eitaa logo
آينــــــــــﮫ‌ ی مادری
310 دنبال‌کننده
124 عکس
26 ویدیو
1 فایل
مادرانه می نویسم با قلم آينــــــــــﮫ مادر ۴ فرشته که با آمدنشان روح لطافت به جانم دمیدند! لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
مشاهده در ایتا
دانلود
آينــــــــــﮫ‌ ی مادری
سلام و درود، در خدمت شما هستم با مبحث اقتصاد خانواده‌های خوش جمعیت! 😃 تا اینجای کلاممون و در دو قسم
سلام ادامه‌ی مباحث اقتصاد خانواده‌های خوش جمعیت،ان شاء الله روز شنبه در کانال بارگزاری میشه...
سلام و درود بر صاحب شنبه ها، حضرت رسول و اهل بیت پاکشان و سلام به شما رهروان راه ولایت! امروز در کنار شما هستیم با اقتصاد خانواده های خوش جمعیت در قسمت های قبل در مورد«خرج و برج»،«اعتماد به خدا» و «تامین روزی متقین و متوکلین» صحبت کردیم😃 خودمونو بسپاریم به خدا و ببینیم روزی معنوی امروز ما در این مبحث چیه؟! 🌹 تا اینجا مشخص شد تقوا سبب روزی میشه و در نتیجه گناه و بی تقوایی سبب سلب و کاهش روزی میشه! گناهانی مثه: ناشکری، دروغ، پایمال کردن حقوق دیگران، ترک امور خیر و به طور کلی نافرمانی از خدا!(استاد عباسی ولدی در کتاب ایران جوان بمان مفصل تر به این مباحث پرداخته اند)درنتیجه اگه دیدیم گاهی روزیمون کمتر شده، بگردیم تو اعمالمون دنبال خط قرمزهای الهی که ازش رد شدیم!📛 خانم اجازه؟! ☝️ اینا درست، فقط یه سوال؟ چرا غیر مسلمونا و غیر متدینین انقدر نعمت دارن؟ یه نگاه به تصاویر اروپا و امریکا بندازین،بعد بگین تقوا سبب جلب روزی میشه،😏 نکنه تقوای گروه 5+1 از ما بیشتره؟! 😜 خوب، آفرین به شما که حواستون به درس جمع هست! 😅 اینجای بحث خیلی ساده ست! چون خدا در کتاب پر از نورش بهش یه پاسخ عالی داده: مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا نُوَفِّ إِلَيْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَهُمْ فِيهَا لَا يُبْخَسُونَ: کسانی که زندگی دنیا و زیور و زینتش را بخواهند، ثمره تلاششان را به طور کامل در [همین] دنیا به آنان می دهیم و در اینجا چیزی از آنان کاسته نخواهد شد.(هود/۱۵) در تفسیرنمونه این موضوع بیان شده که از اونجایی که آثار اعمال مثبت از بین نمیره و باید ثمره ش داده بشه، اگه کسی تلاشی رو کرده و انگیزه ی مادی داشته خدا همینجا و در این دنیا کامل خوبیاش رو باهاش تسویه میکنه و اتفاقا مصداقش رو تلاشهای کشورهای غربی و در نتیجه برخورداریشون از امکانات مادی، بیان می‌کنن! 🤓 استاد شجاعی در این مورد میفرمایند اینجا تعبیر «نوفِّ الیهم» استفاده شده؛ یعنی به وفور و فراوانی هم میده، اما! اما دیگه اون دنیا خبری از نتیجه ی عملش نیست و دست خالی از خیر، تشریف میبرن به دنیای ابدی!!! 😏 حالا کدوم بهتره؟! کدوم موندنی تره؟! 🤔 شما دوست دارین جزء کدوم دسته باشین؟! امام حسین و گاهی در کنارش سختی های ناگزیر معیشت🥺 یا امکانات دنیا، منهای امام حسین؟! 😭 انتخاب با خودمونه!... ❤️ پ.ن: البته مومن در جهت رفاه نسبی تلاش می‌کنه چون سنت الهی بر اینه که گوشه ای از روزیمون با تلاش دنیایی و عوامل مادی در ارتباطه، بحث ما بر سر امکاناتیه که ما در کسبش دخالتی نمیتونیم داشته باشیم، مثلا نمیتونیم هوای داغ مناطق کویری رو فوت کنیم بره،جاش دو کیلو برف و بارون بخریم! 