسه این دلِ تنگ من نسخه بچین..
بگو چطور بدون تو خوبش کنم.
نزاشتی زندگیمونو کنیم دیگه لاکردار..
-1401.5.6
هدایت شده از ؛
من سرِ اونی که دوسش دارم، آدمِ حسودی نیستم ، حسودی هستم با یه خورده آدم .
آیھ ؛
~[🛹🤍]
با خودم فکر میکردم اگه دیگه نداشته باشمت، نمیتونم به زندگیِ عادیه خودم ادامه بدم؛ دیگه ادم سابق نمیشم و یه منِ دیگه به وجود میاد. و حالا، تو چندین ماهِ که نیستی، وجودِ سیاه رنگت دیگه تو رگ هام جریان نداره. دیگه کسی نیست که خودم رو براش فدا کنم و دیگه زخمی رو باهات شریک نیستم. دیگه نیستی تا فکرای احمقانه کنمو روحمو برای وجود بی وجودت ازار بدم و خوشحالم که الان نیستی و نبودنت برام یه بردِه! چون انقدر ضعیف بودی که نتونستی. من، ادم ضعیف به دردم نمیخوره، ادمی که نتونه و نباید تو زندگیش باشه رو نخواستم؛ تو یه ادم ترسو بودی. ترس همه چیو ازت گرفت؛ میدونی که از ادمای ضعیف متنفرم ولی از تو از وجودت حتی حس تنفرم ندارم.
میتونی ارزشتت رو حدس بزنی؟!
ارزش؟ متاسفم، ارزشی نداشتی تو برام و حالا من هنوز زندگیم عادیه؛ هیچ اتفاقی نیوفتاده.
و من هنوز زندم، زندم .