۹ مرداد ۱۴۰۱
۹ مرداد ۱۴۰۱
یادم میاد از وقتی شیش
هفت سالم بود زجر کشیدم تا به امروز اتفاقای
زیادی و تجربه کردم که یکیشون تو بودی؛
مجازی یه دنیای دیگه با ادمای دیگه با اونی که همیشه خودمون خواستیم بود بنظرم دنیای مجازی میتونه خیلی واقعی و لذتبخش تر از دنیای واقعی باشه ولی انگار حقیقت اینکه هیچ چیز همیشگی نیست درسته ادما اشتباه میکنن ولی به چه قیمت؟
به قیمت ازدست دادن کی؟
ــــ . . سال از عمرم و گذروندم اما گاهی وقتا گاهی شبا خیلی گرون تموم میشه به قیمت اینکه دیگه از زندگی کردن بیزار میشی؛
همو قضاوت نکنین
مرحم هم باشین
به چیزای کوتاه و کم قانع نباشین
دنبال ادم رویاهاتون باشین
درسته کوتاه بود دوسال از زندگیم قشنگ ترین روزای عمرمو به لطف یه عزیزی تجربه کردم شب و روزم بود کسی که کیلومترها ازم فاصله داشت
ولی من حسش میکردم اون دور بود ولی وقتی روشو ازم برمیگردوند تازه فاصله بهم فشار میورد خواستم بگم عشق گناه شیرینیه که پایان نداره ادم و از خودش میگیره و دیگه پس نمیده! :))
۹ مرداد ۱۴۰۱
۹ مرداد ۱۴۰۱
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
آیھ ؛
قرار بود دیگه از تو ننویسم! ولی حالا بجای صدات میتونم وویسای خنده هاتو گوش کنم، بجای چشمات میتونم عک
قرار بود دیگه از تو ننویسم!
من به خودم قول دادم به کسی جز تو فکر نکنم ، حواسم به کسی پرت نشه ، من به خودم قول دادم حتی وقتی نیستی از راه دور نگات کنم ، به خودم قول دادم صدای کسی و جز تو نشنوم ، به خودم قول دادم ، قول دادم حرفامو به هیچکی نزنم غیر تو ، توام کاش بتونی قول بدی کسیو جام نزاری و همیشه به فکرم باشی .
-زِد،الف 'الف،الف'
#ازتو 🤍.
۱۰ مرداد ۱۴۰۱
۱۱ مرداد ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[ما حسینی شدهی دست امام حسنیم]
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
۱۳ مرداد ۱۴۰۱