😉 در قسمت بعد توضیح مختصری در مورد مصادیق برکت میدیم و یه سخن پایانی با هم داریم! پس همچناااان با ما همراه باشین و دیگران رو با ما همراه کنین😂 ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‌ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‌ (131/طه) و هرگز به متاعى كه ما به گروهى از آنها داده‌ايم، چشم مدوز كه (اين) شكوفه و جلوه‌ى زندگى دنياست (و ما مى‌خواهيم) تا آنها را در آن بيازمائيم و (به يقين) روزىِ پروردگارت بهتر و پايدارتر است. توضیح: «شیخ طوسى» گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله از یک نفر یهودى طعامى به قرض خواست، یهودى مزبور از دادن طعام بدون گروئى امتناع ورزید. پیامبر از این جریان محزون و مغموم گشت. خداوند این آیه را به عنوان دلجوئى و تسلیت براى وى نازل نمود منبع: اطیب البیان فی تفسیر القرآن‌، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام‌، 1378 ش‌، چاپ دوم‌ ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
سلام و عرض ادب به امام چهارشنبه‌هامون، امام رئوف، امام علی بن موسی الرضا المرتضی علیه السلام❤️ در مورد رزق و روزی خانواده‌های خوش جمعیت کلی صحبت کردیم و سوالات رو بر اساس حقیقت و واقعیت پاسخ دادیم و حالا بریم سراغ مبحث:«برکت رزق» استاد پناهیان در این مورد سخنرانی زیبایی دارن که وقتی بهش فکر کردم و با زندگی خودمون به عنوان یه خانواده‌ی پر جمعیت مقایسه کردم، متوجه صدق این کلام شدم و کلی مصداق براش پیدا کردم! به بیان ایشون گاهی اوقات شما یه چیزی رو میخری که مثلا از بقیه ی فروشگاه ها چند تومن ارزون تر خریدی و به بیان عامیانه، سود کردی؛ این یه جور برکته! یا مثلا چند وقته ماشینت الحمدلله، عیب نکرده تا مجبورشی خرج تعمیراتش رو بدی، اینم یه جور برکته! یا چند وقتیه خرج دوا دکتر ندادی! و کلی از این موارد که اگه خودمون کلاه مبارکمون رو قاضی کنیم، کلییی مصداق براش پیدا می کنیم که بعد از تولد فرزند سوم و چهارممون زیاد پیش اومده! اما چون به چشم طلبکاری نگاه می‌کنیم، میگیم اینا که مهم نیست، در صورتیکه، کسی که خودش یا خونواده ش به مریضیای پر هزینه مبتلا شده، یا طی یه اتفاق، خودروش کلی خسارت دیده، یا کلی مثال دیگه، قدر و اهمیت این عافیت و معنی این برکت رو به خوبی حس میکنه! وقتی اینجوری به زندگی نگاه کنی، دست یاری خدا رو همه جا حس میکنی و کلی انرژی مثبت دریافت میکنی، از اینکه خدایی مهربون داری که همه جا حواسش بهت بوده! پس برکت در مال رو میشه اینطور تعبیر کرد: بیشترین رشد و استفاده با کمترین هزینه😁 خوب عزیزان جان، تا اینجا تلاش کردیم هر چی در باب شبهات اقتصادی فرزند آوریه بررسی کنیم. متوجه شدیم اگر کمی با پایین آوردن سطح توقعات مادی گرایانه مون از هزینه های اضافی کم کنیم و اعتمادمون رو به خدا بالا برده و توکل وتقوا رو ملکه ی وجودی خودمون کنیم، خدا ان شاء الله جوری برکات و روزیهاش رو نصیبمون می‌کنه که گاهی واقعا با حساب دودوتا چهارتای ما جور در نمیاد! البته گاهی هم سهم عده ای بر اساس امتحان و حکمت الهی، فقر و نداریه که بحثش کاملا جداست! اما مشکل اینه که ما خودمون رو روزی رسان می دونیم و میترسیم که با تولد چند فرزند از پس مخارجش برنیایم! درسته! اگه ما مسئول روزی رسانی بودیم اصلا از پس گرونیا بر نمیومدیم، اما روزی رسان حقیقی خداست! به یکی از دوستان ما که صاحب چند فرزند قد و نیم قد بود گفتن:«الان که بچه هات کوچیکن، خرجشون پایینه و نهایت خرج پوشک و مدرسه ست! بزار بچه ها بزرگ شن، سن دانشگاه و ازدواجشون برسه ببینی ما چی میگفتیم!» 😏 اما دوست ما چون یقین به وعده الهی داشت، با لبخندی اطمینان بخش که از اعماق قلب مطمئنش بود، گفت: «خدای خرجای پوشکی،خدای خرجای موشکی هم هست» 😊 دوستان عزیز، شاید بگید، همش چرا به ما مردم میگین، یکم مسئولین رو نصیحت بفرمایید! آخه عزیزای من، چند تا مسئول میشینن این مطالب رو میخونن و بهش فکر میکنن؟! 😜 اصن چندتاشون عضو کانال ما هستن؟! 😂 مسئولین همون روز که مسئول شدن پذیرفتن که مورد سوال واقع شدن، اونم نه سوال ما بنده ها، بلکه سوال خدای ما بنده ها!! پس دیگه جایی برای توجیه بی مسئولیتی هاشون باقی نمی مونه!! و اما ! ما با این مباحث خواستیم شبهه‌ی اقتصادی که مانع فرزندآوری بشه براتون باقی نمونه، نگران فرزند آوری نباشین، چون قرار نیست بعد از تولد فرزند، کمبود مالی براتون پیش بیاد و اتفاق وحشتناکی بیافته! ما به سهم خودمون تدبیر کنیم و بقیه رو بسپریم به رزاق حقیقی! اما بین این نگاه های اقتصادی و شک و شبهات یادمون نره: خیلیا به خاطر از دست نرفتن ذره ای از این خاک، از جوونیشون گذشتن و جونشون رو دادن تا کشورمون بمونه! اما امروز ما برای بقای کشوری جوان و پویا، نیازی نیست جانمون رو تقدیم کنیم، بلکه باید جان جدیدی رو متولدکنیم! پس کمی ایثارگرانه به مسئله ی جمعیت فکر کنیم! به امید اینکه به زمره‌ی مجاهدین حقیقی بپیوندیم! ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸علت تفاوت رفتار خداوند با جوامع مؤمن و غیرمؤمن🔸 ، روزی را کم می‌کند لذا خداوند به ما یاد داده است که استغفار کنید تا باران برای شما بفرستیم: (اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا) . ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که چطور آنها که نه اهل نماز و نه اهل عبادت هستند، باران مفصل و مرتب دارند، اما ما که اهل نمازیم و به خدا اعتقاد داریم، با یک گناه یا چند گناه گرفتار کم‌بارانی می‌شویم؟ علتش آن است که بین شما و خداوند متعال برقرار است. شما در حوزۀ تربیتی خدایید، و کسانی که در حوزۀ تربیتی خداوند قرار دارند، و دارند. رفتار خدا با کسانی که از حوزۀ تربیتی خارج شده و به خود واگذار شده‌اند، به‌گونه‌ای دیگر است. بچه‌ای که مدرسه می‌رود با بچه‌ای که کوچه‌نشین است و سرپرستی ندارد، فرق می‌کند. کسی از نمی‌پرسد که مشق و تکلیف تو چطور شد؛ اما بچۀ پدردار، وقتی تکالیفش را انجام ندهد، پدر پول‌توجیبی‌اش را کم یا قطع می‌کند. شما ولگردهای عالَم و به‌خودرهاشدگان نیستید! شما در نعمتِ تربیت دین و قرآن هستید و هر کار شما زیر نظر خدا و اهل‌بیت است. امام زمان (ع) اعمال و رفتار ما را هفته‌ای دو بار مرور می‌کنند. شما چنین وضعی دارید. وقتی‌که می‌دهید، خداوند بر باران شما می‌افزاید، و سیل و آفت را برمی‌گرداند. @haerishirazi
نگرانش بودم... نگران اینکه دیگر دیر شده! تا کی قرار است قدمی بر ندارد؟! دخترم را می‌گویم! یکسالش را تازه رد کرده بود و هنوز هیچ رغبتی به راه رفتن نداشت! بارها من، پدر و خواهرانش، دستش را گرفتیم و تاتی تای گویان با او هم قدم شدیم، اما هر بار که می ایستاد و کمی تعادلش به هم میریخت، نا امید میشد و به همان چهار دست و پا رفتن اکتفا می کرد! این اواخر دائم تلاش می کردم از هر راهی وارد می‌شدم تا در او شوق راه رفتن ایجاد کنم! اما او بی انگیزه بود و حتی گاهی چهاردست و پا از من فرار می کرد تا دستش را نگیرم و تاتی تاتی نکند! خودم را جای او گذاشتم؛ شاید با خودش می گفت وقتی با چهاردست و پا میتوانم همه جای خانه سرک بکشم دیگر چه نیازی ست به این اداها و تاتی تاتی کردن ها! مگر دنیای من چه کم دارد که با راه رفتن بخواهم به خود سختی بدهم؛ چرا مادرم دست از سرم برنمی دارد؟! اما من می دانستم دنیای او همیشه محدود به همین خانه نیست! برای رفتن به دنیای بزرگتر، باید گام بر دارد و گام هایش استوار باشد! او می گریخت و من در پی او بودم!! روزها گذشت و دخترم کم کم روی پای خود ایستاد و با کمک در و دیوار چند قدم برداشت! حالا دنیایش بزرگتر شده بود و خودش برای کشف عجایب این دنیای بزرگتر، احساس نیاز به راه رفتن پیدا کرده بود! پس شروع کرد به گام برداشتن، یکی پس از دیگری! چقدر دنیای جدید، برایش شیرین تر است که این چنین مشتاقانه عروسک کوچکش را در آغوش می گیرد و خانه را با گام های کوچکش طی می کند! حالا دیگر نیمه شب ها هم که خانه را تاریک میکنم از جا برمیخیزد و راه می رود و باید التماسش کنم برای خوابیدن! ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 🔹خدایا می دانم بارها از من خواستی تا در طریق هدایت گام بگذارم و من سر باز زدم و از تو دوری جستم! تو خدای مهربان تر از مادر بودی و من همچون طفلی کوته بین و لجباز! غرق در دنیای کوچکم شدم و هیچ گامی برای زندگی ابدی برنداشتم! ... و تو اما با وجود بار گناهانم و سر باز زدن هایم،دست از هدایت من نکشیدی و هربار که گناه کردم، باز مرا خواندی! تو مرا رها نکردی! ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ خدایا، این بار من آمدم،نادم و خسته از دنیای کوچکم و محتاج به یاری تو! دست به سوی تو دراز کردم... دستم را بگیر! گام هایم را در راه حق استوار فرما! طعم شیرین بندگیت را به من بچشان تا به راحتی در راه رسیدن به تو قدم بردارم! خدایا مرا بپذیر... ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
خونه چندفرزندی همه چیزش خاصه! تفریحاتش، روزمره هاش، زندگیش... 🤷‍♀ و البته مهمون داریش😌 خونه رو با چشم برانداز می کنم... 😵‍💫 عقربه های عجول ساعت هم منو برانداز میکنن😏 دست به کمر وسط خونه می ایستم و موندم چجوری در این فرصت کوتاه، این کوه رو جابجا کنم🤦‍♀ غرو لند کنان شروع میکنم به جمع کردن خونه: _خوب آخه چرا مثه تو فیلما وقتی بازیتون تموم میشه اسباب بازیا رو نمیزارین سرجاش! بله دیگه، میگین مامان فلک زده مون بیکار نشه یه وقت!! خودش جمع میکنه🤬 از این سر خونه میرم اون سر خونه و همچنان غرمیزنم، اما بچه ها که انگار آهن آبدیده شدن، زیر چشمی نگاه هم میکنن و با دیدن هم نمیتونن خنده شون رو کنترل کنن و ریز ریز و مثلا یواشکی میخندن🙄 و قطعا این خنده هاشون در حکم بنزین ریختن روی آتیش عصبانیت منه! 😠 _اینجا وایستادین میخندید؟!!! پاشین برین اتاقتون رو جمع کنین! چَشمی از سر اجبار و بی میلی میگن و میرن سراغ اتاق منفجرشده شون! حالا دور از چشمای من صدای ریز خنده شون تبدیل به قهقهه شده😡 قطعا دوباره مشغول بازی شدن! با عصبانیت وارد اتاقشون میشم و بله! رختخواب هایی که تبدیل به سکویی برای پرش شده و وسط اتاق ولو شدن! حالا انگار ساعت هم با بچه ها همراه شده و همه با هم به من و دردسرام میخندن! 😑 قبل از انفجار خشمم از همسرم میخوام که بچه های نازنینشون رو بردارن و ببرن پارک تا من با آرامش روان و بدون خون و خونریزی ناشی از عصبانیتم کار کنم! 😓😡 بالاخره و با اصرارهای من،بچه ها و پدرشون میرن بیرون و من می مونم و خونه!! کار میکنم و غر میزنم: _یهو بگین کوزت! والا کوزت اینقد کار نداشت که من دارم! نگاه کن؛ اتاق که نیست؛ میدون جنگ جهاااانیه! 😤 آدم می مونه از کجاش شروع کنه! 🥴 بعد از جمع و جور کردن کف اتاق بچه ها، سراغ گوشه اتاق،برای نظافت، پشت تخت خواب میرم و با یه بسته مواجه میشم! حدس می‌زنم یکی دیگه از اختراعاتشون باشه، نایلون رو باز میکم و با کمال تعجب یه کادو داخلش میبینم که روش نوشته: «مامان گلم،تولدتون مبارک،ما خیلی دوستتون داریم،از طرف دختراتون» ❤️ ماتم می‌بره😮 به کادوی تو دستام خیره میشم و یواش یواش لبخند روی لبم میشینه ؛🥲 خستگی از تمام وجودم رخت میبنده و حالا دیگه نه تنها عصبانی نیستم که انگار خوشبخت ترین آدم روی کره زمینم؛🤗 بله، این بسته، با اون کادو پیچی کودکانه ش آبی بود روی آتیش عصبانیتم. 😌 بسته رو آروم سر جایی که قایم کرده بودن میزارم، و با خودم زمزمه می‌کنم:« پس بگو دلیل خنده های ریز ریزشون، برنامه ریزی برای تولد مامان و یه سورپرایز(شگفتانه) حسابی بوده»! تولدی که تو روزمره های مادرانه م فراموشش کرده بودم و فکر نمی کردم کسی به خاطر داشته باشه! 🥺 حالا ساعت هم انگار، از این عشق مادر و فرزندی ماتش برده و متوقف شده! ⏱ با آرامش و عشق، بدون احساس کوزت بودن دوباره مشغول کار میشم! 😉 چقدر لذت بخشه تو خونه ای کار کنی که چندتا فرشته کوچولو هواتو دارن! 😍😍😍 بچه ها و پدرشون برمیگردن خونه، اما این بار بجای یه مامان اخمو، با یه مامان شاد و پرانگیزه و عاااشق مواجه میشن!☺️ با کمک همدیگه خورده کارای باقیمونده رو انجام میدیم و خونه، مهیای رسیدن مهمون میشه🤗 خونه ای که در و دیوارش از عشق می‌درخشه؛ عشق به مامان و بابا،عشق به بچه ها،عشق به همدیگه... 🤩🤩🤩 بله؛ خونه چند فرزندی همه چیزش خاصه؛ حتی تولد مامان...🧕 ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
امروز خبر یه اتفاق خوب بهم رسید که قد یه دنیا منو خوشحال کرد! 🥺 من به لطف خدا عضو یه تیم جهادی مردمی برای تبلیغ فرزند اوری و جلوگیری از سقط هستم به نام مهر فرشته ها،گروهی که با کمک های مردمی وفعالیت های جهادی و تولیدی که بیش از یکساله افتتاح کردیم تا درامدش صرف این امور بشه، تمام تلاشمون رو می کنیم تا قدمی برای جوانی ایران عزیزمون برداریم... اما اتفاق خوب... 😊 بعد از ۱۰ سال خدا قسمتم کرد که مجدد زائر کربلا بشم، یکی از فعالیت ها گروه ما، هدیه دادن جوراب های نوزادی به زوج‌های جوان هست تا به نیت امام زمان ان شاء الله یه فرزند به فرزندانشون اضافه کنند😍 یه روز قبل رفتن به کربلا به دلم افتاد برای دوستان هم سفر که اکثرا زوج جوان بودن هم از این بسته ها آماده کنیم... بسته ها رو با هزار امید و توسل بستم،بعضی از اطرافیان نذر کرده بودن و مبلغی هدیه داده بودن در حد بضاعت برای تهیه جوراب ها،هرچند کم اما با نیتی خالص ما عازم شدیم و در نجف اشرف بسته ها رو تقدیم عزیزان کاروان کردم و ازشون خواستم عهد ببندن نزارن هل من ناصر ینصرنی امام زمان بی جواب بمونه... 😭 سال تحویل کربلا بودیم... عجب تحویل سالی😭😭😭 بعد از برگشت، یکی از دوستان بسته متبرک جوراب و محتویات رو به دوستی هدیه داد که باردار نمیشد و یا در ابتدای بارداری متاسفانه بچه ش سقط میشد و ازش خواست نیت کنه و توسل به امام حسین و این جوراب رو هدیه ای از طرف ایشون بدونه... اما ایشون گفت که دکترها قطع امید کردن و گفتن که حداقل تا ۶ ماه آتی باردار نمیشه از طرفی تحت فشارهای روحی بسیار بخاطر فوت چند تن از عزیزانش بود و فشار حرف اطرافیان برای بچه دار نشدن😔 اما با کمال تعجب مدت کوتاهی بعد از هدیه گرفتن از این جوراب های نوزادی،دقیقا تو همون ایامی که دکتر گفته بود امکان نداره باردار بشه، ایشون باردار شد و الحمدلله بارداری خوبی هم دارن... از خوشحالی تو پوست خودش نمی گنجید، جوراب رو تو اتاق جلوی چشمش نصب کرده😭 همه ما حتی خود این خانم شوکه شدیم که دقیقا تو بازه ای که دکترها قطع امید کرده بودن ایشون باردار شدن😭 بله این نسل ظهور، امتداد نسل عاشورایی حسین علیه السلامه... 😍 ان شاء الله این قدم های کوچک ما به مدد امام حسین برکت پیدا میکنه... 🤲 از این اتفاق، خوب تر هم داریم؟!! 😍😍😍😍 (نذر سلامتی این مادر و فرزند تو راهش صلوات)
هدایت شده از کربلای معلی
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نقل چهار سالگی‌ات، نقل کربلاست این جمله خود به خود به خدا ختم روضه‌هاست ای که امام پنجم مظلوم شیعه‌ای ذکر توسل به تو، مشکل گشای ماست شهادت امام باقر ع تسلیت باد 🥀 لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 🎙 ═══❖══════❖═══ @Karbala_Moalla60 ═══❖══════❖═══
◽️برای ثبت نام فرزندم به مدرسه می روم، معاون مدرسه، فرمی را روی میز مقابلم می‌گذارد! شروع به پر کردن فرم می‌کنم؛به قسمت مشخصات مادر می رسم: نام: نام خانوادگی: کد ملی: شغل: در میان گزینه های این قسمت، گزینه ای به شغل مادری اختصاص داده نشده؛ فقط در گزینه‌ی آخر نوشته: خانه دار! به برگه خیره می‌شوم و ناگاه خودم را در خانه می‌بینم! صبح زود رسیده؛ جاذبه‌ی رختخواب در این ساعات روز به حداکثر میزان خود می رسد! پتو را روی سرم می‌کشم تا به مبارزه با نور خورشید که نیزه های بیداری را به سوی چشمم روانه کرده، بروم! اما با خیال خانواده ام که با صداهای ریز و درشت به وقت ظهر، سمفونی گرسنه ام به راه می‌اندازند، شیطان را لعنت کرده و از جا بر می‌خیزم!🥱 زیر لب، بسم الله می گویم و برای آغاز مجدد مادری و خانه داریم، وضویی به قصد قربت می گیرم و روانه‌ی آشپزخانه می‌شوم! 💪 کارها یکی پس از دیگری مقابلم قد می‌کشند: جمع کردن رختخواب ها ودم کردن چای، پختن ناهارو شستن ظرف های صبحانه، رسیدگی به گلدان ها و اتو کشی لباس ها، رسیدگی به فرزندان و خدا قوتی پیامکی به پدرِ فرزندان، دم کردن برنج و جمع کردن هال و پذیرایی، جمع کردن سفره ناهار و فیصله دادن به جر و بحث فرزندان، رسیدگی به اتاق ها و پهن کردن لباس ها، شستن ظرف های ناهار و آماده سازی ملزومات شام!... خوش و بش با خانواده و حل مشکلاتشان، شستن و آماده سازی میوه ها و پذیرایی از خانواده با کیک دستپخت مادر! شب می‌شود، نوبت قصه ی وقت خواب و لالایی آخر شب! روز پرکاری بود، تقریبا همه‌ی روزهای مادریم پرکار است، تمام تن وجسم و حتی فکر و اعصابم خسته است، اما... وقتی همه خوابند و چشم های نازشان را در خواب ناز می‌بینم، لبخندی می زنم و زیر لب می گویم: خدایا امروز هم، مادریم را قبول کن! ▫️از خیال بیرون می آیم، مجدد نگاهی به برگه ی روی میز می اندازم! در میان گزینه های شغل ،گزینه ی مادری را نمی بینم! شغلی که ۲۴ ساعته و بدون استراحت و مرخصی است؛ شغلی مادام العمر برای تربیت تمامی شاغلان در هر شغل و لباس و جایگاهی! پس خودکار را در دست می‌گیرم و بالای گزینه ها اضافه می کنم: شغل : ۱.مادری خانه دار، با افتخار فرم را تحویل معاون مدرسه می دهم و زیر لب زمزمه می‌کنم: شغل : مادری خانه دار؛ با افتخار! ! ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
🤲 دعای عرفه واقعاً این را من با قاطعیّت به شما عزیزان عرض می‌کنم و بپذیرید که هر کسی مثلاً دعای عرفه را با توجّه به معنایش بخواند، از وقتی که این دعا را شروع می‌کند به خواندن تا به آخرش برسد، بکلّی تغییر می‌کند [نسبت] به آن آدمی که قبل از خواندن دعا بود. همان هویّت لازمِ یک انسان والای با شخصیّتِ قویّ فعّالِ پیشرو که در همه‌ی زمینه‌ها می‌تواند چنین آدمی پیش برود؛ در علم، در سیاست، در صنعت، در جنگ، در همه چیز. تمام این [دعاها] این هویّت را به انسان می‌بخشد. ۱۳۷۹/۱۰/۲۷
❌سالها پیش کلام و دعوت فرستاده امام بر زمین ماند و جمعیتی نبود که امام را یاری کند و تا ابد ننگ آن بر پیشانی مردمان کوفه حک شد... 📌امروز ایران ما پرچم دار ظهور و فرزندان ما علمداران ظهورند، نکند کلام نائب امام بر زمین بماند و جمعیتمان کم باشد و تا ابد ننگ آن ... تاریخ تکرار شدنی‌ست... ⛔️ هل من ناصر ینصرنی؟!🥀 ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
﷽ ◽️معمول است میان ما آرزومندان و جاماندگان، که به زائران مشاهد شریفه یا حاجیان نشانه ای می دهیم تا با دیدن آن به یادمان بیافتند و دعایی به حال دلشکسته‌ی مان بکنند... 💔 💕آقای من، ای آبرومندترین زائر بیت الله الحرام، امروز در صحرای عرفات وقتی سختی حاجیان را در مناسکشان می‌بینید، وقتی به غربت جدتان اشک می‌ریزید و دعای عرفه زمزمه می کنید و همچون جدتان، حسین علیه السلام، به پهنای صورت مبارکتان اشک می ریزید، وقتی دست به دعا بالا می برید، به یاد مادران و پدرانی باشید که به عشق یاری شما _همچون حاجیان حاضر در عرفات_ تمام سختی ها را به جان خریده ، خود را به لباس احرام ِعشق شما آراسته اند و فرزندانشان به عشق شما متولد شده، نسلشان را نذر ظهورتان کردند و حال امروز، تنها امیدشان این است که شما نیتشان را پذیرفته و به خدای خویش بسپارید که: « این بنده ی خطاکارَت، مادر/پدر سرباز من است؛ گناهانش را به من ببخش و به راه خویش هدایتش فرما »... 💕آقا جان، فرزندان ما به فدای شما، فرزند حسین(علیه السلام)؛ ما محرومانِ از عرفات و کربلا را از دعایتان محروم نسازید که سرمایه ای جز عشقتان نداریم... ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
سلام و درود به همراهان مهربون😊 ایام غدیره و یکی از شاااادترین عیدهای بچه شیعه ها😍😍😍🎊🎊🎊 ما هم مثه شما هرسال تلاش می کنیم تا این روز رو واسه خونواده مون موندگارتر کنیم؛ مثلا مولودی گرفتیم، پخش نذری داشتیم و یا قصه خوانی توسط گل دخترامون🤩🤩🤩 و کلیپ هایی که کلی واسمون به یادموندنی شد😍😍😍 به همین مناسبت شما رو دعوت می‌کنم تا دوتا از این کلیپ ها رو ببینین و لذت ببرین☺️ ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
کلیپ هایی ساده که اگرچه از نظر فنی ایراداتی داره ولی واسه ما خییییلی شیرین و به یادموندنی بود😍😍😍
و اما بریم سراغ کلیپ دوم دخترا😍😍😍 البته این بار در کنار یه عضو جدید خونواده😍😍😍
اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة قطعا حسین چراغ هدایت است و کشتی نجات! این را وقتی محرم می‌رسد بیشتر درک می‌کنیم! وقتی کتیبه های مشکی، در و دیوار شهر را عزادار حسین می‌کنند، صدایی در اعماق قلبمان می‌شنویم که نام زیبایش را می‌خواند: «حســـــــــــــــین» اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند! نمی‌دانم، ما عاشق او هستیم یا او عاشق ما! وقتی محرم می‌رسد جاذبه‌ی از سوی «حسین» تو را به سوی خیمه‌ی او می‌کشاند! او تو را صدا می‌زند، آری «حســـــــــین» تو را می‌خواند! وقتی محرم می‌رسد، کشتی نجات حسین به تو نزدیک و نزدیک تر می‌شود، حسین از هر جنسی که باشی برایت یاوری از جنس خودت می‌آورد تا به مدد او، سوار بر کشتی حسینی شوی: اگر جوانی و در اوج زیبایی، علی اکبرش تو را می خواند! اگر پهلوانی و زور بازو داری، عباسش صدایت میزند! اگر مادری و شیرخواره در آغوشت؛ رباب و علی اصغرش... اگر غرق در مصیبتی، زینب به دادت می‌رسد! اگر غنی هستی، زهیر و اگر فقیری غلامش! او حتی کودکانت را با رقیه و کودکان در بند اسارتش صدا می‌زند! حســــــــین، حتی دست از هدایت گناهکار ترین هایمان هم برنمی‌دارد و حر لشکرش را به یاری توبه کنندگان می‌فرستد! آری؛ او تک تک ما را، عاشقانه صدا می‌زند و به کشتی نجاتش فرا می‌خواند! شاید همین باشد، راز سریع تر بودن کشتی حسین در دریای هدایت! همین از جنس تک تک ما را در عاشورا داشتن! محرم که می‌رسد، گوش قلبت را به ندای آسمانی‌شان بسپار و خوب دقت کن؛ حتما صدای هدایتش به تو می‌رسد! جایی از روضه ها، ناگهان خودت را می‌بینی و حسین را که منتظر اجابت توست! این شب ها پیش از این که تو «حســـــــــین» را بخوانی و بیش از اینکه تو، او را صدا بزنی؛ او تو را به کشتی نجاتش می‌خواند! مبادا ندای هل من ناصر ینصرنی‌اش را بشنوی اما اجابتش نکنی! حواست باشد: «حســـــــــــــین بهای تو را با خون خویش پرداخته،چه بهایی والاتر از این؛ مبادا خود را ارزان بفروشی و خیمه‌ی حسینی را رها کنی!» آری؛ خیلی حســـــــــــــین زحمت ما را کشیده است... ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
آينــــــــــﮫ‌ ی مادری
اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة قطعا حسین چراغ هدایت است و کشتی نجات! این را
اول محرم، منتسب است به «مسلم»! حسین سفیرش را برای هدایتمان فرستاد! خوشا به سعادت کسی که صدای مسلم را شنید و همراه «مسلم» پای یاری امام ایستاد!
دوست دارم همین لحظه از دوستانی که بی ریا و خالص به انتشار مطلب با لینک اصلی می پردازم تقدیر کنم! یکی از این کانال ها، مینا کاری مطهره ست! https://ble.ir/motahhare68 دوست عزیز وهنرمندی که مطلب ما رو با لینک کانال باز نشر کردن بر خلاف خیلی ها که اصراردارن مطلب بدون لینک باشه... ممنون از شما عزیزان بابت امانتداریتون❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخ دختر دارها! امشب فقط آه بکشید... من خودم دختر ۴ و ۵ ساله دارم، من خودم ۴ دختر کوچیک تو خونه دارم... آه اگر خراشی به پاشون بیافته، هنوز پدر به خونه نرسیده، گله رو شروع میکنن: بااااابا؛ پام درد میکنه نمیتونم راه برم! بابا چسب میزنین پامو؟! تا بابا نازشون رو نکشه مگه آروم میشن! چه برسه به سیلی، چه برسه به آتش دامن!! سیلی؟! اصن مگه کسی جرات داره به دختری که بابا داره سیلی بزنه؟! امان از لحظه ای که روسری و چادر میپوشن! تا از پدر، با حجابشون دلبری نکنن، آروم نمیشینن! اصلا روسری و چادر دخترا برای پدرشون حرمت خاصی داره! راستی سر معجر رقیه، وقتی پدر نبود؛ چی اومد؟ شنیدم تو بازار شام... نگم از وقتی که کمی پدر سر درد داشته باشه! از هم سبقت می گیرن برای آب و دارو آوردن برای سرِ بابا؛ آه رقیه و سر بابا! شنیدم در خرابه هم رقیه سر بابا رو نوازش می کرده... اما سری که پیکر نداشته! آه از رابطه ی قلبی پدر و دختر... هر کس توی خونه دختر کوچیک داره میدونه قلب دختر برای باباش چجوری میتپه جان دختر ست و جان بابا، اصلا بهم دوخته شدن این دو جان! حق داشت رقیه اگه بعد از دیدن سر بابا قلبش طاقت نیاورد و... آه دختر دارها! امان از امشب و آتشی که به جان میندازه! فدای معجر و صورت و کف پایت رقیه خاتون.... فدای قلب پر دردت که تاب نیاورد و... چه شهادت شیرینیه، خوابیدن در آغوش پدرانه‌ی حسین! صلی الله علیک یا رقیه ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
بعضی روضه ها جان‌سوزند و بعضی جان‌ستان! بعضی روضه ها هم آن‌قدر جان را می‌سوزانند که جانت را می‌ستانند... جانت را می‌گیرند و با خود به کربلا می‌برند! آن وقت دیگر نیازی نیست روضه خوان چیزی بخواند! اصلا گویا تویی و یک دشت روضه‌ی مصور به وسعت کربلا! روضه‌ی علی اصغر از این جنس روضه هاست؛ فقط کافی‌ست روضه‌خوان بگوید: «شیرخواره،مادرِ بی‌شیر،حرارت آفتابی سوزان و تلذّی...» ان وقت است که جانت ستانده می‌شود؛ راهی کربلا می‌شوی، حسین را می بینی روبروی رباب! و دست هایی که چون گهواره به هم گره خورده، شاید خوابش ببرد و کمتر رنج ببرد این طفل شیرخوار و بی تاب آب! حسین و رباب را می‌بینی و چشمان مادر و پدری که به شیرخواره گره خورده در حالیکه هر دو شرمنده اند؛ رباب شرمنده‌ی خشکی شیر و حسین شرمنده‌ی مشک بی‌آب و طفل بی تاب! و نگاه حسین که گاهی به لب های ترک خورده‌ی علی اصغر گره می‌خورد و گاهی به چشمان لرزان و بی تابِ رباب دوخته می‌شود! شاید حسین زمزمه می‌کرد: «کدام را آرام کنم؛ مادر را یا شیرخواره را؟» که ناگاه از آن طرف میدان صدایی شوم به گوشَت می‌رسد: «کدام را نشانه بگیرم، پدر را یا پسر را؟» و تو می مانی و ناگاه لاله ای پرپر شده در میان آغوش پدر و نگاه مادر که آرام شده، آرام و مبهوت! و حسینی که خون گلوی شیر خواره را، یا بهتر بگویم خون دلش را رهسپار آسمان می‌کند تا بماند به یادگار تا روز ظهور... به ناگاه پرده ای میان تو و کربلا حائل می‌شود؛ حالا تو مانده ای و بار خون علی اصغر بر دوشَت! حال می‌دانی گهواره‌ها باید همیشه فرزندی از محبان حسین در آغوش بپرورانند برای منتقم کربلا... ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari